رویای پوچ صهیونیسم در غزه
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

تنها ساعاتی پس از آغاز عملیات «طوفان‌الاقصی»، کابینه و فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی با گرفتن انگشت اتهام به سوی محور مقاومت وعده نابودی تمام زیرساخت‌های نظامی - سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) را در نوار غزه دادند.

حال با گذشت بیش از ۳۶روز از عملیات «هفتم اکتبر»، نیروی زمینی ارتش صهیونیستی درگیر جنگ فرسایشی در شرق و شمال نوار غزه شده‌است. در حالی ادعاهای ضدونقیض در زمینه آینده حماس یا اداره غزه از سوی مقام‌های صهیونیست مطرح می‌شود که برخی تحلیلگران معتقدند صهیونیست‌‌ها زیر فشار روانی عملیات طوفان‌الاقصی مطالبی خلاف واقع مطرح می‌کنند که با واقعیت‌های میدانی هیچ انطباقی ندارد.

 

سناریوهای صهیونیست‌ها

هدف ادعایی صهیونیست‌ها مبنی بر نابودی حماس در سه سطح نهاد، جنبش و ایدئولوژی قابل بررسی است. در مقام نهاد سیاسی با توجه به اجماع دولت‌های غربی برای تغییر وضعیت فعلی در غزه انفعال بیشتر کشورهای اسلامی و دامنه تجاوز نظامی صهیونیست‌ها به باریکه غزه به نظر می‌آید در کوتاه‌مدت حماس امکان ارائه خدمات عمومی یا برپایی دفاتر ادارای در شهر غزه نداشته‌باشد. البته این موضوع به معنای از بین رفتن نفوذ سیاسی - معنوی رهبران حماس بر اهالی نوار غزه نیست. با توجه به شرایط حاکم بر میدان نبرد و افزایش احساسات ضدصهیونیستی میان شهروندان فلسطینی، هزینه کنترل مجدد غزه برای تل‌آویو بسیار سنگین خواهدبود، به همین دلیل امکان دارد اداره سیاسی باریکه به تشکیلات خودگردان واگذار شود. البته در صورت تحقق این سناریو، همچنان وضعیت نظامی - امنیتی غزه در کنترل صهیونیست‌ها خواهدبود. 

 

حماس از بین‌رفتنی نیست

با کنار رفتن موقت حماس از مسند قدرت، این گروه در مقام جنبش همچنان به حیات خود ادامه خواهدداد. اصولا جنبش مقاومت اسلامی فلسطین به دلیل حضور پررنگ در سایر کشورهای عربی (مانند لبنان و سوریه) و اتصال مستقیم با شبکه جهانی اخوان‌المسلمین به‌هیچ وجه نابود نمی‌شود، بلکه به صورت پنهانی در غزه و به صورت آشکار در کشورهای منطقه به فعالیت خود ادامه می‌دهد. البته به دلیل تشدید فشارهای سیاسی آمریکا به برخی کشورهای عربی ممکن است در میان‌مدت سطح حمایت از این گروه فلسطینی کاهش یابد اما تداوم حیات در بطن محور مقاومت یعنی کشورهای عراق، سوریه، لبنان، یمن و ایران پویاتر از قبل امکان‌پذیر است. حفظ ساختار جنبش حماس در کشورهای غرب آسیا از این رو اهمیت دارد که این گروه همچنان نامزد جدی اداره غزه پس از پایان جنگ بوده و لازم است این گروه فلسطینی آماده هر سناریو یا توافق سیاسی در آینده نزدیک باشد.

 

ادعای نابخردانه

شاید اوج مانایی حماس را بتوان در مقام ایده مقاومت در برابر اشغالگران و استعمارگران جست‌وجو کرد. قریب به ۷۵ سال اشغال مستمر سرزمین مادری فلسطینیان سبب شده‌است مردم این کشور در دوره‌های مقاومت علیه اشغالگران قیام کنند و خواهان بازپس‌گیری قبله نخست مسلمانان شوند. روزی جوانان فلسطینی با سنگ و چوب از سرزمین خود دفاع می‌کردند اما امروز آنها به انواع موشک‌، پهپاد، سیستم‌های آفندی و پدافندی مجهز شده‌اند. پیش از اعلام موجودیت حماس در سال ۱۹۸۷ میلادی ایده مقاومت وجود داشت و پس از پایان نبرد طوفان‌الاقصی، این ایده مبارک در سرزمین فلسطین به حیات خود ادامه خواهدداد. برهمین اساس مطرح کردن نابودی حماس در سرزمین فلسطین ادعایی نابخردانه و کودکانه از سوی مقام‌های صهیونیست است که با کشتار وسیع زنان و کودکان در نوار غزه به دنبال احیای اعتبار از دست رفته خود هستند. 

 

تجربه افغانستان پیش چشمان صهیونیست‌ها

تجربه افغانستان ثابت کرد حمله خارجی، اشغال طولانی‌مدت و ترور فرماندهان ارشد گروهی محلی به معنای نابودی کامل آن جنبش نیست. پس از گذشت ۲۰ سال از اشغال افغانستان، دولت آمریکا به طور مستقیم وارد گفت‌وگو با طالبان شد و پس از انعقاد توافق دوحه، خاک افغانستان را ترک و اداره امور را به امارت اسلامی واگذار کرد. برهمین اساس برخی کارشناسان غرب آسیا با تأکید بر ریشه‌دار بودن اندیشه‌های اخوانی و مقاومت میان فلسطینیان ساکن نوار غزه، از خیزش مجدد حماس(حتی با نامی متفاوت) سخن به میان می‌آورند. با توجه به نبرد نامتقارن نیروهای حماس با نظامیان صهیونیست، پیش‌بینی می‌شود خسارت انسانی - مادی گسترده‌ای به ارتش و سیستم‌های زرهی این رژیم وارد و درنهایت نتانیاهو نیز مانند شارون مجبور به عقب‌نشینی از خاک باریکه غزه شود.شاید به همین دلیل رژیم‌صهیونیستی دیگر همانند روزهای نخست جنگ از نابودی حماس سخن نمی‌گوید و صرفا به دنبال ترور رهبران ارشد این جنبش همچون یحیی السنوار است.

منبع: روزنامه جام جم