مهران غفوریان | مهران غفوریان بیوگرافی | مهران غفوریان اینستاگرام
مهران غفوریان زنده است؟ | خبر درگذشت مهران غفوریان صحت دارد؟
در چند روز اخیر شایعه ی مرگ مهران غفوریان در فضای مجازی به راه افتاده بود که خود این هنرمند محبوب کشورمان با استوری در اینستاگرام این خبر را تکذیب کرد
عکس مهران غفوریان و دخترش در استوری مهران غفوریان منتشر شده است. مهران غفوریان بازیگر خوب و توانای کشور است. دختر مهران غفوریان 3 ساله است. اسم دختر مهران غفوریان هانا است. مهران غفوریان بارها علاقه خود را نسبت به خانواده اش بیان کرده است.
بیوگرافی مهران غفوریان
مهران غفوریان, بازیگر، کمدین و کارگردان ایرانی است. او با بازی در مجموعه لبخند سوم، به عرصهٔ تلویزیون پیوست. وی سپس از سال ۱۳۸۰ با کارگردانی سری مجموعههای سریال زیر آسمان شهر به شهرت بیشتری رسید. مهران غفوریان بازیگر و کمدین مشهور ایرانی است. مهران غفوریان بارها اعلام کرده که عاشقانه همسر و دخترش را دوست دارد. مهران غفوریان متولد سال ۱۳۵۳ است. مهران غفوریان یک فرزند دارد و اسم دخترش «هانا» است. چندی پیش تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت که خوشبختانه موفقیت امیز بود.
غفوریان فارغالتحصیل رشتهٔ نقاشی - نقاشی عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی میباشد. بازیگری را به کارگردانی مسعود رشیدی با مجموعه طنز لبخند سوم آغاز کرد؛ و خیلی زود به عرصه کارگردانان تلویزیونی پیوست. از سال ۱۳۷۶ برنامه گلها را ساخت و پس از آن حرف تو حرف و سپس در سال ۱۳۷۷، با مهران مدیری هم بازی شد. سپس این چند نفر را کارگردانی کرد که در بین مردم به نام هژیرها معروف شده بود. بعد از آن، زیر آسمان شهر را ساخت که آغازی برای پخش هر شب سریالها در تلویزیون شد. با موفقیت این مجموعه وی مبادرت به ساخت سری دوم و سوم آن نمود. غفوریان سپس در سال ۸۲ شروع به ساخت یک سریال نود شبی دیگر به نام «ورود ممنوع ممنوع» کرد که ساخت این مجموعه پس از پخش چند قسمت از سوی مدیر وقت گروه فیلم و سریال شبکه پنج سیما متوقف شد. پس از آن وی بیشتر به بازی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی مشغول شد و تنها یک فیلم ویدئویی به نام «من پلیس نیستم» ساخت. تا اینکه در سال ۹۵ در هنگام ساخت سریال همسایهها پس از شکستن پای آرش معیریان کارگردان سریال و انصراف او از ادامه کار، غفوریان کارگردانی کار را به عهده گرفت و فیلمبرداری را از اول آغاز نمود. غفوریان در ۲۶ مهر ۱۴۰۰، سر صحنه سریال نیسان آبی دچار سکته قلبی شد و پس از انتقال به بیمارستان، روز بعد تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت.
ازدواج مهران غفوریان به گفته همسرش:
دقیقش اینه که سال ۱۳۹۰ تو مرکز خرید همدیگرو دیدیم بعد مهران گفت میشه گوشیتونو بدین یه زنگ بزنم منم که مات و مبهوت گوشیمو از دستم گرفت بعد یه خودده رفت اونطرف اومد گوشیمو داد دستم گفت مرسی بعد فهمیدم شماره خودشو گرفته که شمارمو داشته باشه ۳ماه بعد اون ماجرا باهم دوست شدیم و ۲سال بعد نامزو سال بعدش عروسی تمام.
کارهای سینمایی مهران غفوریان:
داش آکل (محمد عرب)
خالتور (آرش معیریان)
ما خیلی باحالیم (بهمن گودرزی)
آس و پاس (آرش معیریان)
ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا (عبدالرضا کاهانی)
ناردون (فریدون حسنپور)
۵۰ کیلو آلبالو (مانی حقیقی)
دریاکنار (آرش معیریان)
مجرد ۴۰ ساله (شاهین باباپور)
از بهترین کارهای تلویزیونی مهران غفوریان میتوان به قرارگاه مسکونی، پنچری، زوج یا فرد، درحاشیه، خانه اجارهای، زن بابا و زیر آسمان شهر اشاره کرد.مهران غفوریان برای اولین بار در سریال نمایش خانگی «قورباغه»، یک نقش جدی بر عهده داشت و به خوبی در آن درخشید.
مهران غفوریان بعد از عمل جراحی
مهران غفوریان در صحبت های خود روی تخت بیمارستان گفت: خدایا ممنونم که به من فرصت دادی ببینم مردم چقدر دوستم دارند. این بازیگر ضمن قدردانی از دوستداران و همراهانش، گفت:خیلی شاکر خدا هستم. خیلی ممنونم که اجازه داد زنده بمانم که این همه عشق مردم و دوستان و نگرانیهایشان را ببینم. خدایا ممنونم که بهم فرصت دادی ببینم مردم چقدر دوستم دارند. نمیدانید چقدر ارزش دارد وقتی میفهمید زنده بودنتان برای خیلیها مهم است. قربان مردم مملکتم بروم، هرجای دنیا که هستند. خیلی خوشحالم که زنده ماندم و ممنونم که من را لایق عشقتان میدانید.
خاطره جالب مهران غفوریان را بخوانید:
یک خاطرهای از مردم دارم که هیچ وقت آن را فراموش نمیکنم، با خود آقای شجاعیمهر در اوج سریال زیر آسمان شهر در «ساری» حضور داشتیم، چند روز قبل از نوروز برنامه در ورزشگاه شهید متقی ساری بود، در واقع یک جشن بود که مردم ساری در آنجا حضور مییافتند… زمانی که با اتومبیلم رسیدم جلوی ورزشگاه، دیدم چه جمعیتی جلوی در بود، از طرفی هم مردم روی سکو نشسته بودند، و هم داخل زمین چمن مقابل سن بودند، چیزی حدود ۵۰ هزار نفر و همین قدر جمعیت هم بیرون ورزشگاه بودند. به بچهها گفتم، عمرا ما نمیتونیم داخل شویم، باید فکر دیگری بکنیم، چرا که در ورزشگاه بسته بود و اگر باز میشد، این مردم به داخل هجوم میآوردند. اومدم دور بزنم، که مردم ما را دیدند و جلوی ماشین را بلند کردند. به هر حال با کمک نیروی انتظامی داخل رفتیم. من، حمید لولایی، رادش، یوسف تیموری و دیگر بچهها بودیم. زمانی که روی سن رفتیم، آنقدر هیجان مردم زیاد بود که هجوم آوردند سمت سن و بعدش هم، بلندگوها افتاد و سن تکان خورد و برنامه نصفه کاره رها شد. البته فکر نکنید که مردم مازندران قصد خرابکاری داشتند، نه آن قدر استقبال و هیجان زیاد بود و از طرفی میخواستند خودشان را به ما برسانند که چنین وضعیتی پیش آمد و داستانی شد حضور ما در ساری و…