شرط بایدن برای بازگشت به برجام همان خواست ترامپ است
شرط بایدن برای بازگشت به توافق هستهای دقیقا همان خواسته ترامپ از برجام است. بایدن مدعی است که برجام توافقی ناقص است چون محدودیتهای هستهای دائمی نیست و این توافق، توان موشکی و قدرت منطقهای ایران را شامل نمیشود.
کیهان : در روزهای گذشته حزب دموکرات آمریکا سیاستهای خود را در قالب سندی 80 صفحهای منتشر کرد. بخشی از این سند به موضوع ایران اختصاص یافته است.
در بخش مرتبط با ایران بااشاره به مسئله برجام آمده است:«ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هستهای، به نحو قابل راستیآزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هستهای باز کرد. به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است».
در ادامه با لحنی گستاخانه تصریح شده است:«توافق هستهای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکراتها از تلاشهای جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هستهای ایران و پرداختن به سایر فعالیتهای تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزهجویی منطقهای، موشکهای بالیستیک و سرکوبگری داخلی حمایت میکنند».
در این سند تاکید شده است که باید علیرغم دائمی کردن محدودیتهای هستهای ایران، خسارت محض برجام به دیگر مولفههای قدرت ایران از جمله توان موشکی و قدرت منطقهای تعمیم داده شود.
شرط بایدن برای بازگشت به توافق هستهای دقیقا همان خواسته ترامپ از برجام است. دونالد ترامپ مدعی است که برجام توافقی ناقص است چون محدودیتهای هستهای دائمی نیست و این توافق، توان موشکی و قدرت منطقهای ایران را شامل نمیشود.
به گزارش نسیم، جو بایدن معاون سابق رئیسجمهور آمریکا در دوره اوباما، حتی پس از توافق برجام در اظهارنظری گستاخانه گفته بود:«این توافق به معنای آن نیست که ما سایر تهدیدهای غیرهستهای از جانب ایران را نادیده میگیریم. ما در دولت از تمامی اختیارات مورد نیاز برای تحریم ایران به واسطه حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر و برنامه موشکی داریم و ما از این اختیار استفاده میکنیم».
اشتراک نظر بایدن و ترامپ
در هفتههای گذشته دونالد ادوین نیوچترلین، دیپلمات بازنشسته آمریکایی در روزنامه «دیلیپراگرس» یادداشتی با این عنوان منتشر کرد: «بایدن، ترامپ درباره سیاست خارجی آنقدرها از هم دور نیستند (با هم اختلاف ندارند)».
همچنین چندی پیش بردلی بلیکمن، مشاور جورج بوش رئیسجمهور اسبق آمریکا نیز در مصاحبه با العربیه گفته بود: تغییر دولت در انتخابات پیش رو در آمریکا بر سیاست خارجی واشنگتن در قبال تهران تاثیر چندانی نخواهد گذاشت.
علاوهبر این، آنتونی بلیکمن، مشاور سیاست خارجی جو بایدن نیز پیش از این گفته بود: در صورتی که بایدن در انتخابات به پیروزی برسد تحریمها را تا زمان رسیدن به «توافقی قویتر» و «طولانیمدتتر» حفظ خواهد کرد.
دموکراتها در ماههای اخیر بارها تاکید کردهاند که آمریکا نباید به دنبال برگشتن به تعهدات خود در برجام باشد بلکه باید از مسئله بازگشت به برجام به عنوان اهرم فشاری برای مجاب کردن ایران به قبول «توافقی قویتر» برای آمریکا استفاده کند.
توافق «قویتر»، «طولانی مدت»، «توسعه توافق به حوزههای موشکی و منطقهای و حقوق بشر» همگی از خواستههای اصلی جمهوریخواهان و ترامپ در مواجه با برجام و ایران بود. اساسا ترامپ در زمان خروج از برجام اعلام کرد به دنبال توافقی قوی تر، گستردهتر و طولانیتر با ایران است و راهبرد فشارحداکثری را پیگیری میکند تا ایران به پای میزمذاکره بیاید برای برجامی جدید اما برجامی قویتر.
سران تروئیکای اروپایی نیز در این مسئله با سران آمریکا(دموکرات-جمهوری خواه) همصدا هستند. «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه- مهر 97- در مصاحبه با فرانس ۲۴ گفته بود:«احاطه کردن ایران با یک سیاست الزامآور، همان چیزی است که من همواره بر آن تأکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هستهای، توان مدیریت فعالیت هستهای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (دائمی کردن محدودیتهای برجامی)، کنترل فعالیت موشکهای بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه. من هیچگاه دربرابر ایران سادهلوح و زودباور نبودم اختلافنظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».
دموکراتها و جمهوریخواهان و در ادامه، مقامات آمریکایی و تروئیکای اروپایی در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با مردم ایران هیچ اختلاف نظری با یکدیگر ندارند.
خروج دموکراتها از برجام
جان کری(وزیر خارجه دولت اوباما)- شهریور 97- بااشاره به این مسئله که اگر ما-دموکراتها- در کاخ سفید بودیم، به وقتش از برجام خارج میشدیم، تاکید کرد که ترامپ میتوانست امتیاز بیشتری از ایران بگیرد و سپس از برجام خارج شود. کری گفت:«شما این توافق را نگه میدارید و به ایرانیها میگویید ببینید، ما به شما گفتهایم که باید این چیزها [فعالیتهای موشکی و منطقهای] را متوقف کنید. من به شما دو سال یا یک سال یا هر زمان دیگری، وقت میدهم. ما حاضریم درباره این چیزها مذاکره کنیم. اما اگر شما مذاکره نکنید، اگر تا آن زمان این کار را نکنید، من از این توافق خارج میشوم». جانکری همچنین-شهریور 97- در مصاحبه با شبکه «سی.بی.اس» گفت:«واقعیت این است که این توافق(برجام) دارد کار میکند و بدون ایالات متحده هم دارد کارش را میکند». این ذوقزدگی مقام آمریکایی به این دلیل بود که آمریکا بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شد و در مقابل ایران همچنان تمامی تعهدات خود را یکطرفه انجام میداد. این ذوقزدگی همچنین ناشی از این بود که اروپا به نیابت از آمریکا، فشار به ایران در موضوع موشکی و منطقهای و ارائه وعدههای سرِخرمن برجامی و وقتکشی برای شرطیسازی مردم ایران و گره زدن معیشت به برجامهای بعدی را نیز به صورت جدی دنبال میکرد.
بزک دموکراتها
توسط مدعیان اصلاحات
مدعیان اصلاحات در ماههای اخیر اینگونه القاء کردند که اگر جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شود، گشایش ویژهای در برجام ایجاد خواهد شد. این در حالی است که حتی یک انسان سادهلوح هم به چنین نتیجهای نمیرسد.
جو بایدن معاون باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا است. نکته قابل تأمل اینجاست که در دوران ریاستجمهوری اوبامای دموکراتِ مودب! و باهوش! سختترین تحریمهای چندجانبه و یکجانبه علیه کشورمان اعمال شد. متعاقب امضای توافق هستهای میان ایران و اعضای 1+5، دولت اوباما پروسه نقض و ابترسازی برجام را به صورت جدی آغاز و از خلأهای حقوقی داخل متن توافق هستهای نیز در این مسیر به صورت جامع استفاده کرد.
اوباما با حیلهگری میکوشید تا با استفاده از دروغها و مکرهای متعارف خویش، چهرهای زیبا از هیولای بدسیرت آمریکا به نمایش بگذارد، چهرهای که میتوانست سادهدلان و خوشخیالان را خام کند و فریب دهد.
در مقابل، ترامپ نماد جنون آمریکایی و کابوی قرن بیست و یکمی است که ماهیت آمریکا را به نمایش گذاشت.
رئیسِ «جو بایدن» با برجام چه کرد؟
در سال ۹۳ دولت باراک اوباما- در ماه عسل دولت روحانی با طرف آمریکایی- در اقدامی بیسابقه و مغایر حقوق بینالملل از صدور روادید «حمید ابوطالبی» سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل- با این ادعا که وی تروریست است- اجتناب کرد و دولت یازدهم نیز بعد از مدتی در اقدامی منفعلانه فرد دیگری را بدین منظور جایگزین گزینه ابتدایی خود کرد.
اوباما در ادامه اقدامات ضدایرانی خود، قانون تحریمی آیسا (ISA) را تمدید کرد؛ اقدامی که دولتمردان از آن با عنوان «نقض فاحش برجام» نام بردند.
در آذرماه سال ۹۴ نیز اوباما قانون «محدودیت تردد سفرکنندگان به کشورهایی خاص» را امضا کرد. پیش از این، مجلس نمایندگان آمریکا این طرح را با ۴۰۷ رأی مثبت در برابر تنها ۱۹ رأی منفی به تصویب رسانده بود. براساس این قانون، چهار کشور ایران، عراق، سوریه و سودان به عنوان کشورهایی معرفی شدند که اتباع کشورهایی که با آمریکا تفاهمنامه لغو روادید امضا کردهاند، در صورت حضور در آنها، باید برای سفر به آمریکا روادید دریافت کنند. بر این اساس شهروندان ۳۸ کشور جهان که برای تجارت یا گردشگری میتوانستند مدت ۹۰ روز را بدون داشتن روادید در آمریکا سر کنند، حال اگر طی ۵ سال گذشته به این ۴ کشور سفر کرده باشند، باید برای سفر به آمریکا در صف دریافت روادید قرار بگیرند. این قانون در حالی تصویب شد که تاجرانی که برای سرمایهگذاری در ایران پس از برجام ابراز تمایل کرده بودند، آنهایی بودند که به آمریکا رفت و آمد تجاری زیادی داشته و در زمره این ۳۸ کشور جای میگرفتند
در اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- و در مقطعی که مدعیان اصلاحات تاکید داشتند که «تحریمها به تاریخ پیوست»، دولت اوباما با تصویب تحریمهای ضدایرانی، نقض برجام را کلید زد. وزارت خزانهداری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد. پس از آن، سریال نقض برجام توسط دولت اوباما با غارت ۲ میلیارد دلاری اموال ایران، تصویب قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از ۸۰ طرح ضدایرانی در کنگره آمریکا و پابرجا ماندن تحریم سوئیفت و...ادامه یافت.
باراک اوباما در آبان سال ۹۵ و در واپسین روزهای ریاستجمهوری خود، قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. در همان ایام برخی رسانهها نوشتند: «اوباما با این کار آخرین لگد را به برجام زد».
جان کری-دی ماه ۹۵- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از توان هستهای، به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
در حالی که ترامپ در رقابتهای ریاستجمهوری گذشته، سیاستهای دولت اوباما را زیر سؤال برده و قول داده بود سیفون را در کاخ سفید خواهد کشید، در موضوع ایران، مسیر اوباما را ادامه داد. وی در تکمیل قانون محدودیت ویزای دولتِ اوباما، قانون جنجالی محدودیت مهاجرت را امضا کرد؛ ترامپ در ادامه اقدامات ضدایرانی اوباما، قانون سیاه چاله تحریم- یا همان مادر تحریمها- را امضاء کرد.
لازم به ذکر است که خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران، مبتنی بر ریلگذاری سیاسی و حقوقیای بود که دموکراتها برای رئیسجمهور بعدی خود به یادگار گذاشتند. ترامپ تا قبل از خروج از برجام، به صورت جدی به مکانیسم ماشه که توسط دموکراتها در برجام گنجانده شده بود استناد میکرد.
اشتراک نظر در دشمنی با ایران
مخالفت دموکراتها با اعمال تحریمهای ضدایرانی از سوی ترامپ، نه بخاطر چشم و ابروی ایران و یا این جناح و آن جناح است بلکه بهدلیل این است که معتقدند تحریمها باید از سوی آنها اعمال شود و اگر نتیجهای در برداشته باشد به اسم آنها ثبت شود، کما اینکه بیشترین و شدیدترین تحریمها علیه ملت ایران از سوی دموکراتها اعمال و اجرایی شده است.
جمهوریخواهان و دموکراتها با همه اختلافات ریز و درشت در مسائل مختلف، وقتی پای مسئله منافع ملی و کلان - که در اینجا دشمنی با ایران است- به میان میآید، همه اختلافها را کنار گذاشته و وحدت کلمه را البته در راه باطل، به نمایش میگذارند.
راهبرد منفعلانه صبر و انتظار
طیف مدعی اصلاحات که طی 7 سال گذشته تمامی امورات کشور را معطل مذاکره با آمریکا، برجام، اینستکس و FATF کردند و عایدی جز خسارت محض و بدترشدن اوضاع اقتصادی کشور نداشته است، اکنون با نزدیک شدن به انتخابات 2020 آمریکا راهبرد منفعلانه صبر و انتظار در مواجهه با راهبرد فشارحداکثری آمریکا را در پیش گرفتهاند تا بلکه با روی کارآمدن جوبایدن دموکرات مذاکره جدیدی شکل بگیرد.
این در حالی است که این رویکرد، جز شرطیسازی اقتصاد ایران و استمرار خسارت محض، هیچ نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.