کارشناس مسائل بین الملل:
مذاکره ترامپ با ایران اثر چندانی در انتخابات امریکا ندارد
یک تحلیلگر مسایل بینالمللی با اشاره به اینکه کاهش تعهدات برجامی باید به صورت تدریجی و در چارچوب این معاهده باشد، تصر یح کرد که باید به اصلاح بهبود ساختار اقتصادی کشور بپردازیم تا تحریم بیاثر شود، در غیر این صورت حتی دستیابی به بمب اتم نیز تحریمها را از میان نخواهد برد.
به گزارش پایگاه خبری کاوش، در آستانه آغاز رسمی اقدامات مربوط به گام سوم کاهش تعهدات برجامی در 15 شهریورماه سال جاری، شاهد تلاشهای اتحادیه اروپا و به ویژه کشو فرانسه به ایجاد یک پل ارتباطی میان ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران هستیم.
«امانوئل مکرون»، رئیس جمهور فرانسه در صدد است تا با ایجاد زمینههای لازم برای مذاکره میان ایران و آمریکا از فروپاشی برجام جلوگیری کند، اما آیا اساسا امکان مذاکره مستقیم و گفتگوی دوجانبه میان این دو کشور وجود دارد و میتوان، موانع موجود را ازمیان برداشت یا خیر؟ برخی از صاحبنظران بر این باورند که فاصله ایجاد شده میان ایران و امریکا در4 دهه گذشته به اندازهای است که امکان گذر کردن از آن، اگر ناممکن نباشد، نیاز به آمادگیهای پیشینی بسیاری دارد و دست کم در کوتاه و یا میان مدت در دسترس نخواهد بود.
از سوی دیگر کاهش تعهدات برجامی توسط ایران نیز میتواند اثر بسیار ژرفی بر این روند داشته باشد و از همین رو در میان کارشناسان، تفاوت دیدگاه شدیدی درباره ابعاد و گزینههای ممکن برای کاهش تعهدات وجود دارد. برخی بر این باورند که در این شرایط باید گم سوم رو به شدت کمتری برداشت و امکان ایجاد گفتگو را از میان نبرد و برخی دیگر عقیده دارند که برداشتن یک گام جدی و کاهش محسوس محدودیتهای هستهای، سبب آگاهی غرب از اراده راسخ ایران شده و آنها را به یک اقدام ملموس و واقعی ترغیب خواهد کرد.
در همین رابطه با گفتگویی با «حسن بهشتیپور»، تحلیلگر مسایل بینالمللی انجام دادیم که شرح آن را در ادامه خواهید خواند:
مذاکره به صورت مطلق خوب یا بد نیست
*آقای بهشتیپور به نظر شما با توجه به شرایط موجود و تلاشهای دولت فرانسه برای ایجاد ارتباط میان ایران و امریکا، آیا امکان چنین رابطهای وجود دارد دارد یا خیر؟
نخست باید یادآوری کنم، که در سیاست هیچ امر مطلقی وجود ندارد و نمیتوان گفت که کار صد در صد خوب یا بد است. باید دید که در چه شرایطی قرار داریم و اینکه آیا امریکا با تعهدات خود پایبند خواهد بود یا مانند دور پیشین توافق را زیر پا خواهد گذاشت؟یا با توجه به اختیارات گسترده رییس جمهور در این کشور، آیا امکان گرفتن یک تضمین جدی از طرف مقابل وجود دارد یا خیر؟
افزون بر این مذاکره در ایران به یک تابو تبدیل شده، در صورتی که این کار تنها یک وسیله است و آنچه که اهمیت دارد و باید روشن باشد هدف و موضوع گفتگوست و شرایطی که دو طرف در آن وارد گفتگو میشوند. شناخت درست از این موارد کمک بسیاری خواهد کرد، که ما بتوانیم تصمیم بگیریم، انجام مذاکره کار درستی است یا خیر.
صادر کردن احکام کلی در مورد اینکه مطلقا نباید و یا حتی باید مذاکره کرد، کمکی به تامین منافع ملی نخواهد کرد و یک کشور باید نخست با ارزیابی شرایط و وضعیت خود و طرف مقابلش، تصمیم به گفتگو یا رد آن بگیرد و دوم اینکه هدف و موضوع و مراحل یک مذاکره در یک نقشه از پیش تدوین شده روشن باشد. در نهایت نیز باید مطمئن باشیم که طرف روبرو به تعهدات خود پایبند خواهد ماند.
به هر روی به از دید من هر گونه مطلقانگاری در این زمینه زهری کشنده خواهد بود، زیرا گفتگو تنها یک ابزار است که باید در جایی به کار گرفت و در جایی دیگر کاربرد آن درست نیست، اما خود ابزار به صورت درخود، خوب یا بد نیست، این کاربرد ان است که ارزشش را مشخص خواهد کرد. این مشکلی است که در کشور ما وجود دارد و باید آن را حل کرد.
باید بر اساس شرایط تصمیم گرفت که آیا زمان مذاکره است یا اینکه باید بدون گفتگو و استوار مسیر را پی گرفت. بایئ مشخص کنیم که آیا بای تنها توان هستهای را افزایش داد یا اینکه افزایش توان اقتصادی نیز اهمیت دارد؟ برای اینکه به دشمن بفهمانیم که تحریمها بدون فرجام بوده است، باید در زمینه اقتصاد اقدامات مهمی انجام داد.
جو عمومی در امریکا و در رابطه با سیاست خارجی پیرو دولت این کشور است
*شما جو موجود در دو کشور را در واکنش به این گفتگو چگونه میبینید؟
در امریکا که سیاست خارجه به صورت عمده در سطح دولتها دنبال میشود و در سطح داخلی بسیاری از شهروندان این کشور حتی نام ایران و بسیاری کشورهای دیگر را نیز نشنیدهاند و مشغل انها بیشتر درباره مسایل داخلی امریکاست. افزون بر این در این کشور رسانههای مسلط و نیرومندی نیز وجود دارند که میتوانند افکار عمومی را در سمت و سوی دلخواه دولت هدایت کنند. مانند آنچه در جریان هجوم این کشور به عراق رخ داد و رسانهها از چند ماه پیش از حمله ارتش امریکا، شروع به آمادهسازی جو داخلی کرده بودند.
البته فضاسازی رسانهای در ایالات متحده، علیه کشور ماست، اما نه در مورد مذاکره کردن یا نکردن و رییس جمهور این کشور همواره دم از مذاکره میزند، زیرا این کار در جهان متمدن امروز امری پسندیده است. ولی ترامپ تنها برای فریب افکار عمومی چنین کاری را انجام میدهد و ما میبینیم که وی با کره شمالی مذاکره میکند، اما به نتیجه نمیرسد. متاسفانه با شخصی روبرو هستیم که انسانی نامتعادل است.
نگرش به سیاست خارجی در ایران گروهی وجناحی است
در ایران نیز متاسفانه، به جای اینکه بحثها بر سر منافع ملی باشد، بیشتر زیر تاثیر جناحخا و گروهها و جریانات سیاسی حاکم است، به این معنی که اگر جناح حاکم از خود ما باشد، هر کاری که انجام دهد درست است، خواه مذاکره باشد یا عدم مذاکره، اما اگر در سوی مخالف ما قرار داشته باشد هر کاری بکند نادرست است. بر این پایه ما در دورن کشور اسیر یک رشته از بازیهای سیاسی هستیم که بر روی سیاست خارجه ایران اثر گذاشته است.
باید در این زمینه به سوی توسعه سیاسی حرکت کنیم و شهروندان به جایی برسند که در حالی که اختلاف سلیقه دارند، بتواند در یک نقطه به تصمیمسازی برسند و آنگاه همه به صورت یکپارچه از آن حمایت کنند و با تمکین از آن تصمیم اسیر بازیها گروهی و جناحی نشوند.
اصلاح ساختار اقتصادی برای گذر از تحریم ها کارآمدتر از دیگر موارد است
*با توجه به شرایط موجود گام سوم برجام باید در چه ابعادی باشد؟
گام سوم باید به تدریج برداشته شود و به هیچ وجه نباید بیرون از چارچوب برجام باشد، اما در کنار آن باید با اصلاحاتی از جمله اصلاح نظام بانکداری بیمه و نظام توزیع و تولید و کنترل بخشهای گوناگون اقتصادی، اقتصاد کشور را کارآمد کرد تا طرف مقابل در رویکرد خود تجدید کند.
به نظر من این کار تاثیر بیشتری خواهد داشت، زیرا به دشمن نشان میدهد که ابزار تحریم در برابر ایران کارایی ندارد، البته باید توان هستهای را نیز در حد توان بالا برد، اما به نظر من بهبود اقتصاد به مراتب مهمتر و اثربخشتر خواهد بود.
*پس به نظر شما کاهش تعهدات به صورت تدریجی باشد و در کنار با تقویت توان اقتصادی به طرف مقابل بفهمانیم که تحریم کارساز نیست؟
بله، ما باید متکی به اصلاحات اقتصادی باشیم و اهرم تحریم را از دست دشمن خارج کنیم، ورگرنه، متاسفانه ما با دولتی سروکار داریم که همه ضوابط بینالمللی را زیر پا گذاشته است که تنها در مورد ایران هم نبوده است. چنین دولتی تنها هنگامی از سلاح تحریم دست خواهد کشید که متوجه ناکارآمدی آن شود.
مذاکره با ایران اثر چندانی در انتخابات امریکا نخواهد داشت
*آیا نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری امریکا بر شرایط مذاکره با ایران اثر خواهد داشت یا خیر؟
یکی از ارزیابیهای نادرستی که در ایران از انتخابات امریکا وجود دارد، این است که سیاست خارجی اثر ژرفی در انتخابات ایالات متحده دارد، در صورتی که تاثیر سیاست خارجی در انتخابات این کشور در بیشینه ممکن خود از 30 درصد فراتر نخواهد رفت و باقی آن را مسایل داخلی شکل خواهد داد. در بخش سیاست خارجی نیز آن بخش بر انتخابات اثرگذار خواهد بود که ارتباطی با وضعیت داخلی پیدا کند، نمونه بارز آن هم جنگ است که با افزایش قیمت انرژی بر زندگی مردم اثر میگذارد، مساله گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در ایران نیز، چون به نحوی بر زندگی و تفکر مردم امریکا اثر داشت، توانست در انتخابات تاثیرگذار باشد، در غیر این صورت موارد بسیاری از کامیابی و یا ناکامیهای دولتهای امریکا در سیاست خارجی را میتوان فهرست کرد که هیچ تاثیر سرنوشتسازی در انتخابات ریاستجمهوری نداشته است.
در مورد مذاکرات با ایران نیز باید واقع باشیم و بپذیریم که در شرایط کنونی تحولات ایران تاثیر چندانی بر انتخاب یا عدم انتخاب، دونالد ترامپ نخواهد داشت و نباید روی آن حساب باز کنیم. ما باید روی بهبود شاریط اقتصادی خود و بی اثر کردن تحریمها تمرکز کنیم. چون تا آبان سال 99 هنوز راه بسیاری در پیش است و ما باید روی زندگی امروز مردم که با مشکلات بسیاری روبرو هستند متمرکز شویم.
*به نظر شما اگر رییسجمهور کنونی امریکا، موفق شود که برای بار دوم به کاخ سفید راه پیدا کند آیا رویکرد خود را در مورد ایران تغییر خواهد داد یا خیر؟
بعید میدانم که اگر ما تغییر محسوسی در ساختار اقتصادی خود ایجاد نکرده و اثر تحریم را کاهش ندهیم، تغییر چندانی در رویکرد وی ایجاد شود، چون وی نقطه ضعف مناسبی را پیدا کرده است و هرکسی هم به جای وی بود از این فشار دست برنمیداشت، چون اثر آن را به روشنی میبینند.
فشار آمریکا از این بیشتر نخواهد شد و امکان وقوع جنگ بسیار بعید
*آیا امکان بدتر شدن رفتار امریکا نیز وجود خواهد داشت؟
بعید میدانم، دیگر از این بدتر شود. نمیتوانم بدتر از آن چیزی که امروز با آن روبرو هستیم شرایطی را تصور کنم، چون آنها هرکاری که میتوانستند انجام دادهاند. مگر جنگ که آن هم به نظر من بعید است.
فرانسه جدیت دارد، اما قدرت ندارد
*آیا فعالیتهای کشور فرانسه در این زمینه نتیجهای خواهد داشت؟
در حدی که ما را مشغول کند خوب است.
*یعنی آنها در حال وقت کشتن هستند؟
البته نه به این معنی که قصدشان واقعا وقتکشی باشد و به نظر من فرانسویها با جدیت در حال تلاش هستند تا نتیجه به دست آید. اما ارزیابی من این است که آنها نمیتوانند کار خاصی انجام دهند.
تلاشهای فرانسه به جایی نخواهد رسید
*یعنی فرانسه در این معادلات چندان تاثیری ندارد؟
خیر، ندارد! در واقع نه تنها فرانسه، بلکه دیگر کشورها نیز قدرت تاثیرگذاری ندارند و متاسفانه از بهار سال گذشته ثابت شد که هژمونی مالی امریکا در جهان به اندازهای است که میتواند، نه تنها اروپا بلکه چین و روسیه را نیز از هرگونه اقدامی ناتوان کند و در واقع همه روابط مالی جهان را برای جلوگیری از مبادله با ایران قفل کرد. این واقعیت تلخی است که ما نمیخواهیم آن را بپذیریم.
به نظر من ایران باید با پذیرش این واقعیت، دست به اصلاح و بهبود ساختار اقتصادی خود بزند تا بتواند از این فشار رهایی یابد.
*به عنوان پرسش پایانی فکر میکنید، امکان مذاکره با آمریکا چقدر دور یا نزدیک است؟
پیشتر گفتم که در سیاست هر چیزی امکان دارد و بر اساس منافع کشور میتوان تصمیم گرفت که مذاکره خوب است یا نادرست، اما به هر روی نباید آن را یک امر مطلق در نظر گرفت. باید با توجه به شرایط تصمیم گرفت، که آیا چنین چیزی امکان دارد یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید