رئیسجمهور آمریکا در نهایت در پی رسیدن به یک توافق دیگر با ایران است
پیامهای یکدست و شفافی از ایالات متحده منتشر نمیشود
بیش از یکسال است که آمریکا بهطور یکجانبه از توافق هستهای برجام خارج شده و طی این 15 ماه انواع تحریمها را نیز علیه ایران اعمال کرده است.
امیرعلی ابوالفتح/ کارشناس مسائل ایالات متحده در مثلث نوشت: همزمان با تشدید تنشها در خلیجفارس از جمله سرنگونکردن پهپاد آمریکایی توسط ایران، روابط تهران-واشنگتن پیچیدهتر از قبل شده است. در این بین هر روز شاهد یک پیام از سوی آمریکا هستیم؛ یک روز مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا شروط 12گانه برای مذاکره با ایران مطرح میکند و روز دیگر صحبت از مذاکره بدون پیششرط میشود. یک روز ترامپ قدرت نظامی ایران را زیر سوال میبرد و همزمان تلاش میکند تهران را به مذاکره با واشنگتن ترغیب کند. درواقع شاهد هستیم که پیامهای یکدست و شفافی از ایالات متحده منتشر نمیشود؛ بخشی از این مساله به شخصیت دونالد ترامپ بازمیگردد؛ ترامپ شخصی است که اصولا ترجیح میدهد اقدامات و اهداف خود را چه در دوران پیش از ریاستجمهوری و چه در دوران ریاستجمهوری از طریق ابهام پیش ببرد، یعنی خیلی شفاف و آشکار مواضع خود را اعلام نمیکند و بعضا بسیار متناقض اظهارنظر میکند تا طرف مقابل حال چه یک کشور باشد، چه یک دولت یا کشور متحد یا رقیب، سردرگم شود و آمریکا بتواند از این سردرگمی بهرهبرداری بیشتری انجام دهد. بخشی از این مساله نیز به تیم نامنسجم اطراف ترامپ بازمیگردد؛ یعنی این تیم نامنسجم باعث بروز اختلافات شده و این اختلافات در ارسال پیامهای مختلف و متفاوت بروز و ظهور پیدا میکند. جدا از این قضیه به نظر میرسد که رئیسجمهور آمریکا در نهایت در پی رسیدن به یک توافق دیگر با جمهوری اسلامی ایران است. اگر این توافق از طریق مذاکره و گفتوگو حاصل شود، ترامپ نیز به مراد دل خود خواهد رسید و میتواند میراثی از خود بر جای بگذارد مبنی بر اینکه مشکل ایران را حل کرده یا خطر ایران هستهای را از بین برده است اما اگر از طریق مذاکره و توافق این کار صورت نگیرد، ترامپ تلاش میکند از طریق تهدید به جنگ، خواسته خود را پیش ببرد.
به هر حال مساله کلی این است که ترامپ قویا دنبال مذاکره و توافق با ایران است؛ البته باید توجه داشت که برداشت تهران و واشنگتن از توافق با یکدیگر بسیار متفاوت است.
ترامپ از زمان ورود به کاخ سفید، دائما مدعی میشد که توافق منجر به برجام توافق خوبی نیست، ایران بر سر آمریکا کلاه گذاشته و خواهان مذاکره مجدد با ایران شد. پیش از آنکه واشنگتن از برجام خارج شود، ترامپ پالسهای مثبتی از سوی ایران دریافت نکرد و مقامات ایران تاکید کردند که نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم و به همان چیزی که در متن برجام آمده است، عمل خواهند کرد. در نهایت نیز ترامپ از برجام خارج شد و فشارهای حداکثری علیه ایران اعمال کرد؛ تمام این اقدامات رئیسجمهور آمریکا نیز در این راستا بود که به یک توافق جدید با ایران دست پیدا میکند.
توافقی که مدنظر آمریکا است، شاخصهای مختلفی دارد و باید اهداف متفاوتی را تامین کند تا آمریکا به آن رضایت دهد. هرچند جمهوری اسلامی ایران مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی را قویا رد کرده اما باید توجه داشت که تهران نیز اصل توافق را رد نمیکند و معتقد است با آمریکا در یک توافق قرار دارد که واشنگتن از آن خارج شده است؛ لذا ابتدا آمریکا باید به آن توافق و میز مذاکرهای که برای برجام به وجود آمد، بازگردد و مسائل مربوط به توافق هستهای در کمیسیون مشترک مطرح شود.
تلاش های ترامپ برای رسیدن به چه هدفی است؟
از این رو تمام کارهایی که رئیسجمهور آمریکا علیه ایران دنبال میکند از جمله جنگ اقتصادی، حملات سایبری، قراردادن نام سپاه در فهرست تروریستها و در نهایت اقدام اخیرشان مبنی بر تحریم مقام معظم رهبری و وزیر خارجه ایران، همگی با این هدف است که ایران وادار شود تن به مذاکرهای دهد که آمریکا دستورکار آن را مشخص کند و نتایجی از این مذاکرات حاصل شود که به ادعای آمریکا، ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند؛ این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده که در چنین شرایطی با آمریکا پشت میز مذاکره حاضر نخواهد شد. از سوی دیگر ترامپ معتقد است مذاکرهای موفق است که طرف مقابل تحت فشار باشد و هرقدر طرف مقابل نیازمند رسیدن به توافق باشد، باید فشار افزایش یابد تا امتیازات بیشتری کسب شود.
تحلیل ترامپ این است که ایران برای خروج از تحریمها تلاش خواهد کرد و به ادعای وی، تحریمها اقتصاد ایران را به ورطه نابودی خواهد کشاند؛ لذا از نگاه ترامپ، جمهوری اسلامی نیازمند توافق است و بنابراین به فشارهایش ادامه خواهد داد تا حداکثر امتیاز را از ایران کسب کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی معتقد است طرف نیازمند به مذاکره، ایالات متحده آمریکاست و ایران میتواند زیر فشارهای تحریم همچنان به زندگی خود ادامه دهد و مذاکره زیر فشار را نخواهد پذیرفت. از نگاه تهران، اگر شرایط مطلوب شود، تحریمها برداشته شود یا شدت آنها کاهش پیدا کند، شانس بازشدن دریچهای برای مذاکرات افزایش مییابد، در غیر این صورت ایران بارها گفته که زیر فشار تن به مذاکره نخواهد داد.
همچنین بعد از شدتگرفتن تحریمهای آمریکا علیه ایران و در نهایت تحریم وزیر خارجه این تحلیل در بین برخی رواج یافته که آمریکا درهای مذاکره و دیپلماسی را با این اقدام بست. این در حالی است که این برداشت در ایران شکل گرفته و در آمریکا به گونه دیگری به موضوع نگاه میکنند. درواقع بعد از تحریم آقای ظریف، رسانههای آمریکایی به نقل از منابع آگاه اعلام کردند که تحریم وزیر خارجه ایران به معنای بستهشدن در مذاکرات نیست و آمریکا همچنان آمادگی دارد با ایران وارد مذاکره شود. برای دولت واشنگتن شخص مذاکرهکننده خیلی ملاک نیست و میتوان درنظر گرفت که اگر در شرایطی ایران بپذیرد با آمریکا وارد مذاکره شود، آنها تحریم دکتر ظریف را نادیده بگیرند و با وی وارد گفتوگو شوند؛ بنابراین باوجود اینکه آمریکا با چنین اقداماتی بهلحاظ سیاسی و تبلیغاتی به مذاکرات لطمه میزند اما به هر حال اگر گره مذاکرات در جای دیگری باز شود، آمریکاییها برای مذاکره وقت را هدر نمیدهند و بدون شک با شخص آقای ظریف وارد گفتوگو و مذاکره خواهند شد. درنتیجه از منظر آمریکا تحریم وزیر خارجه ایران خیلی عامل بازدارنده و مشکلسازی در روند تعاملات دو کشور نیست.
همچنین در روابط ایران و آمریکا مشکلات به مراتب عمیقتر از آن است که حضور یک شخص، حال چه رئیسجمهور، چه وزیر خارجه در نوع مناسبات تاثیر بگذارد. اگر موانع و مشکلات اصلی در روابط تهران و واشنگتن رفع شود ایران حتی میتواند با ترامپ نیز وارد مذاکره شود.
چرا گزینه نظامی رد می شود؟
در خصوص گزینه نظامی نیز چند نکته قابل توجه است؛ نخست اینکه امروز در آغاز دهه سوم قرن 21 هستیم و مفهوم جنگ و ابزار جنگ تغییر کرده است. نباید تصور کنیم که هرگونه جنگی از طرف ایالات متحده آمریکا الزاما به شیوه کثیف، خونین و با شلیک توپ و تانک و اعزام نیروی انسانی انجام میشود. در قرن 21 جنگها میتوانند تمیزتر و کمتلفاتتر باشند و در آن خبری از آتش توپخانه نباشد اما در عوض از سلاحهای بسیار مخربتر و موثرتر از جمله دلار و تحریم اقتصادی استفاده میشود؛ بنابراین ترامپ هر دو مسیر دیپلماسی و جنگ را در دستور کار دارد اما به نظر من جنگ قرن بیستمی مدنظر آمریکا نیست و امروز ایالات متحده جنگ اقتصادی را در پیش گرفته است. درواقع آخرین پرونده از نوع جنگهای قرن بیستمی، جنگ عراق بود و واشنگتن پس از آن پرونده جنگهای نظامی خونین را بسته است؛ لذا تحلیل من این است که آمریکا با ایران وارد جنگ نظامی نخواهد شد و در این بین هر نوع جنگی، چه جنگ گسترده، چه جنگ تصادفی را محتمل نمیدانم.
اگر قرار بود جنگی تصادفی بین ایران و آمریکا در بگیرد روزی که ایران پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد این جنگ صورت میگرفت اما اگر این جنگ آغاز نشده بیانگر آن است که الزامات، اقتضائات و مصلحتاندیشیهای دیگری وجود داشته که بر اساس آنها، آمریکا بعد از سرنگونی پهپادش، حمله نظامی علیه ایران را آغاز نکرد. وقتی آمریکا در آن وضعیت، حملهای علیه ایران صورت نداد، احتمالا در موارد دیگر نیز وارد جنگهای تصادفی نخواهد شد؛ البته مشروط بر اینکه زورآزمایی بین ایران و آمریکا منجر به تلفات انسانی برای ارتش ایالات متحده نشود، یعنی اگر بهفرض ایران عامدا آتش جنگ را علیه سربازان آمریکایی آغاز کند یا بازیگران سوم در این فضا، با هدف فضاسازی اقداماتی انجام دهند که باعث کشتهشدن سربازان آمریکایی شود و آن اقدامات را متوجه ایران کنند، در این صورت شاید ترامپ چارهای جز انتقامجویی خونین نداشته باشد.
اما اگر این اتفاقات رخ ندهد و در همین شرایط باشیم، یعنی شرایطی که ایران مایل نیست برخورد نظامی با آمریکا داشته باشد و بازیگران سوم نیز از روی ناتوانی یا مصلحتاندیشی مبادرت به اقدامی نمیکنند که گردن ایران بیندازند، احتمال جنگ تصادفی تقریبا از بین خواهد رفت. در چنین شرایطی باز برمیگردیم به شیوه جنگ قرن بیستویکمی آمریکا یا همان جنگ اقتصادی که بسیار کمهزینهتر است و بدون آنکه هزینهای برای تجهیزات نظامی داشته باشند با امضای چند کاغذ و صدور فرامین اجرایی رئیسجمهور مبنی بر اعمال تحریم، بهزعم خود تصور میکنند که از مسیر کمهزینهتری میتوانند به اهداف خود دست یابند.
از سوی دیگر اخیرا شاهد بودیم رئیسجمهور آمریکا که برای کشاندن ایران پای میز مذاکره به هر دری زده، اینبار بهزعم خود از ادبیات دیگری برای ترغیب ایران به گفتوگو با واشنگتن استفاده کرد. دونالد ترامپ روز دوشنبه، هفتم مرداد (۲۹ ژوئیه) با انتشار یک پست توئیتری مدعی شده است: «فراموش نشود که ایرانیها هرگز در جنگی پیروز نشدهاند اما هرگز در مذاکرهای شکست نخوردهاند!»
به نظر میرسد این توئیت ترامپ با هدف ترغیب ایران به مذاکره است و بهگونهای میخواهد ایرانیها را مغرور یا قانع کند که هیچوقت در مذاکره شکست نخوردهاند و باید پای میز مذاکره بیایند زیرا در مذاکره پیروز خواهند شد. او پیشتر نیز بارها از وزیر خارجه ایران تعریف کرده و گفته که جان کری، وزیر خارجه آمریکا حریف وی نشده است. همچنین او بخشی از این صحبتها را برای تحقیر باراک اوباما و تیم وی مطرح میکند.
درواقع وقتی خط و نشان کشیدنها و تهدیدهای ترامپ نتیجهبخش نبوده و وی دریافته که ایران هراسی از رویارویی نظامی با آمریکا ندارد، برگ دیگری را رو کرده مبنی بر اینکه مذاکره بد نیست و ایران در آن پیروز خواهد شد. همچنین میتوان گفت که ترامپ این توئیت را بیشتر با هدف تاکید بر بخش دوم جملهاش منتشر کرده است؛ یعنی تاکید بر این ادعاها که ما میتوانیم وارد جنگ شویم، ایران را نابود کنیم و ایران نباید دست به اقدامات خطرناک بزند؛ سخنانی تکراری که تاکنون بارها توسط رئیسجمهور آمریکا علیه ایران استفاده شده است.
اما آنچه در این توئیت تازگی دارد این است که ترامپ تصور میکند ایرانیها به این دلیل وارد مذاکره نمیشوند چون فکر میکنند در مذاکرات شکست خواهند خورد، یعنی احتمالا اینگونه به رئیسجمهور آمریکا القا کرده باشند که ایرانیها از ترس شکست در مذاکرات نمیخواهند با آمریکا وارد گفتوگو و مذاکره شوند. به این خاطر نیز ترامپ میخواهد با چنین جملاتی بهزعم خود ایران را ترغیب کند که شما در مذاکرات شکست نمیخورید، پس پای میز مذاکره حاضر شوید.
اما در مورد صحبتهای ترامپ درباره جنگ با ایران باید توجه داشت که شاید این جمله که میگوید فراموش نشود ایرانیها هرگز در جنگی پیروز نشدهاند، بیشتر مصرف داخلی داشته باشد زیرا وقتی ایران پهپاد آمریکا را سرنگون کرد و همه منتظر جنگی قریبالوقوع بین ایران و آمریکا بودند و حتی ترامپ نیز مدعی شد که ۱۰دقیقه تا جنگ فاصله داشتیم، نگرانیهایی در داخل آمریکا مطرح شد مبنی بر اینکه اگر ایران و آمریکا وارد جنگ شوند، شاید ایالات متحده نتواند در این جنگ پیروز شود چرا که ایران ظرفیتهای زیادی در منطقه دارد و سیستم دفاعیاش نیز قوی است؛ بنابراین بخشی از پیام ترامپ احتمالا برای اطمینانخاطر دادن به مخاطبان داخلی است که نسبت به شکست کشورشان در جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا نگران بودند. درنتیجه او تمام پیروزیهای ایران طی سالهای گذشته را منکر میشود و با طرح یک الگوی خیالی مدعی میشود که ایران در آینده نیز پیروز نخواهد شد.
در عین حال باید توجه داشت این مساله که ترامپ گفته ایرانیها در هیچ جنگی پیروز نشدهاند، نشان میدهد که ترامپ تاریخ را اصلا مطالعه نکرده است؛ چنانکه خبرنگار واشنگتنپست هم پس از انتشار توئیت ترامپ واکنش جالبی نشان داد و در توئیتی نوشت: «بسیار خب باید آموزش تاریخ را در مورد کوروش کبیر، اردشیر اول یا شاهعباس اول شروع کنیم؟»
دیدگاه تان را بنویسید