«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛
هشت سال توقف در ایستگاه روحانی
سخن اخیر ابراهیم رئیسی با حقیقت همخوان است زیرا روحانی بعد از غیراجراییشدن برجام همه چیز را رها کرد.
گروه سیاست مثلثآنلاین: سید ابراهیم رئیسی روز گذشته در سخنانی سیاستهای دولت قبل را نقد کرد و گفت: «متأسفانه شاهد بودیم که بعضیها واردات واکسن یا حتی پیوستن کشور به سازمان شانگهای را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند و حتی در جلسات رسمی نیز بر موضع خود پافشاری میکردند. در فاصله کوتاه سپری شده از دولت سیزدهم اتفاق خاصی نیفتاده که باعث افزایش واردات واکسن و یا پذیرش عضویت کشورمان در سازمان شانگهای بشود، الا اینکه کشورهای همسایه و دوست ما دیدند که دیگر توجه ما صرفاً به غرب نیست و ارتباط با همسایگان و کشورهای منطقه اولویت سیاست خارجی ایران شده است».
به نظر میرسد سخنان رئیسی دور از واقعیت هشتسال گذشته نیست زیرا دولت در تمام ابعاد همهچیز را به دو موضوع یعنی FATF و به خصوص برجام ربط میداد تا جایی که گفته بود آبخوردن مردم ایران نیز به امضای برجام گره خورده است. دولت روحانی در شرایطی روی کار آمد که تحریمهای زیادی از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران وضع شده بود و واقعیتی انکارناشدنی است که ایران ذیل بند هفت منشور ملل متحد رفته بود و بر اساس آن بند ایران به عنوان کشوری تهدیدزا معرفی میشد که امکان جنگ علیهاش هم وجود داشت. روحانی با عزم برداشتن تحریمها به میدان آمد و تمام اصلاحطلبان نیز از او حمایت کردند. به نظر میرسد تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد و حتی اصل مذاکره با غربیها برای حل مناقشات هستهای هم منطقی به نظر میرسد اما آنچه مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان قرار گرفت، روند مذاکرات و امتیازدادنهای بیشمار ایران به غربیها بود. علاوه بر این نکته بسیار مهم نداشتن ضمانت اجرای خاص بر اجرای مفاد برجام بود؛ به نحوی که مکانیزم ماشه خود حکایت از بد بودن موافقتنامه برجام است.
در دولت اول روحانی برجام به نتیجه رسید و بعد از مذاکرات طولانیمدت بالاخره این موافقتنامه امضاء شد تا آنکه دولت در آمریکا عوض شد و ترامپِ جمهوریخواه روی کار آمد. متعاقب روی کار آمدن ترامپ، آمریکا از برجام خارج شد و اروپاییها هم توان جبران نبود آمریکا را نداشتند. برجام عملا غیرقابل اجرا شد و در کنار همه اینها آمریکا تحریمهایی به مراتب شدیدتر از تحریمهای شورای امنیت را علیه ایران وضع کرد و ترامپ گفت هر کشوری با ایران ارتباط اقتصادی داشته باشد، رنگ دلار آمریکایی را نخواهد دید. اروپا در چنین وضعیتی عملا یا نخواست یا نتوانست که مقابل تحریمهای آمریکا علیه ایران برای زنده نگاهداشتن برجام ایستادگی کند و برخلاف شعارهایی که میداد، به نوعی همسو با آمریکا عمل کرد و به تعهداتش عمل نکرد.
بعد از غیرقابل اجراشدن برجام دولت روحانی همهچیز را رها کرد و گویی که روحانی در دولت دومش خیلی زودتر از آنکه مدتزمان مسئولیتش تمام شد، به پایان راه رسید. اقتصاد رها شد، تورم افزایش پیدا کرد، تولید با مشکلات عدیده مواجه شد؛ به نحوی که بسیاری از کارخانهها و کارگاههای تولیدی ورشکست شدند و در مجموع مردم با یک فقر عمومی مواجه شدند. بنزین هم گران شد و اعتراضات گسترده مردم به گرانی بنزین هم تنها با این سخن روحانی مواجه شد که من هم صبح جمعه فهمیدم که بنزین گران شده است!
همه انتظار داشتند دولت روحانی در این شرایط از ظرفیت اقتصادی کشورهای همسایه و البته کشورهای شرق آسیا و مشخصا چین و البته کشور شمالی یعنی روسیه استفاده کند که نهتنها چنین نشد، بلکه روحانی مدام به چینیها بیاعتنایی میکرد و چین هم از سیاستهای دولت ایران دلخور شد و حجم مناسبات اقتصادیاش را با ایران کاهش داد. چنین شرایطی در حالی بود که یکی از شعارهای دولت روحانی و شخص ظریف فعالکردن دیپلماسی اقتصادی بود که هیچگاه به منصه ظهور نرسید.
در واقع سخن رئیسی با حقیقت موجود سالهای اخیر همخوان است و دولت روحانی به نوعی مردم ایران را در ایستگاه خود هشت سال متوقف کرد تا امروز دولت رئیسی با حجم انبوهی از مشکلات مواجه باشد.