حسین ریوران:
حمله به نفتکش ایرانی کار عربستان نیست
شبکه سیانان به نقل از ترامپ گزارش داد: «ما در حال اعزام نیروی نظامی بیشتر به عربستان هستیم و سعودیها بنا به درخواست من موافقت کردهاند که هزینه کمکهای واشنگتن به آنها را پرداخت کنند که از این نظر قدردانی میکنیم.»
مایک پمپئو گفت که «آمریکا با ارسال تجهیزات و نیروهای بیشتر به عربستان سعودی به دنبال افزایش توانایی دفاعی این کشور است.» همچنین وزارت دفاع آمریکا خبر داد که اعزام 3هزار نیروی بیشتر به عربستان سعودی در دستور کار قرار دارد و دو سامانه دفاع موشکی تاد و پاتریوت نیز به این کشور حاشیهای خلیج فارس ارسال خواهد شد. وزارت دفاع آمریکا از استقرار دو اسکادران جدید از جنگندههای این کشور در عربستان سعودی خبر داد.» به منظور بررسی این موضوع «آرمان ملی» گفتوگوی کوتاهی با حسین ریوران کارشناس مسائل بینالملل انجام داده که در ادامه میخوانید:
ایالات متحده از اعزام 3هزار نیروی نظامی به عربستان چه اهدافی را دنبال میکند؟
این اولین بار نیست که آمریکاییها دست به چنین اقدامی زدهاند پیش از این نیز آنها نیرو به منطقه اعزام داشتهاند همان گونه که پیش از این اعزام نیروهای آمریکایی تغییری در معادلات منطقه ایجاد نکرد بعد از آن نیز نخواهد کرد. آیا اعزام 3هزار نیرو به منطقه تغییری در معادلات منطقه صورت خواهد داد؟ پاسخ منفی است. پس چرا آمریکاییها در پی چنین اقدامی هستند؟ خروج نیرویهای آمریکایی از شرق فرات و همچنین از یکی از پایگاههایشان در عراق و حتی افغانستان موجب شده تا برخی همپیمانان منطقهای آمریکا احساس کنند که نیرویی در منطقه حضور ندارد که بتوان به کمک آمریکا اتکا کرد. به همین دلیل همپیمانان آمریکا نه تنها به دنبال یک متحد دیگر هستند بلکه آنها به دنبال آنند تا مشکلاتشان را به تنهایی حل نمایند. به گونهای که عربستان، پاکستان و عراق را واسطه کرده تا این مشکل را حل نماید. آمریکا نمیخواهد عربستان را از دست دهد به همین دلیل نیرو اعزام کرده تا از شتاب عربستان به سمت جایگزینیها بکاهد. همچنین آنها به دنبال آنند تا ریاض را همچنان در گردانه وابستگی خود نگه دارند. چرا نیروهای آمریکایی در کنار چاههای نفتی در عربستان مستقر میشوند؟ چون پاشنه آشیل عربستان نفت است و آمریکاییها با حضور در کنار چاههای نفتی عملا شاهرگ عربستان را در اختیار گرفته و اجازه نمیدهند تا این کشور هر کاری میخواهد انجام دهد.
ترکیه با چه اهدافی وارد سوریه شد؟ این حمله چه تبعاتی احتمالی برای آنکارا خواهد داشت؟
ترکیه اعلام داشته که ما پذیرای بیش از سه میلیون پناهجوی سوری هستیم بنابراین این مساله میتواند تهدیدی برای امنیت ملیمان تلقی گردد. در نتیجه انجام هر گونه عملیات برعلیه جبهه النصره میتواند حدود دو میلیون نفر دیگر را به سمت ترکیه سرازیر کند با توجه به این شرایط ترکیه به یک منطقه امن نیاز دارد تا این پناهجویان را اسکان دهد. این موضوع به ظاهر منطقی و قابل قبول است. اما مشکل کجاست؟ قرارداد آدنا تصریح میدارد در صورتی که دولت سوریه امنیت مرز را تامین نکند ترکیه میتواند تا عمق 32 کیلومتری خاک سوریه وارد شده و کانون ناامنی را مهار نماید. اولا آمریکاییها در آن منطقه حضور داشتهاند در نتیجه اگر هم ناامنی در نزدیک مرزهای ترکیه بهوجود آمده باشد دولت سوریه مسئول آن نبوده است. به مراتبی که آمریکاییها اعلام خروج کردند ترکها حتی یک روز به دولت سوریه مهلت نداد تا در مرز مستقر شده و امنیت را برقرار نمایند. پس استناد به قرارداد آدنا یک استفاده رندانه بوده و قابل قبول نیست. مساله دوم اینکه آنچه که صورت پذیرفته از منظر حقوق بینالملل نقض حاکمیت و دخالت در امور یک کشور مستقل تلقی میگردد. این مسائل جزو قواعد آمره بینالمللی تلقی میشود که هر کشوری میبایستی پایبند به آن باشد. در نتیجه دولت ترکیه به دنبال ایجاد یک کمربند امنیتی-قومی است. ترکها به دنبال آنند تا کردها را از یک کمربندی اخراج نموده و آوارگان را در این منطقه اسکان دهند این مساله تغییر دموگرافی و تغییر جمعیتی است. چنین اقدامی از سوی ترکیه از منظر حقوق بینالملل جنایت جنگی است. متاسفانه دولت ترکیه در پی انجام آن است. بنابراین انگیزه دولت ترکیه قابل درک است اما آنچه که ترکیه انجام میدهد مبانیاش تجاوزکارانه و ناقض مقررات بینالمللی است. بهانه ترکیه این بوده که ممکن است کردها با یکدیگر متحد شوند که چنین مسالهای میتواند تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه باشد به همین دلیل باید یک کمربند قومی میان آنها قرار گیرد تا هیچ گونه ارتباطی میان کردها ایجاد نشود. به نظر میرسد ترکها مسائل را خیلی ساده میبینند. اینکه دولت ترکیه در پی آن است تا ترکمنها را در کنار عربها قرار دهد، آیا این تغییر دموگرافیک از طرف سوریها مورد پذیرش است؟ قطعا این گونه نیست و کردها در برابر چنین تغییراتی سکوت نخواهند کرد. تاکنون ترکیه 300 منطقه را بمباران کرده و بیش از 300 نفر کشته شدند در نتیجه این گونه رفتارهایی که همراه با نقض مقررات بینالمللی است قطعا با واکنش مواجه خواهند شد.
با توجه به آنکه از یک سو عمرانخان به منظور میانجیگری میان تهران-ریاض در پی سفر به تهران است و از سوی دیگر نفتکش ایرانی دچار حادثهای مشکوک میشود. مشخصا چه کسانی به دنبال افزایش و یا حفظ تنش میان ایران و عربستان هستند؟
عربستانی که خود از عمرانخان خواسته تا میان تهران-ریاض میانجیگری انجام دهد بعید به نظر میرسد تا در چنین شرایطی نفتکش ایرانی را با موشک مورد هدف قرار دهد. چنی مسالهای از نظر منطقی قابل پذیرش نیست. سوالی که مطرح میشود این است که پس این اقدام از سوی چه کسانی صورت گرفته است؟ اولا نفتکش در کریدور بینالمللی بوده است. به همین دلیل ایران، عربستان را متهم به چنین اقدامی نکرد اما کسانی میتوانند دست به چنین اقدامی زده باشند که با نزدیکی ایران و عربستان مخالف هستند. به نظر میرسد ممکن است این جریان در داخل عربستان بوده باشد جریانی که احتمالا مخالف نزدیکی روابط ایران و عربستان است. حتی ممکن است جریانی در سطح منطقه همچون رژیم صهیونیستی دست به چنین اقدامی زده باشد. چون این رژیم نمیخواهد ایران و عربستان به هم نزدیک شوند. حتی آمریکا هم میتواند در این ماجرا مسئول باشد. به احتمال زیاد این اژدرها از یک زیردریایی به سمت نفتکش ایرانی شلیک شده است. چرا آمریکا؟ چون آمریکا به دنبال به صفر رساندن فروش نفت ایران است. اما اکنون آمریکاییها که میبینند شکست خوردهاند و ایران میتواند از طرق مختلف نفتش را صادر نماید. آیا آمریکا ممکن است به منظور جلوگیری از صادرات نفت ایران به چنین اقدامی دست زده باشد؟ پاسخ مثبت است. ایران هیچ تجاوزی را نمیپذیرد و در صورت مشخص شدن عامل اصلی این حمله، حق پاسخ متقابل برای ایران محفوظ است.
دیدگاه تان را بنویسید