هلیا دختر قمه کش، شورشی است در برابر قتل رومینا اشرفی!
این روزها هلیا دختر قمه کشی از ترندهای فضای مجازی ایران شده است. برخی بر این باورند که هلیا دختر قمه کش پاسخی است به دخترکشی رومینا اشرفی! هنوز خبرهای هولناک مربوط به رومینا اشرفی و قتل او توسط پدرش در یادها جاری است.
علیرضا خانی، در روزنامه اطلاعات نوشت:
جولان هلیا، دختر قدارهکش اصفهانی در برابر یکی از کتابخانههای بزرگ این کلانشهر ـ که لا محاله باید مکانی فرهنگخیز و با قداست باشد ـ شاید، این خشم را برانگیزد که برای شناخت ریشههای بنیادین و زیرین رخ دادن چنین کنشهایی کاری کنیم.
در تحلیل و چرایی برخاستن چنین رفتاری از نوجوانان متولد دهه ۸۰ در این دو سه روز سخنهایی گفته شد که نوعاً سادهانگارانه و روبنایی بود چنانکه کسی گفته بود این رفتار اهمیتی ندارد چون برای جذب «فالوور» در صفحه اینستاگرام است!
آنچه در فیلم قدارهکشی هلیا، کاملاً آشکار است، رفتارهایی است که او موکداً برای شبیهسازی با مردان و کسب «اقتدار مردانه» میکند.
از خشونت کلامی و فیزیکی تا الفاظ و ناسزاهایی که به کار میبرد و نهایتاً قمهکشیدن و حریفطلبیدن. این کنشها، در نگاهی عمیقتر، نوعی واکنش به فضای مردانه و مردسالارانه موجود و نوعی عصیان و شورش در برابر سلطه مردانه در نظام اجتماعی است.
سلطه مردانهای که فرودستی زنان را، با توجیهات و دلایل رنگارنگ تحمیل میکند و نوجوان امروز، با زبانهایی که مختصات آن را بسیاری از روشنفکران ما نیز نمیشناسند، مرتباً در حال رویارویی و تقابل با آن است.
با این تعبیر، قداره هلیا، واکنش و شورشی است در برابر قتل رومینا. داسی که نیمه شب، از پایگاه سلطه مردانه، گردن رومینای ۱۳ ساله را در خواب درید، اینک از نیام هلیای نوجوان کشیده میشود تا با شبیهسازی خود به مردان، مصونیتی مردانه در برابر جامعه مردسالار بیافریند.
بازگو کردن این حقایق، برخی را خوش نمیآید اما شواهد و دلایل کافی برای آن در جامعه امروز ایران وجود دارد.
این که شمار دانشجویان زن و مرد برابر باشد، به تنهایی گواه برابری زنان نیست بلکه وقتی فارغالتحصیلان زن در برابر مشاغل مردانه یا انحصارات مردانه قرار میگیرند، احساس فرودستی میکنند.
وقتی زنان در خانواده تحت خشونتهای فیزیکی و کلامی قرار میگیرند، احساس نابرابری میکنند، وقتی زنان در جامعه به انحاء مختلف آزار میبینند، احساس سلطه مردانه میکنند.
وقتی زنی، اگر رئیس فدراسیون ورزشی یا نابغه ریاضی یا حتی وزیر باشد، بدون اذن یک مرد اجازه خروج از کشور ندارد، احساس نابرابری و سلطهمردانه میکند.