واشنگتن باید یک برنامه تعاملی اصیل و پایدار با ایران را در پیش بگیرد تا تنش ها کاهش یافته و ثبات به منطقه بازگردد. تا زمانی که این اتفاق نیافتد، ایران‌ستیزی همچنان سیاست خارجی ایالات متحده را به زیان هر دو کشور، مسموم و تحریف خواهد کرد.

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

دنیل بنجامین (Daniel Benjamin) و استیون سایمون  (Steven Simon)، در مقاله ای درباره ایران‌ستیزی چهل ساله دولت آمریکا تاکید می کنند با توجه به عدم توازن قدرت بین آمریکا و همپیمانانش در یک سو و ایران در سوی دیگر، وسواس آمریکا نسبت به ایران بیهوده است.

ایران تهدیدی علیه ایالات متحده نیست

ایران تهدیدی علیه ایالات متحده نیست و توانایی آن برای تهدید سایر کشورهای منطقه نیز محدود است. دولت ایران نمی تواند بر منطقه سلطه پیدا کند و به نظر نمی رسد دنبال چنین هدفی هم باشد. سیاست تمرکز بر "محدود کردن" ایران ضرورتی ندارد و هدر دادن منابع است. این "محدود سازی" هیچ نفعی برای آمریکا ندارد و بیشتر به بی ثباتی منطقه ای منجر شده است. آسیب هایی که دولت ایران در این سال ها به آمریکا وارد کرده بسیار کمتر از کینه توزی و لجاجت های ایالات متحده است. ایالات متحده تقریبا به مدت نیم قرن در تقابل بیهوده با ایران گیرافتاده است.
به رغم هشدارهای مداومی که درباره "توسعه‌طلبی" ایران می شنویم، توان افکنی های این کشور چندان گسترده و حتی حمایت آن از تروریسم به اندازه گذشته نیست. در مقایسه با گروه های جهادی سنی، گروه های تحت حمایت ایران مشکلی بسیار کوچک است. برچسب تکراری تندروهای آمریکایی علیه تهران مبنی بر "رهبری حمایت دولتی از تروریسم" منسوخ و نادرست است. تهدیدهایی بزرگتر از ایران علیه امنیت بین المللی وجود دارد اما آمریکا تلاش می کند ایران را از سایر کشورهای دارای رفتارهای بی ثبات کننده جدا کند.
دولت ترامپ در حالی از ایران می خواهد کشوری "نرمال" باشد که همزمان با دولت های بدتر و حتی بی ثبات کننده تری، روابط دوستانه و گاهی همکاری های نزدیک نظامی دارد. تندروهای آمریکایی نمی خواهند بپذیرند که ایران طی 40 سال گذشته چقدر دگرش داشته است. تندروها با نگاه به سیاست خارجی ایران از دریچه "ایدئولوژی" نمی بینند که ایران برای چندین دهه رفتاری دفاعی و فرصت‌ جویانه داشته است. 

در صورت عادی‌سازی روابط، سیاست آمریکا در قبال ایران سازنده تر خواهد شد

 

یکی از دلایل ماندگاری این نگاه نادرست در سیاست خارجی آمریکا به ایران، شمار اندک آمریکایی‌هایی است که ایران را به خوبی  بشناسند. نبود روابط عادی دیپلماتیک دلیل اصلی این عدم ‌شناخت است و در صورت عادی‌سازی روابط، سیاست آمریکا در قبال ایران سازنده تر خواهد شد. تنها با بازگشایی سفارت آمریکا در ایران و برقراری مراودات شبه‌تجاری بین دو طرف، آمریکا می تواند بر تصمیم‌سازی های ایران تاثیرگذار باشد.

 با نبود تفاهم و شناخت درست، خشم و دشمنی ناآگاهانه به ایران‌ستیزی دامن می زند. در مباحث سیاست خارجی آمریکا از هیچ کشوری به اندازه ایران بدگویی نمی شود و این بدگویی مانع شناخت ما از ایران و حل اختلافات موجود است. دشمنی آمریکا با ایران حتی از زمان کاهش رفتارهای تهاجمی ایران بیشتر هم شده است.

بسیاری از سیاستمداران و سیاست‌سازان آمریکا از دشمنی با ایران به عنوان توجیهی برای اولویت های سیاست منطقه ای خود استفاده کرده اند و درباره بلندپروازی‌های ایرانیان بزرگنمایی می کنند. این باعث شده تا بیشتر آمریکایی ها باور کنند که ایران تهدیدی جدی علیه امنیت ایالات متحده است.

با نگاهی به نتایج نظرسنجی های گالوپ در 18 سال گذشته که در 12 مورد از آنها مردم آمریکا، ایران را بزرگترین دشمنشان، حتی بالاتر از چین و روسیه، دانسته اند می توان فهمید تا چه حد ایران‌ستیزی واشنگتن غیرمنطقی و پوچ است. منطقی نیست که کشوری در آن سوی جهان و دارای وسعت متوسط را بزرگترین دشمن خودمان بدانیم.

ایالات متحده باید از همنوایی با عوامل منطقه‌ای‌اش دست برداشته و رقبای آنها را به دشمن خودش تبدیل نکند. واشنگتن باید یک برنامه تعاملی اصیل و پایدار با ایران را در پیش بگیرد تا تنش ها کاهش یافته و ثبات به منطقه بازگردد. تا زمانی که این اتفاق نیافتد، ایران‌ستیزی همچنان سیاست خارجی ایالات متحده را به زیان هر دو کشور، مسموم و تحریف خواهد کرد.

منبع: امریکن کانزرویتیو/ دیپلماسی ایرانی