بازی پایداری؛ آیا آنها فهرست مستقل میدهند؟
جبهه پایداری وضعیتی جدید ایجاد کرده است. رفتار سیاسی آنها کسی را البته شگفت زده نکرده است؛ در میان همه تحولاتی که در جناح اصولگرایان رخ داده است یک نکته قابل توجه است
جبهه پایداری از همان ابتدای به وجود آمدنش میل به واگرایی داشت و تکرویهایی سیاسی. حالا باز در آستانه انتخاباتی دیگر آنها گویا چنین سیاستی را در پیش گرفتهاند. آنها میخواهند مستقل حرکت کند و لیست خود را بدهند.
بازگشت به جلیلی
جبهه پایداری // در این میان البته یک حرکت سیاسی دیگر هم رخ داده است. برخی خبرها حکایت از آن دارد که پایداریها تلاش دارند از وضعیت سیاسی سعید جلیلی استفاده کرده و خود را به سرمایه اجتماعی او پیوند بدهند. آنها که در سال 96 با نامزدی سید ابراهیم رئیسی از او عبور کردند حالا باز میخواهند رجعتی دوباره به او داشته باشند. این در حالی است که گفته میشود سعید جلیلی همواره بهصورت کامل با پایداری اینهمانی ندارد.آنطور که مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز درباره حضور پایداریها در میان اعضای شورای وحدت گفته است گویا شورای وحدت از «پایداری» هم برای شرکت در جلسات دعوت کرده است اما آنها تا کنون در آن جلسات شرکت نکردهاند. موضوعی که با انکار پایداریها هم روبرو نشده و سخنگوی این جریان پیشتر نیز از عدم تمایل این جبهه برای حضور در جلسات شورای وحدت سخن گفته بود.
جبهه پایداری // اما اوج ماجرا مربوط به اظهارات راس پایداری در تهران میشود. مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری چندی پیش از مدل انتخاباتی ویژه پایداری رونمایی کرد. او میگوید:
« جبهه پایداری بر اساس بررسیها و استفاده از تجارب گذشته خود با جریانهای انقلابی برای انتخابات مجلس در سال جاری به مدلی برای همافزایی و وحدت رسیده است و بر اساس آن مدل، ارتباطات و فعالیتهای خودش را با دیگر تشکلهای انقلابی در جهت تحقق گفتمان انقلاب اسلامی و روی کارآمدن مجلس انقلابی عملیاتی میکند.»اظهاراتی که با حرفهای اخیر محصولی که تاکید کرده بود هرجا پایداریها تنها به انتخابات ورود کرده اند موفق تر بوده اند تکمیل شد و حجت بر اصولگرایان تمام شد که احتمال آنکه پایداریها با لیست مستقل وارد بازی انتخابات مجلس یازدهم شوند بالاست.
حمله همه جانبه محصولی
شاید در همین راستاست که پایداریها یکصدا به میدان آمده و تلاش دارند نحوه حضورشان در انتخابات را توجیه کنند آنهم در روزهایی که دوباره سایه «بازی بهم زن» بودن روی سر پایداریها سنگینی میکند اما اینبار گویا اعضای این جریان میخواهند یکبار برای همیشه به این اتهام پایان بدهد. البته آنها برای اینکار یک استراتژی هم دارند و آن تاختن به دیگر چهرههای اصولگرایی است.
صادق محصولی قائم مقام جبهه پایداری برای اینکار پیشقدم شده و در سخنرانی شمشیرش را برای همه چهرهها و شخصیتهای سیاسی اصولگرا از رو بسته و حملاتش را با هدف قرار دادن احمد توکلی شروع کرده است. او با کنایه به نماینده سابق مجلس میگوید: «اگر معنویت نباشد ممکن است ما در زمینه عدالت شعاری بشویم. یک آقایی مصاحبه کرد و اشاره ای به وزارت نفت دولت احمدی نژاد کرد و گفت در دولت نهم چند نفر را برای وزارت نفت معرفی کردند و ما به دلایلی رای ندادیم، منتهی دلایلی را که آورده بودند را نتوانستند اثبات کنند. ما گفتیم پس چطور شما بعدش به آدمی که گفت اعتقادی به مافیای نفت نداریم رای دادید؟ حالا سازمان شفافیت بزنید.»
اما بخش اصلی صحبتهای محصولی آن بخشی است که متوجه انتخابات است. محصولی به انتخابات سال ۹۰ و ۹۴ اشاره میکند و میگوید:« در لیستی که اصولگرایان معرفی کردیم طرفدار برجام را گذاشته ایم کنار مخالف ۱۰۰ درصد برجام و به مردم دادیم که به ما رای بدید. مردم میگویند شما اصوگراها دکان باز کردید یا ما را مسخره کردید یا واقعا اعتقادتان هست که در موضوعی مانند برجام به یک هم فکری نرسیده اید، به این برادران میگوییم این لیست رای نمیاورد، در جواب به ما گفتند بازی به هم زن هستید. نتیجه حرف نزدن ما چه شد؟ انجایی که حرف زدیم و از ارزشها دفاع کردیم و لیستی روبروی هم دادیم ۱۶، ۱۷ نفر از لیست جبهه پایداری وارد مجلس شد اما اینجایی که سکوت کردیم، شکست خوردیم.»
محصولی برای تطهیر پایداری از صفت «بازی بهم زن» نیز گفته است:«وحدت وسیله است و هدف نیست، اگر وحدت به رسیدن به هدف کمک کند چیز خوبی است. اما این که شما به بهانه وحدت، حزب اللهیها را کنار بگذارید و انهایی را که دورتربه ارزشهای انقلاب هستند را در لیست بیاورید وحدت معنا نخواهد داشت. در آخرین دوره مجلس انتقاد ما به لیست واحد اصولگرایان این بود که چرا باید سهم خواهی بشود و یا اینکه چرا فردی که کسی آن را نمیشناسد، تنها به این دلیل که از فلان حزب است باید وارد لیست شود؟ و یا حداقل کف اصولگرایی را نداشته باشد. منتهی ما گفتیم اگر ما بازی بهم زن هستیم، پس سکوت میکنیم، که نتیجه اش شکست همه سی نفر بود.»قائم مقام جبهه پایداری، محمدرضا باهنر را هم در سیبل قرار میدهد و با کنایه به او میگوید: «متاسفانه ادعای اصولگرایی داریم اما طبق اصول عمل نمیکنیم، شکستها و ضعفهایمان هم از این جاست، بالاخره اصولگرایی چه چیزی برای انتخابات و... دیکته میکند. برای مثال فردی که اهل لابی و جز اصولگراها بوده، در فتنه هم به آقای موسوی رای داده است. شما انتظار دارید بنده و ایشان برای لیست انتخاباتی به یک لیست واحد برسیم.»
در واکنش به این سخنان محمدعلی پورمختار فعال سیاسی اصولگرا گفته است:
نمیدانم کدام اصلح و چه کسی «اصلح» را لجن مال کرده است، این را باید مشخص کنند. ضمن آنکه اعلام کنند اصلح چه کسی است و چه شرایطی دارد و اینکه سایرین در اردوگاه اصولگرایان چه ایراداتی دارند که مشمول تعریف جبهه پایداری از اصلح نمیشوند. حرف کلی زدن فایده ندارد و فقط به اختلافات میافزاید. پایداری را مجموعه ای جدا از اصولگرایان نمیدانیم. منتها نگاه و حساسیتهای خاص و زیادی درباره انتخاب نامزد اصلح دارد، البته در مواردی نگاه پایداری مورد اقبال قرار نگرفته است بنابراین موفق نبودند.
دوگانه اصلح و صالح
حالا دیگر به نظر میرسد بازی جدید آغاز شده است. البته کلید خوردن این موضوع از پیش از صحبتهای آقاتهرانی و با فرمان انتخاباتی پدر معنوی جبهه پایداری یعنی آیتالله مصباح یزدی آغاز شد. او گفته بود: «باید بنایمان بر این باشد که افراد اصلح را بشناسیم.» هرچند آیتالله مصباح یزدی در صحبتهایش اشاره میکند که اگر اصلح در بین اصلاحطلبها هم بود باید از میان آنها دست به انتخاب زد، اما این امری کاملا واضح و مشخص است که منظور او از طرح این موضوع یک خط و نشان برای جریان اصولگرایی بود؛ به این معنا که وقتی صحبت از اصلاح مورد تائید پایداری میشود یعنی فردی که خاستگاه او جریان پایداری است.
این موضوع در صحبتهای صادق محصولی هم به وضوح میتوان دید. او میگوید:
«اصلح یعنی بین افرادی که در زمین که توانایی رای آوری دارند، بهترینشان را انتخاب کنیم. اصلح که به معنای معصوم نیست. منتهی برخی انقدر برخی اصلح را لجن مال میکنند که وقتی کسی از اصلح میگوید، میگویند اصلح بد است.»
دیدگاه تان را بنویسید