اسید پاشی عاشق کینه جو به زن جوان و دختر بی گناهش / این گفتگو دلتان را به درد می آورد! + عکس
حوادث رکنا: فریادهای سوختم سوختم زنانه با گریه های دخترک در خیابان پیچید رهگذران با چشمان حیرت زده مردی را دیدند که با دستانی اسید سوخته بالای سر زن و کودکی ایستاده است که صورت و بدنشان را با اسید سوزانده است.
نادیا نام آخرین قربانی اسیدپاشی است.او در یک روز سرد زمستانی در یک لحظه داغی اسید را روی صورت خود حس کرد و تا همین امروز درگیر و دار درمان خود و دخترک 4 ساله اش است که روی او هم اسید پاشیده است.
همه چیز در یک چشم بر هم زدن اتفاق افتاد.نادیا سوزشی خفیف روی صورت خود حس کرد و تا چند ثانیه باورش نمی شد آنچه بر جان او نشسته است داغ خانمان سوز اسید باشد.نگران سلینا، دخترک 4 ساله اش بود.دخترش وحشت زده گریه می کرد و تنها چند ثانیه زمان لازم بود که اهالی محله رسالت اطراف مادر جوان و دختر خردسالش جمع شوند.حادثه در نزدیکی خانه پدری نادیا رخ داده بود.پدر نادیا که سر و صدا را شنید خودش را به دختر و نوه اش رساند.
داماد سابق خانواده هنوز در صحنه جنایتی که خلق کرده بود ایستاده بود.دستان مرد اسیدپاش بشدت سوخته بود و لمس بدن سلینا و صورت نادیا کافی بود تا پدر نادیا که پزشکی معروف است، دچار سوختگی شود.
دقایقی بعد همه افرادی که حادثه دیده بودند به بیمارستان منتقل شدند.پلیس بلافاصله برای رسیدگی به موضوع وارد عمل شد و تحقیقات تیم جنایی در دستور کار محمدرضا صاحب جمعی بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
اسید پاشی به مادر و دختر
عامل اسیدپاشی می گفت در آخرین لحظه وقتی چشمش در چشم نادیا و سلینا افتاد از تصمیم خود پشیمان شد.
ادامه این گزارش را در گفتگوی خبرنگار ایران با قربانی اسیدپاشی بخوانید.
تقاضای قصاص عضو پدر سلینا را دارم
نادیا چند سال داری؟
35 سال.
چند سال با پدر سلینا زندگی کردی؟
12 سال زندگی مشترک داشتیم.
چه چیزی سبب شد که با وجود یک دختر خردسال تصمیم به جدایی بگیری؟
علت اصلی این تصمیم اعتیاد شوهرم بود.همان اعتیاد باعث بیکاری و بداخلاقی هایش می شد که همه این ها باعث شد ادامه دادن به این زندگی برایم سخت شود.
بعد از جدایی چه می کردی؟
سرکار می رفتم که البته قبل از جدایی هم شاغل بودم.خانواده ام از من و فرزندم حمایت می کردند و می خواستم زندگی آرامی برای خودم بسازم اما همسر سابقم با موضوع طلاقمان کنار نمی آمد.در آخر هم به همین دلیل دست به چنین کاری زد.
چطور متوجه شده بودی که کنار نیامده؟
تماس می گرفت و می گفت نمی تواند دوری من را تحمل کند.همیشه می گفت که عاشق من است اما زندگی در آن شرایط برای من سخت بود.سعی می کردم حال روحی او را درک کنم و صحبت می کردم که به پذیرش برسد اما وقتی دیدم نمی توانم او را قانع کنم، از تمام پیام رسان ها او را مسدود کردم.فکر می کنم این اقدام من باعث شد که خیلی بیشتر از قبل به هم بریزد.
از روز حادثه بگو.
آن روز دخترم را از مهدکودک آورده بودم و در راه رسیدن به منزل بودیم.همسر سابقم سر راهمان سبز شد و در چشم بر هم زدن روی صورتم اسید پاشید که همین باعث شد قطراتی روی دست و بدن دخترم هم بریزد.دست خودش هم بشدت سوخت.در بیمارستان می گفت در آخرین لحظه پشیمان شدم و ظرف اسید را برگرداندم که روی دست خودم ریخت.
الان چه آسیبی دیده ای؟
نیمی از صورتم بشدت سوخته و پوست سرم آسیب شدید دیده است.چشم راستم بینایی ضعیفی دارد و بیشتر از هر چیز در حال درمان چشمم هستم.
تقاضای تو چیست؟
تقاضای قصاص عضو خواهم داشت.
رسیدگی به این پرونده در حالی در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران در جریان است که متهم به دلیل شدت سوختگی در بیمارستان بستری بوده و پس از طی مراحل درمان،تحت الحفظ برای بازجویی به دادسرای جنایی منتقل خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید