انتقاد روزنامه رسالت از اصولگرایان مشهور و ریش سفید : کدامشان در این دو سال نقش آفرین بودند؟
روزنامه رسالت در مطلبی به دفاع از فراخوان انتخاباتی قالیباف پرداخت.
چند اصولگرای مشهور و ریش سفید را نام ببرید که طی یکی دو سال گذشته در حوادث مهم سیاسی نقش آفرین بودند. همین که دارید به ذهنتان فشار می آورید می شود نام دهها جوان مومن و باانگیزه و البته گمنام در جامعه و شبکه های اجتماعی را فهرست کرد که شب و روز در حال مبارزه سیاسی اند. اگر لیست شود شاید شما هم تایید کنید.
از یک منظر دیگر؛
اگر از شما سوال کنند اشکال اصلی جریان اصولگرایی را چه می دانید چه خواهید گفت؟ ناخالصی، شعارگرایی، تکبر، دنیا زدگی، نامردمی و ... سوال بعدی این است که اگر بخواهید این جریان را اصلاح کنید چه می کنید؟ از کجا شروع می کنید؟ کدام رویه را اصلاح می کنید؟ تا امروز اراده های بسیاری برای اصلاح آسیب های اصولگرایی شکل گرفته است و البته هم کم و زیاد اثرگذار بودند اما سهم تغییرات کمتر از آسیب هاست. پس راه حل چیست؟
من ترجیح می دهم فراخوان قالیباف را از این منظر تحلیل کنم؛ مسیری برای اصلاح اصولگرایی. نواصولگرایی راهی برای ارتقای انقلابی گری است که در این مقطع، اصلاح اصولگرایی را در رجوع به جوانی دیده است.
رجوع به جوانان تنها و البته سریعترین راه اصلاح جریان اصولگرایی است. بسیاری از باورهای غلط و رویه های نادرست در بازگشت به جوانی حل و فصل می شود. این روش یعنی عبور پرشتاب از آسیب هایی که اصلاح هرکدام می توانست سالها انرژی و هزینه و فرصت از جریان انقلاب بگیرد.
این مدلی است که گام دوم انقلاب نیز برمبنای همان شکل گرفته است. یعنی رهبرانقلاب برای اصلاح دوره دولت سازی، راه چاره را در رجوع به جوانان دانستند. مسیری که می تواند سالها تلاش برای ارتقای دولت در انقلاب اسلامی را به سرعت و شتاب بیشتری به نتیجه برساند.
اما این تحلیل یک سطح عمیق تر دارد. به تعبیر دیگر فراخوان تنها یک روش اصلاحی در کنار دیگر روش ها نیست. فراخوان واپسین گزینه است. فراخوان یک یک پروسه قهری است. قالیباف برگزار نمی کرد، برگزار می شد. امروز نبود به فردا می رسید. به نام فراخوان ثبت نمی شد به نام های دیگر بروز می یافت. دعوت کنند یا نکنند، بازیگران اصلی تغییر کردند و تغییر می کنند.
بیائید دقیقتر ببینیم. فراخوان یک پروژه نیست یک پروسه است. قالیباف مهم نیست. او ابتکار به خرج داد و هزینه ها را تقبل کرد تا مسیر راه باشد. مساله اصلی این است که دوره، دوره جوان متعهد و متدین و انقلابی است. خروجی 40 سال انقلاب، جوان "رشد یافته در باورها" و "عمق یافته در ایمان" است.
به سوال اول متن رجوع کنید. فعالان انقلابی را فهرست کنید. صدر تا ذیل جوانان گمنامی هستند که سبک زندگی شان را شمشیر زدن برای انقلاب ترتیب دادند. اصولگرایی و اصلاح طلبی و چه و چه اگر خودشان را با این موج همراه کردند نام و نشانی از ایشان خواهد ماند و اگرنه برای حیات و ممات سیاسی جوانان انقلابی، گام دوم رهبرشان کفایت می کند.
روزنامه رسالت
دیدگاه تان را بنویسید