«مثلثآنلاین» گزارش میدهد؛ ایران میتواند در مذاکرات برجام از طرفین غربی ضمانت بگیرد؟
مسیر مبهم ضمانت
علی شمخانی: رئیسجمهور فاقد اختیار آمریکا، حاضر به ارائه تضمین نیست.
گروه سیاست مثلثآنلاین: این روزها مدام که نزدیک به مذاکرات وین میشویم، یکی از موضوعات مهم آن است که آیا میشود از طرفهای غربی و بهویژه آمریکا تضمینی گرفت تا دوباره با شرایطی روبهرو نشویم که متعاقب انعقاد برجام و تغییر دولت در آمریکا پیش آمد؛ به این معنا که بازهم با تغییر دولت در آمریکا یا احیانا تغییر رویکردها در دولت کنونی شاهد خروج این کشور از برجام نباشیم.
واقعیت این است که آمریکا در مقاطع مختلف بارها نشان داده که تنها منافع خود را در نظر میگیرد و از هیچ اقدام خلاف قانونی اجتناب نمیکند. دولتمردان آمریکایی به راحتی و به بهانههای واهی معاهداتی که امضا کردهاند را در هر سطحی که باشد، زیرپا میگذارند. بیاعتنایی به تعهدات و توافقات بینالمللی در دولت پیشین آمریکا با صداقت و صراحت بیشتری زیرپا گذاشته شد. خروج از یونسکو، پیمان آب و هوایی، شورای حقوق بشر و در نهایت توافق هسته ای از موارد اشکار نقض عهد آمریکا در دولت گذشته بود با این حال این رویه منحصر به دولت جمهوری خواه ترامپ نبوده است. دولت کنونی آمریکا هم با حفظ ظاهر و با ادبیات و رویکردی دیپلماتیک تعهدات آمریکا را زیر پا میگذارد و حاضر نیست به تعهدات دولت آمریکا عمل کند. این وضعیت هرگونه تعامل با آمریکا را درهالهای از تردید و ابهام قرار میدهد.
بی جهت نیست که تهران در جریان مذاکرات وین خواستار ارائه تضمین از سوی آمریکا برای عدم خروج از توافق شده و از دولت بایدن خواسته که تضمینی ارائه دهد که دولت بعدی مجددا از برجام خارج نشود. این درخواست در مذاکرات بهار امسال وین توسط سید عباس عراقچی مذاکره کننده اسبق کشورمان مطرح شد. در همان زمان روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی در توجیه ارائه ندادن این تضمین از سوی آمریکاییها نوشت: برجام یک توافق است و یک پیمان به شمار نمیآید زیرا آقای بایدن مانند اوباما هرگز نمیتواند موافقت دو سوم مجلس سنای آمریکا (با برجام) را داشته باشد. بنابراین برجام میتواند یک توافقنامه اجرایی باشد و هر رئیس جمهور دیگری در آینده، همانند ترامپ میتواند آن را کنار بگذارد.
با این حال این مشکل دولت آمریکاست و این کشور نمیتواند به بهانه تنگناهای و مشکلات داخلی و یا برتری حقوق داخلی آمریکا بر حقوق بین المللی از تعهدات بین المللی و خارجی خود شانه خالی کند و اگر توافق هسته ای برای آمریکا واقعا حائز اهمیت است باید راهی برای این چالش اساسی بیابد. چند روز پیش علی باقری کنی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، در دیدار با انریکه مورا معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام تاکید کرد که تضمین برای عدم تکرار بدعهدی و رفتارهای غیرقانونی طرفهای مقابل خواسته غیرقابل چشم پوشی ایران است.
باتوجه به سابقه خروج آمریکا از برجام، عدم وجود این تضمین میتواند مانع تحقق کامل اهداف جمهوری اسلامی از برجام، یعنی عادیسازی روابط اقتصادی ایران با جهان باشد. چراکه جامعه اقتصادی بینالمللی نمیتواند برای ورود به تعاملات اقتصادی با ایران اطمینان داشته باشد. بنگاهها و کمپانیهای بزرگ معمولا براساس اهداف طولانیمدت وارد داد و ستد اقتصادی میشوند و عدم اطمینان از پایداری شرایط ایران و هرگونه چشم انداز مبنی بر بازگشت احتمالی تحریمها سایه بیثباتی و تردید را بر اقتصاد ایران نگه میدارد.
با این حال روز گذشته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در توئیتی نوشت: «دعوت به مذاکره در زمان جنگ و اکنون دارای مشابهتهای عبرتآموزی است. حملات صدام ادامه داشت و تحریم ادامه دارد. بخشی از ایران در اشغال دشمن بود و اقتصاد ملت ایران به گروگان گرفته شده است. رزمندگان در جبههها دفاع میکردند دانشمندان فعالیت قانونی هستهای را ادامه میدهند. هیچ نشانهای از تنبه متجاوز نبود و امروز هم رئیسجمهور فاقد اختیار آمریکا، حاضر به ارائه تضمین نیست. در صورت عدم تغییر شرایط فعلی، نتیجه مذاکره از قبل روشن است. تفاوت امروز با ایام جنگ به برکت انقلاب، قدرت و توان مقاومت همهجانبه ایران، بومی، مستمر و مبتنی بر ظرفیتهای داخلی است».
البته اصلاحطلبان در این بین نظر دیگری دارند و بازهم بر همان موضع پیشین یعنی صرف مذاکره با غربیها با هر شرایطی تأکید میکنند و حالا هم مدام میگویند که هیچ ضمانتی نباید از غربیها گرفت. برای مثال روز گذشته عباس عبدی، تحلیلگر اصلاحطلب، در یادداشتی نوشت: «اجرای برجام را چگونه میتوان تضمین کرد؟ به یک معنا هیچ تضمین رسمی و حقوقی برای آن وجود ندارد و در عین حال راه برای تضمین سیاسی آن پابرجاست. تضمین رسمی وجود ندارد، چون برای این کار ایران باید با ایالات متحده مستقیما و در چارچوبی فراتر از ۱+۵ مذاکره و توافق کند. ظاهرا ایران به عللی این امر را نمیپذیرد. پس امریکاییها هم دلیلی نمیبینند که به تنهایی آن را تضمین حقوقی و رسمی کنند. ضمن اینکه برای تضمین رسمی و حقوقی یا باید مراجع قانونگذاری امریکا، یعنی سنا یا کنگره آن را تایید کنند یا آنکه رییسجمهور از اختیارات خود استفاده کند که اولی تقریبا ممکن نیست و دومین راه را در چارچوب فعلی برجام نمیپذیرند. همچنانکه گفته میشود حتی دولت بایدن حاضر نشده است که خودش هم تا پایان چهار سال تضمین اجرا دهد، چه رسد به اینکه احتمال بازگشت ترامپ یا جمهوریخواهان وجود دارد. پس چه باید کرد؟ آیا برجام را باید کنار گذاشت و منتفی شده منظور کرد؟ آیا این توافق از ابتدا اشکال داشت و نباید انجام میشد؟ پاسخ بنده این است که تضمین اجرای برجام از طریق موازنه قواست. به عبارت دیگر مثل توافق در آتشبس است. هنگامی که دو کشور آتشبس میکنند، ضمانت اجرای آن پاسخ متقابل است. به عبارت دیگر طرفین به این نقطه رسیدهاند که امکان پیشروی ندارند، پس بهتر است کوتاه بیایند و در گام اول آتشبس کنند».