چالشی کلیدی میان ایران و امریکا در مذاکرات
زمین بازی بین ایران و آمریکا در دور دوم مذاکرات... آیا ایران با انتقال اورانیوم غنی شده به روسیه موافقت خواهد کرد؟
انتقال اورانیوم غنی شده به خارج از ایران به چالشی کلیدی میان ایران و امریکا در مذاکرات غیرمستقیم با میانجی گری عمان تبدیل شده است. ایران و امریکا در دو دهه گذشته در مواجهه با انتقال اورانیوم به خارج از ایران، چه واکنشی نشان دادند؟
رسول سلیمی: مذاکرات هستهای ایران با اروپا و ایالات متحده از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۵ یکی از پیچیدهترین پروندههای دیپلماتیک در روابط بینالملل بوده است. این مذاکرات، که با هدف نظارت بر برنامه هستهای ایران و جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای انجام شده، شامل موضوعات متعددی از جمله غنیسازی اورانیوم، بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، و لغو تحریمها بوده است. یکی از موضوعات کلیدی در این مذاکرات، پیشنهاد انتقال اورانیوم غنیشده ایران به خارج از کشور برای کاهش نگرانیهای غرب درباره احتمال نظامی شدن برنامه هستهای ایران بوده است.
برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱)، پس از افشای فعالیتهای هسته ای در تأسیسات نطنز و اراک توسط گروهک مجاهدین خلق و تأیید سرویسهای اطلاعاتی غرب، به موضوعی جهانی تبدیل شد. از آن زمان، مذاکرات متعددی بین ایران و گروههای غربی، بهویژه سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان، بریتانیا و بعدها گروه ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه، آلمان)، برگزار شد.
مذاکرات اولیه بر اعتمادسازی و تعلیق غنیسازی متمرکز بود، اما با پیشرفت برنامه هستهای ایران، موضوع انتقال اورانیوم غنیشده به خارج از کشور بهعنوان راهی برای کاهش ذخایر ایران و تضمین اهداف صلحآمیز مطرح شد. این پیشنهادات اغلب با هدف کاهش توانایی ایران برای تولید اورانیوم با غنای بالا (قابل استفاده در سلاح هستهای) ارائه شدند، اما با واکنشهای متفاوتی از پذیرش مشروط تا رد قاطع از سوی ایران مواجه شدند.
از این رو شناخت دوره های تاریخی طرح چنین پیشنهادی به تحلیلگران کمک می کند تا از روند مذاکرات ایران و امریکا به واسطه عمان، تصویر نزدیکتری از چگونگی مواجهه ایران با خواسته های امریکایی ها داشته باشند.
مذاکراتی که پیشنهاد انتقال اورانیوم غنیشده مطرح شد
۱. مذاکرات تهران (بیانیه تهران) - ۱۳۸۹ /۲۰۱۰
در سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۰)، مذاکراتی با میانجیگری برزیل و ترکیه برای حل مناقشه هستهای ایران برگزار شد. این مذاکرات پس از آن انجام شد که ایران اعلام کرد غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم را برای تأمین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران آغاز میکند. گروه ۱+۵، بهویژه آمریکا و اروپا، نگران بودند که این سطح غنیسازی به توانایی تولید سلاح هستهای نزدیک باشد. در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ (۱۷ مه ۲۰۱۰)، بیانیه تهران بین ایران، ترکیه، و برزیل امضا شد که طبق آن ایران پذیرفت ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۳.۶۷ درصدی را به ترکیه منتقل کند تا در ازای آن، یک سال بعد ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصدی برای راکتور تهران دریافت کند. این پیشنهاد، که با حمایت غیرمستقیم آمریکا ارائه شد، بهعنوان گامی برای اعتمادسازی مطرح شد.
ایران نیز بیانیه تهران را نشانه حسن نیت خود دانست. محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت، در ۲۷ اردیبهشت به «ایرنا» گفت: «این توافق راه را برای همکاریهای بیشتر باز میکند.» با این حال، ایران تأکید کرد که غنیسازی داخلی را ادامه خواهد داد و انتقال اورانیوم نباید به توقف برنامه هستهای منجر شود.
در چنین فضایی، گروه ۱+۵، بهویژه آمریکا، بیانیه تهران را ناکافی دانست و خواستار شروط سختگیرانهتر، از جمله توقف کامل غنیسازی ۲۰ درصدی، شد. همان زمان هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، این توافق را رد کرد و تحریمهای جدید شورای امنیت در ژوئن ۲۰۱۰ (خرداد ۱۳۸۹) تصویب شد. این واکنش نشان داد که پیشنهاد انتقال، اگرچه مورد قبول ایران بود، با اهداف غرب همخوانی نداشت و مذاکرات به بنبست رسید.
۲. مذاکرات مسکو - ۱۳۹۱ /۲۰۱۲
در سال ۱۳۹۱ (۲۰۱۲)، مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ در مسکو (۲۹ و ۳۰ خرداد / ۱۸ و ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲) برگزار شد. در این زمان، ایران غنیسازی ۲۰ درصدی را در تأسیسات فردو گسترش داده بود، که نگرانیهای غرب را افزایش داد. گروه ۱+۵ پیشنهاد داد که ایران تولید اورانیوم ۲۰ درصدی را متوقف کند و کل ذخایر اورانیوم ۲۰ درصدی (حدود ۱۰۰ کیلوگرم) را به خارج از کشور منتقل کند. در ازای آن، غرب قول لغو برخی تحریمها و تأمین سوخت راکتور تهران را داد. این پیشنهاد بخشی از استراتژی «گامبهگام» روسیه بود که انتقال اورانیوم را به نظارت آژانس مشروط میکرد.
آن زمان، ایران این پیشنهاد را رد کرد. سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد کشورمان، در ۳۰ خرداد به «فارس» گفت: «انتقال اورانیوم ۲۰ درصدی بدون تضمین لغو کامل تحریمها و به رسمیت شناختن حق غنیسازی غیرقابل قبول است.» ایران استدلال کرد که این ذخایر برای مصارف پزشکی و تحقیقاتی ضروری است و انتقال آنها به معنای تسلیم در برابر فشارهای غرب است.
نتیجه آن شد که مذاکرات مسکو بدون نتیجه پایان یافت. «والاستریت ژورنال» در ۱ تیر ۱۳۹۱ نوشت که اختلاف بر سر انتقال اورانیوم و شروط غرب برای توقف غنیسازی، مذاکرات را به بنبست کشاند. تحریمهای جدید آمریکا و اروپا، از جمله تحریم نفتی ایران، در ژوئیه ۲۰۱۲ (تیر ۱۳۹۱) اعمال شد، که فشار اقتصادی بر ایران را افزایش داد.
۳. مذاکرات لوزان و وین (توافق برجام) - ۱۳۹۴ /۲۰۱۵
مذاکرات منجر به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵) نقطه عطفی در دیپلماسی هستهای کشورمان بود. در مذاکرات لوزان (فروردین ۱۳۹۴ / مارس ۲۰۱۵) و وین (تیر ۱۳۹۴ / ژوئیه ۲۰۱۵)، گروه ۱+۵ پیشنهاد داد که ایران ذخایر اورانیوم غنیشده خود (حدود ۱۰ تن با غنای مختلف) را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. طبق توافق، ایران پذیرفت حدود ۸.۵ تن اورانیوم غنیشده را به روسیه منتقل کند و در ازای آن ۱۴۰ تن کیک زرد (اورانیوم خام) دریافت کند. این پیشنهاد، که بخشی از تعهدات ایران برای رسیدن به «روز اجرای برجام» بود، در ۷ دی ۱۳۹۴ (۲۸ دسامبر ۲۰۱۵) اجرایی شد.
ایران این پیشنهاد را با شروطی پذیرفت. همان زمان علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، به «ایرنا» گفت: «انتقال اورانیوم در چارچوب برجام و با تضمین دریافت کیک زرد انجام شد.» ایران تأکید کرد که این اقدام نباید به توقف غنیسازی داخلی منجر شود و ذخایر باقیمانده (حدود ۳۰۰ کیلوگرم با غنای ۳.۶۷ درصد) تحت نظارت آژانس حفظ خواهد شد. با این حال، حسین جابرانصاری، سخنگوی وزارت خارجه، ادعای تکمیل انتقال را تکذیب کرد و گفت تنها فرآیند دریافت کیک زرد پایان یافته است.
از این رو انتقال اورانیوم به روسیه یکی از گامهای کلیدی برای اجرای برجام بود. این اقدام، همراه با بازطراحی رآکتور اراک و کاهش سانتریفیوژها، به لغو تحریمهای سازمان ملل، آمریکا، و اروپا در ژانویه ۲۰۱۶ (دی ۱۳۹۴) منجر شد. با این حال، خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۱۳۹۷) و اعمال مجدد تحریمها، اعتماد ایران به چنین توافقاتی را تضعیف کرد.
۴. مذاکرات عمان - ۱۴۰۴ /۲۰۲۵
در جدیدترین رخداد، در دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان (۲۳ فروردین ۱۴۰۴) ایالات متحده پیشنهاد داد که ایران ذخایر اورانیوم با غنای بالا (۶۰ درصد) را به کشوری ثالث، مانند روسیه، منتقل کند. این پیشنهاد، که بخشی از تلاش آمریکا برای محدود کردن برنامه هستهای ایران بود، در دیدارهای غیرمستقیم بین عباس عراقچی و استیو ویتکاف مطرح شد. «گاردین» در ۲۶ فروردین گزارش داد که آمریکا این انتقال را بهعنوان پیششرطی برای کاهش تحریمها و ادامه مذاکرات در رم (۳۰ فروردین ۱۴۰۴ / ۱۹ آوریل ۲۰۲۵) مطرح کرد.
ایران استدلال میکند انتقال ذخایر اورانیوم به خارج، بهویژه با توجه به خروج آمریکا از برجام در ۲۰۱۸، ریسک بالایی دارد. عراقچی در ۲۶ فروردین به رسانه ها گفت: «ذخایر اورانیوم باید تحت نظارت آژانس در ایران باقی بماند. اگر آمریکا دوباره توافق را نقض کند، بازسازی ذخایر از صفر غیرمنطقی است.» ایران تأکید کرد که هر توافقی باید شامل لغو کامل تحریمها و تضمینهای حقوقی باشد.
رد این پیشنهاد مذاکرات عمان را پیچیده کرد، اما به بنبست منجر نشد. «گاردین» گزارش داد که مذاکرات رم با هدف یافتن راهحلهای جایگزین ادامه خواهد یافت. با این حال، تحریمهای جدید وزارت خزانهداری آمریکا در ۲۱ فروردین، اعتماد ایران را تضعیف کرد و میتواند دور دوم مذاکرات را چالشبرانگیز کند.
تحلیل واکنشهای ایران و عوامل مؤثر بر انتقال اورانیوم به خارج از کشور
۱. پذیرش مشروط در ۱۳۸۹ و ۱۳۹۴
ایران در بیانیه تهران (۱۳۸۹) و برجام (۱۳۹۴) پیشنهاد انتقال اورانیوم را با شروط مشخص پذیرفت. در ۱۳۸۹، ایران انتقال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم را به تضمین دریافت سوخت ۲۰ درصدی مشروط کرد، که نشاندهنده تمایل به اعتمادسازی بود. در ۱۳۹۴، انتقال ۸.۵ تن اورانیوم به روسیه با دریافت کیک زرد و لغو تحریمها همراه شد، که نتیجه فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک بود. این پذیرشها در شرایطی بود که ایران احساس میکرد امتیازات ملموسی، مانند کاهش تحریمها یا تأمین سوخت، دریافت میکند.
۲. رد قاطع در ۱۳۹۱ و ۱۴۰۴
در ۱۳۹۱ و ۱۴۰۴، ایران پیشنهادات انتقال را رد کرد، عمدتاً به دلیل بیاعتمادی به غرب. در ۱۳۹۱، تحریمهای شدید نفتی و بانکی، همراه با عدم تضمین لغو تحریمها، ایران را به موضع دفاعی سوق داد. در ۱۴۰۴، تجربه خروج آمریکا از برجام در ۲۰۱۸ و اعمال تحریمهای جدید، ایران را به این نتیجه رساند که انتقال اورانیوم بدون تضمینهای حقوقی ریسک بالایی دارد. عراقچی در هر دو دوره تأکید کرد که حفظ ذخایر تحت نظارت آژانس، به جای انتقال، گزینه امنتری است.
۳. عوامل مؤثر بر واکنش ایران
خروج آمریکا از برجام و رد بیانیه تهران توسط غرب، اعتماد ایران را تضعیف کرد. ناظران سیاسی معتقدند که ایران هر توافقی را به تضمینهای حقوقی مشروط میکند.از سوی دیگر در ۱۳۹۴، تحریمهای شدید اقتصادی ایران را به پذیرش انتقال واداشت، اما در ۱۴۰۴، همکاری با چین و روسیه (مانند سیستم بانکی غیرسوئیفت) اثر تحریمها را کاهش داد.چه آنکه دیپلماسی فعال ایران، از جمله سفر خالد بن سلمان به تهران و رایزنی با مسکو، موضع ایران را در ۱۴۰۴ تقویت کرد.این در حالی است که حفظ غنیسازی بهعنوان نماد خودکفایی علمی و سیاسی برای ایران حیاتی است. چه آنکه احمدینژاد در ۱۳۸۹ و عراقچی در ۱۴۰۴ تأکید کردند که حذف غنیسازی خط قرمز است.
پیامدهای پیشنهادات انتقال اورانیوم به خارج از ایران
پیشنهاد انتقال اورانیوم در مذاکرات ۱۳۸۹ و ۱۳۹۴ به اعتمادسازی کمک کرد، اما در ۱۳۹۱ و ۱۴۰۴ به بنبست منجر شد. «اکونومیست» در ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ نوشت که اختلاف بر سر انتقال اورانیوم یکی از موانع کلیدی در مذاکرات کنونی است. این پیشنهاد، اگرچه از نظر غرب راهی برای کاهش خطر نظامی است، از نگاه ایران نشانهای از فشار برای تسلیم است.
از سوی دیگر سفر رافائل گروسی به تهران در ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ نشان داد که همکاری ایران با آژانس میتواند جایگزینی برای انتقال اورانیوم باشد. چرا که گروسی خواستار نظارت بیشتر بر ذخایر شد، که ایران آن را پذیرفت و این همکاری میتواند مذاکرات رم را تسهیل کند.
این در حالی است که حمایت کشورهای خلیج فارس، بهویژه عربستان، از مذاکرات رم نشاندهنده تمایل منطقه به کاهش تنش است. سفر خالد بن سلمان به تهران نیز میتواند فشار برای انتقال اورانیوم را تعدیل کند، زیرا ریاض از دیپلماسی حمایت میکند.
در همین راستا رد پیشنهاد انتقال در ۱۴۰۴ خطر ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و فعالسازی مکانیزم ماشه را افزایش داده است. در همین حال کارشناسان غربی هشدار دادند که عدم همکاری با آژانس میتواند به قطعنامه منجر شود، که مذاکرات را پیچیدهتر میکند.
زمین بازی بین ایران و امریکا در دور دوم مذاکرات
۱. استراتژی غرب
پیشنهاد انتقال اورانیوم بخشی از استراتژی غرب برای کاهش توانایی ایران در تولید سلاح هستهای است. در ۱۳۸۹ و ۱۳۹۴، این پیشنهاد با امتیازاتی مانند لغو تحریمها همراه بود، اما در ۱۳۹۱ و ۱۴۰۴، به دلیل فشارهای سختگیرانه و بیاعتمادی ایران، شکست خورد. ناظران سیاسی معتقدند آمریکا با ترکیب تحریم و دیپلماسی، به دنبال تسلیم ایران است، اما این رویکرد با مقاومت ایران مواجه شده است.
۲. استراتژی ایران
ایران انتقال اورانیوم را به تضمینهای حقوقی و لغو تحریمها مشروط کرده است. تجربه برجام نشان داد که انتقال بدون تعهدات متقابل، ایران را در برابر نقض توافق آسیبپذیر میکند. دیپلماسی فعال عراقچی، از جمله رایزنی با روسیه و عربستان، نشاندهنده تلاش ایران برای ایجاد جبهه متحد در برابر فشارهای غرب است.
دو مسیر انتقال اورانیوم به خارج و نظارت آژانس در داخل
مذاکرات رم فرصتی برای یافتن راهحلهای جایگزین، مانند نظارت بیشتر آژانس به جای انتقال، است. «فایننشال تایمز» گزارش داده که حمایت عمان و ایتالیا، همراه با دیپلماسی منطقهای ایران، میتواند به توافق محدود منجر شود. با این حال، تحریمهای جدید و مواضع سختگیرانه کنگره آمریکا چالشهایی جدی ایجاد میکند.
پیشنهاد انتقال اورانیوم غنیشده در مذاکرات ۱۳۸۹، ۱۳۹۱، ۱۳۹۴، و ۱۴۰۴ با نتایج متفاوت مطرح شد. پذیرش ایران در ۱۳۸۹ و ۱۳۹۴ به دلیل امتیازات ملموس بود، اما رد در ۱۳۹۱ و ۱۴۰۴ نتیجه بیاعتمادی و فشارهای غرب بود. این پیشنهاد، اگرچه از نظر فنی راهحلی برای کاهش تنش است، در عمل به نمادی از اختلافات عمیق تبدیل شده است. از این رو موفقیت مذاکرات آینده به توانایی طرفها در ایجاد اعتماد و ارائه تضمینهای متقابل بستگی دارد.
از سوی دیگر مذاکرات هستهای ایران با اروپا و آمریکا از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۵ شاهد پیشنهادات مکرر انتقال اورانیوم غنیشده به خارج از کشور بوده است. در سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۰، بیانیه تهران)، ایران انتقال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم را پذیرفت، اما غرب آن را رد کرد. در ۱۳۹۱ (۲۰۱۲، مسکو)، ایران پیشنهاد انتقال اورانیوم ۲۰ درصدی را به دلیل نبود تضمین رد کرد. در ۱۳۹۴ (۲۰۱۵، برجام)، ایران انتقال ۸.۵ تن اورانیوم به روسیه را پذیرفت که به لغو تحریمها منجر شد.
در ۱۴۰۴ (۲۰۲۵، عمان)، ایران پیشنهاد انتقال اورانیوم ۶۰ درصدی را به دلیل بیاعتمادی رد کرد. از این رو ناظران سیاسی معتقدند واکنشهای ایران تحت تأثیر بیاعتمادی تاریخی، فشارهای اقتصادی، و حمایتهای منطقهای بوده است. در چنین شرایطی، مذاکرات رم فرصتی برای حل این اختلافات است، اما نیازمند انعطاف و تضمینهای حقوقی است. دیپلماسی کشورمان، با حمایت متحدان و همکاری با آژانس، میتواند فشارهای غرب را تعدیل کند، اما موفقیت نهایی به تعادل بین فشار و اعتماد بستگی دارد.|خبرآنلاین