آقای رئیسی، این گوی و این میدان، بسم الله!
آقای رئیسی! چون مردم از پشت پردهها خبر ندارند؛ چهره دولت ملاک قضاوت است. ضمن آنکه نهایتا شما باید پاسخگو باشید نه سهم خواهان!
آفتاب یزد : در روزهای حساسی در ابعاد داخلی، منطقهای و بینالمللی قرار داریم؛ در ابعاد بینالمللی، رایزنیهای اخیر آمریکاییها با مقامات چینی و تلاش برای کاهش سطح مناقشهها فی مابین کرملین - کاخ سفید و نیز متقاعد شدن واشنگتن، لندن و اتحادیهی اروپا برای ادامهی «نورداستریم۲» در کنارِ تلاش چین با همراهی پاکستان در برقراری صلح در افغانستان میتواند به عنوان نقاط عطف در عرصهی سیاسی - بینالملل به شمار آید. در ابعاد منطقه ای، سفر الکاظمی به آمریکا در کنار تردیدها برای موفقیت وعدم موفقیت کابینهی جدید اسرائیل، ادامهی سرگردانی لبنانیهایی که در میانهی اوضاع بد اقتصادی حالا باید به درد بیدولتی نیز بسوزند، رایزنیهای پی در پی مصریها با کشورهای همسایه با ایران و حتی ایران، ادامهی چندگانگیهای سیاسی در ترکیه و آتشِ زیر خاکسترِ قفقاز و خبرهای ضد و نقیضی که هر آن ممکن است این منطقه و ارمنستان و آذربایجان را به صحنهی جنگی تمام عیار تبدیل کند، حضور موثر قطر و عمان در تغییرات فرعی ژئوپلیتیک در سطح بازیگرانِ خُرد و ادامهی درگیریها در افغانستان با عقب نشینی طالبان از برخی ادعاها و ادبیات در کنار نگرانی شدید ایران و پاکستان به عنوان دو کشور نزدیک به کانون بحران نیز میتواند مهمترین تعامل و تقابلهای سیاسی منطقهای در نظر گرفته شود.
و اما در ابعاد داخلی؛ گرانیِ افسار گسیخته و نگرانکننده به ویژه در حوزهی مصالح ساختمانی و مواد غذایی، نوسان همراه با مقاومت نرخ ارز و سکه، گرانی خارج از منطق و استدلال خودروهای داخلی، نوسانات کم رنگ در بورس که همچنان فعالانِ بازارِ سهام را در تشویش نگه داشته در کنار بحرانهایی نظیر آب، برق و کرونا، حتی برخی را از پیگیری روندِ شکلگیری کابینهی سیزدهم منصرف کرده است.
مطالب پیشنهادی از سراسر وب
yektanet-logo-typeپیشنهاد توسط
حرفه ای ترین پکیج آموزش طراحی سایت
کاملترین پکیج آموزش طراحی سایت
خاصترین مدلهای گردنبندهای طلا
حرفه ای ترین پکیج آموزش طراحی سایت
حرفه ای ترین پکیج آموزش طراحی سایت
> بعدِ آن التهابها و جوگیریها
لیستهای عجیب و غریب که فروکش کرد معلومِ همگان شد رئیسی شاید در جاهایی با مماشات برخورد کند اما اهل باج دادن نیست اما از هر سو بالاخره جامعهی سیاسی - رسانهای به این نتیجه رسیدهاند علی رغم تمامیِ توصیهها و اظهار نظرات، کابینهی سیزدهمِ رئیس جمهور هشتم نمیتواند خالی از چهرههای بهارستاننشین باشد حتی اگر شخصِ سید ابراهیمِ رئیسی از این مقوله اندوهگین باشد باز نمیتواند سهمی و صندلیای به بهارستانیها پیشکش نکند! بهقول یکی از فعالان سیاسی، حضور «طرح صیانت» در حوزهی «فضای مجازی» نشانهای است بر این که گویا رئیسی همچنان دارد برای به کارگیری مجلسیها از خود مقاومت نشان میدهد و شایدعدم توجه به چهرههای معرفی شده از سوی جبههی پایداری!
> روزنامه سازندگی و یک چینش جدید
روزنامه سازندگی ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی در جدیدترین اعلام کابینه، دست روی چهرههایی گذاشته که اگر چه مدعی است نزدیک به واقعیت است اما وجود و عدمِ وجود برخی چهره ها، این ادعا را سست نشان میدهد.
اگرچه حضور شخصیتهایی همچون؛ «محمد مخبر» رئیس فعلی «ستاد اجرایی فرمان امام»، «فرهاد رهبر» عضو هیئت علمی دانشگاه، «غلامحسین اسماعیلی» سخنگوی فعلی «قوه قضائیه» قطعی و مسجل است اما براساس لیستِ اعلامی از سوی روزنامه سازندگی؛ نام بردن از احمد وحیدی به عنوان وزیر کشور و محمد اسلامی وزیر فعلی راه و شهرسازی همانقدر عجیب است کهعدم وجود نامهایی چون علی باقری لنکرانی و سعید محمد.
> نه دولت سوم احمدینژاد نه فراجناحی!؟
دو فعال سیاسی و تحلیلگر مسائل سیاست داخلی یعنی حسین کنعانی مقدم از جناح اصولگرا و علی تاجرنیا از جناح اصلاحات، یکی مدعی است دولت سیزدهم همان دولت سوم احمدینژاد است (اگر شرایطی را رعایت نکند) و دیگری معتقد به این مهم که کابینهی رئیسی به دلیل فشار و سهم خواهی اصولگرایان نمیتواند فراجناحی تشکیل شود.
حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا گفته؛ «برای اینکه دولت سیزدهم، دولت سوم احمدینژاد تلقی نشود، با توجه به شعارها و برنامههای تبلیغاتی آقای رئیسی، بهتر است از وزرای آقای احمدینژاد در دولت استفاده نشود، برخی از این افراد هنوز در مورد عملکرد خود در دوره وزارتشان پاسخگو نبودند، بنابراین نباید از چنین انفرادی در آینده استفاده شود.»
کنعانی مقدم همچنین در مورد به کارگیریِ نمایندگان نیز نقطه نظری دارد مبنی بر این که: «از نمایندگان فعلی مجلس نیز نباید در ترکیب کابینه استفاده شود، زیرا وزرا از بین نمایندگانی انتخاب میشوند که افراد شاخص و توانمندی در پارلمان هستند، بنابراین با توجه به وضع فعلی مجلس نباید، نمایندهای جدا شود، زیرا این موضوع در ادامه باعث تضعیف خود دولت نیز خواهد شد.
تاجرنیا معتقد به کابینهی فراجناحی نیست و برای این اعتقاد خود سه دلیل مشخص ذکر کرده است سه دلیلی که اگر بر اصلِ تصمیمگیری سید ابراهیم رئیسی غلبه پیدا کند آن وقت باید منتظر کابینهای ضعیف و ناکارآمد با مجموعهای از چهرههایی بود که برخی شاید عمری کمتر از یک سال در کابینه داشته باشند.
نظرِ علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره کابینه دولت سیزدهم نیز قابل تامل است: «به نظر من آقای رئیسی نمیتواند کابینهای فراجناحی تشکیل دهد؛ امروز تعدد تصمیمگیری و سهمخواهیهای بسیاری در جبهه اصولگرایی وجود دارد که راضی کردن آنها به راحتی امکانپذیر نیست. ضمن اینکه حق هر فردی است که زمانی که در جایگاه رئیسجمهوری قرار میگیرد مجموعههایی را با خود همراه کند که برنامهها و نگرشهای او را عملیاتی کنند.»
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به ایلنا گفته است: «آقای رئیسی از نظر شخصی، فردی آرام است اما به دلیلعدم تخصص در امور اجرایی و همچنین از این جهت که مسئول ورود یک جریان تکراری در بخش اصولگرایی است، راحت نمیتواند در خصوص کابینه تصمیمگیری کند. یعنی تنها خود آقای رئیسی تصمیمگیرنده کابینه نیست بنابراین به نظر من خیلی بعید است که کابینه دولت سیزدهم، کابینهای فراجناحی باشد و نه تنها این موضوع ممکن نیست بلکه به نظر من چه بسا ممکن است دولت سیزدهم با چالشهای درونی مواجه باشد کما اینکه امروز نیز در بدنه اصولگرایی اختلافنظرهای بسیار جدی در مورد ترکیب کابینه وجود دارد.
نکتهی قابل تامل در اظهارات تاجر نیا، انتظار داشتن و نداشتنِ توامان است. تاجرنیا میگوید: « مهم این است که از آقای رئیسی انتظار نداریم که یک کابینه فراجناحی تشکیل دهد اما انتظار داریم که از چهرههای افراطی و تندرو و بیتجربهای که یک بار حضور آنها در دولت آقای احمدینژاد را تجربه کردیم، استفاده نکند و از نیروهای عاقلی استفاده کند که تصمیمات غیرعاقلانه برای دولت نگیرند.»
تا اینجای ماجرا چنین به نظر میرسد که برخلاف تمامی ادعاها، رئیسی از تبدیل دولت خود به «دولت سوم محمود احمدینژاد» ابا داشته و تلاشِ وی مصروف به آن شده تا کمتر از چهرههایی بهرهمند باشد که دولت سیزدهم را ادامه دهندهی دولت احمدینژاد معرفی کند. در لیست اعلام شده از سوی روزنامه سازندگی، سیدمسعود میرکاظمی (وزیر نفت دولت احمدینژاد) - احمد وحیدی (وزیر دفاع دولت احمدینژاد) - رستم قاسمی (وزیر نفت دولت احمدینژاد) - علیرضا مختارپور (معاون مطبوعاتی دولت احمدینژاد) - محمدرضا فرزین (دبیر ستاد هدفمندی یارانه دولت احمدینژاد) - عیسی زارعپور (رئیس توسعه فنآوری وزارت ارشاد دولت احمدینژاد) در همان دایرهی قرار میگیرند که میتواند مورد نقدِ حتی اصولگرایان نیز واقع شود یعنی استفاده از چهرههایی نزدیک به احمدینژاد یا مشهور به احمدینژادی!
جدای از این مسئله، نام بردن از مسعود میرکاظمی به عنوان فرد پیشنهادی برای سازمان برنامه و بودجه با توجه به حتمی بودن معاون اولی مخبر و حضور صددرصدی فرهاد رهبر میتواند در هالهای از ابهام قرار داده شود.
> تیم اقتصادی مهمتر است یا تیم دیپلماسی؟!
رسانه مملو از نامههایی به عنوانِ: «برسد به دست رئیسی» است، نامههایی که یا از اقتصاد میگویند یا از برجام و نیز از هر دو!
برخی از چالشهای ۱۰۰ روزهی دولت میگویند از تورم، از کرونا، از مذاکرات وین، از تحریم ها، از ارزش پول ملی و از معضلات تبدیل به مسائل ملی شدهای نظیر بیآبی در خوزستان و کرونا در سیستان و بلوچستان و اکثر نقاط کشور.
با مداقه در این نامه نوشتنها و هشدار دادنها که نیم نگاهی نیز به طول و عرض و ارتفاع کابینه دارد چنین به نظر میرسد دو تیم از میان دیگر تیمهای حاضر در کابینهی سید ابراهیم رئیسی اهمیت بالایی دارد یکی؛ «تیمی متشکل از کارکشته ترینها در دیپلماسی و سیاست خارجه» و دیگری؛ «تیمی یکدست و هماهنگ در اقتصاد».
این که ترجیح دولتِ رئیسی در کدام باشد - «تیمی متشکل از کارکشته ترینها در دیپلماسی و سیاست خارجه» یا «تیمی یکدست و هماهنگ در اقتصاد» - از عذابهای چهارسالهی رئیسی است زیرا، این دولت به سانِ دولت اول حسن روحانی - دولت یازدهم - چندان نمیتواند برای خود تعیین تکلیف کند که یا اقتصاد و امور داخلی را بچسبد یا تمام هم و غمش را معطوف به سیاست خارجه کند زیرا؛ مذاکرات تا یک جایی پیش رفته که غیر قابل بازگشت است اما به فرض اهمیت دادن به مسائل اقتصادی، بدون حل و فصل باقیماندهی مذاکرات برجامی و تلاش برای رفع تحریم ها؛ عملاً تمامی برنامههای اقتصادی دولت محکوم به شکست خواهد بود.
> آقای رئیسی شما باید پاسخگو باشید نه سهم خواهان!
ده روزِ پیش رو را «دههی حساس کابینه» مینامیم؛ دههای که در هر صورت یا سهم خواهان برنده میشوند، یا جبههی پایداری، یا مجلسیها و یا احمدینژادیها و نیز ممکن است همه، بخشی از موفقیتِ به دست آمده را سهم و حقِ خود بدانند اما آن کسی که در پیشگاه ملت پاسخگو باید باشد سید ابراهیم رئیسی است. این پاسخگویی را از خودمان در نمیآوریم کافی است به این روزهای عجیب و غریبِ رو به اتمام دولت روحانی نگاهی بیندازیم و ببینیم واعظی، نوبخت، آشنا، نهاوندیان زیر ضربِ رسانه و افکار عمومی هستند یا حسن روحانی؟! آیا این روزها کسی سراغی از چرایی همه کاره شدنِ محمود واعظی میگیرد، میپرسد چرا نوبخت شد رئیس مهمترین سازمان اقتصادی کشور، رد و نشانی از روسای بانک مرکزی در دو دولت حسن روحانی میبینیم؛ جهاد کشاورزی و صمت و نیرو مگر وضعیتی مشابه بقیه ندارند؟!
رئیسی یک دورهای باشد یا دو دوره ای، در نهایت مردم، افکار عمومی، منتقد، رسانه و تحلیلگر او را میشناسد نه این که نزدیکترین شخصیت به رئیسی را پس در این دههی حساس کابینه امیدواریم سید ابراهیم رئیسی که برخی او را بیتجربه در امور اجرایی و دنبالهروی دیگران در کابینه چینی میدانند، حواسش را خوب جمع کند چون این روزها هنوز گَردِ رئیس قوهی قضائیه بودن بر عبا و قبای او قابل رویت است اما چندماه دیگر، همانهایی را باید پاسخ بدهد که «حسن روحانی» و حواریون او هیچ گاه جواب ندادند!
> عاقبت رانت بدنامی است
این چند جمله و عبارت را به عنوان ما بعد التحریر مینویسیم و آن این که؛ این روزها از در و دیوار «ارادت» و «توصیه» و «تمجید» و «همراهی» میبارد اما از فردای نشست روی صندلی، هرچه انجام شود؛ خوبیهای آن مال انجامدهنده و بدیهای آن سهم پست دهنده، مشخصاً پستهای رانتی را میگوییم؛ رئیس ستادها، دوست دوران تحصیل وزرا، همسایهی دیوار به دیوارِ معاونان و پسرخالهی معتمدان دقیقا همانهایی هستند که خوب میدانند از چه راهی برای نشست روی حساسترین صندلیها وارد شوند اما در این دورانی که روزنامه نگاری کردهایم و خبرنگار بودهایم به عینه شاهد و ناظر بودهایم که «عاقبت رانت بدنامی است» البته نه برای رانت گیرنده بلکه برای رانت بخشنده... این گوی و این میدان، بسم الله!