پدر پسرش را جلوی چشم قاضی اعدام کرد / پرونده باورنکردنی
حوادث رکنا: همگی در یک لحظه اتفاق افتاده است؛ خشمی که در یک لحظه جان دو جوان را گرفت؛ یکی دوستش را کُشت و دیگری برادرش را؛ حالا آنان ماندند با حکم قصاصی که در انتظارشان بود؛ انتظاری مرگبار
به گزارش رکنا؛ داستانی تلخ که هم واقعی است و هم باورنکردنی؛ پدر قاتل و مقتول یکی بود؛ هم بخشید و هم نبخشید؛ مگر می شود؟ و دیگر روایتی که حکایت از بخشش پدری داشت که پسرش استعداد درخشان این کشور بود اما توسط نزدیک ترین دوستش در یک جشن شادی کشته شد؛ او اما قاتل را در آخرین لحظات رعب آور و پای دار بخشید.
حجتالاسلام سید محمد ابراهیم ساجدی، رئیس شورای حل اختلاف استان کهگیلویه و بویراحمد، حالا پس از سالها این خاطرات تلخ و شیرین را از آنچه در این دو ماجرا گذشت تعریف می کند.
او درباره دو خاطره تلخ و شیرین خود در چند سال اخیر که برای « گذشت » و« بخشش » تلاش داشت، اشاره می کند و می گوید: حدودا در سال ۱۳۸۳ بعنوان رئیس دادگستری شهرستان گچساران بودم، یک شب خبر دادند که یک فقره قتل در محله پانصد دستگاه این شهر رخ داده است، با توجه به اینکه در آن زمان دادسرا هنوز احیا نشده شده بود رئیس دادگستری، امور و وظایف دادستان را نیز انجام می داد که در محل حادثه حضور پیدا کردیم.
وی اظهار می کند؛ پس از حضور در صحنه قتل متوجه شدیم که قاتل اهل استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و اهل استان کرمانشاه هست و مقتول هم گچسارانی بود، مشکلی که ما با آن مواجه شدیم این بود که مردم گچساران به غیرتشون برخورد که یک نفر غیربومی قاتل فرزند جوان همشهریشون باشد.
حجتالاسلام ساجدی عنوان می کند؛ مقتول هم جز استعدادهای درخشان شهر و در بین مردم شناخته شده بود، جمعیت زیادی از مردم حضور پیدا کردند و شاید اکثر معلمان مقتول پس از شنیدن این خبر در صحنه حاضر شدند، شورای تأمین شهرستان نیز در رابطه با موضوع این قتل تشکیل جلسه داد، قاتل، دستگیر و با صدور قرار روانه زندان شد و با توجه به حساسیت مردم و شرایط پیش آمده احساس شد و تشخیص دادیم که خانواده قاتل شامل پدر، مادر، برادران و خواهران امنیت ندارند و تصمیم گرفته شد که بجای امنی انتقال داده شوند.
قاتل زیر ۱۸ سال بود و پرونده این قتل باید در دادگاه اطفال رسیدگی می شد که پس از رسیدگی در این دادگاه، حکم قصاص، صادر و حکم تنفیض شد و پس از تنفیض حکم جهت اجرا اقدام شد.
اما از شهرستان گچساران به یاسوج منتقل شدم و به عنوان رئیس شورای حل اختلاف استان کهگیلویه و بویراحمد شروع بکار کردم؛ البته این پرونده یادم بود و پیگیر سرنوشت موضوع بودم چرا که قاتل و مقتول هر دو رفیق و همکلاس بودند و در جشن یکی دیگر از دوستانشان شرکت کرده بودند که آن اتفاق به وقوع پیوست.
با توسل به امام جمعه فقید وقت گچساران، مرحوم حجت الاسلام متقی کاشانی در پی آن بودیم که این قتل را حل و فصل کنیم؛ اعضای شورای حل اختلاف گچساران و امام جمعه نیز پیگیری و رایزنی کردند و روز اجرای حکم قصاص، پدر مقتول که تنها یک فرزند داشت و همین فرزندی بود که به قتل رسید، اعلام کرد که به عشق امیرالمومنین حضرت علی(ع) دیه فرزندم را می بخشم و صورت جلسه را امضا کرد و هیچ چیزی نگرفت، حتی یک ریال و شرط و شروطی هم نگذاشت و این موضوع صورت جلسه شد.
وقتی پدر مقتول گذشت کرد و قاتل تنها پسرش را بخشید، پدر قاتل هم اعلام کرد یک باب خانه در محله پانصد دستگاه گچساران دارم که این خانه را به پدر و مادر مقتول هدیه می دهم؛ پدر مقتول این هدیه را نپذیرفت و گفت که خون پسرم را به حضرت علی بخشیدم و می خواهم که این حضرت ضامن بچه ام باشد و در آن دنیا شفاعتش کند و چیزی نمی خواهم اما وقتی این طور می گویید این خانه را به شبکه بهداشت هدیه می کنم.
این خانواده به عشق اهل بیت(ع) از حق خودشان که قصاص قاتل فرزندشان بود، گذشتند و یک جوان را بخشیدند تا از چوبه دار نجات پیدا کند و خانه هم به شبکه بهداشت هدیه شد که تا روز قیامت ثواب این کار ماندگار خواهد بود و به آنها می رسد.
عفو و بخشش یکی از برترین ویژگیهای اخلاقی است که تاثیر بسیار مثبتی برای خود فرد عفوکننده نیز دارد و به طور کلی در مقایسه با آنهایی که کینه به دل میگیرند و در پی قصاص و تلافی هستند، افرادی که میبخشند خوشحالترند.
اینجاست که تصمیم این پدر به گذشت از قاتل تنها فرزندش مصداق این سخن رسول اکرم (ص) می شود که میفرماید: هنگامی که بندگان در پیشگاه خدا میایستند، آواز دهندهای ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته میشود: چه کسی مزدش با خداست؟ میگوید: گذشت کنندگان از مردم.
رئیس شورای حل اختلاف استان کهگیلویه و بویراحمد در رابطه با خاطره تلخی که همیشه به یاد دارد اظهار می کند؛ یک مورد قتل در یکی دیگر از مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد اتفاق افتاد، قاتل و مقتول برادر بودند و برادر بزرگتر که معلم بود، برادر کوچکتر خود که دانش آموزش بود را با چاقو به قتل رساند.
قاتل حدود ۷ سال در زندان بود و در زندان حافظ قرآن می شود و زندان نیز از این شخص قاتل اظهار رضایت می کرد؛ بزرگان، ریش سفیدان و متنفذین با خانواده مقتول بخصوص ولی الدم که پدر مقتول و قاتل می شد صحبت و رایزنی کردند، از طرفی قاتل پسرش بود و دوست نداشت از دستش دهد و اطرف دیگر مقتول هم پسرش بود و دوست داشت که انتقامش را بگیرد.
بنده هم به عنوان مسئول شورای حل اختلاف کهگیلویه و بویراحمد از یاسوج، مرکز استان رفتم و بزرگان محل و منطقه هم دعوت شدند، در آن جلسه، مادر، خواهران مقتول و قاتل به پدر التماس می کردند و جو عاطفی و احساساتی، التماس، اشک و گریه حاکم شده بود؛ پدر بخاطر این وضعیت و التماس ها، رضایت می دهد، گذشت می کند و می بخشد و قاتل هم در اتاق قرنطینه آماده اجرای حکم بود.
پدر گفت می خواهم فرزند قاتلم را یک لحظه ببینم، پدر آمد اما برخلاف باور ما صندلی را از زیر پای فرزندش کشید، حکم را اجرا و قصاص کرد.
احساس می کردیم که پدر رضایت می دهد، فرزندش را می بخشد و گذشت می کند و حتی هماهنگی هم شده بود که فرزند قاتلش از استان ما به استان دیگری مهاجرت کند تا جلوی چشم پدر نباشد اما پدر در لحظه آخر کاری کرد که نباید می کرد و باعث شوکه شدن حاضران شد.
بررسی منابع اسلامی نشان میدهد که گذشت یکی از اصول اساسی در برخورد با لغزش افراد است؛ قرآن کریم، حتی در همان آیاتی که کیفر و مجازات را برای مجرمان و گناهکاران تشریح میکند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان برحذر میدارد، گذشت و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یک ارزش برتر مطرح میسازد. در همین زمینه نیز ائمه(ع) روایات فراوانی دارند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
امام علی(ع) فرمود: بخشندگی آدمی او را محبوب مخالفانش میکند و بخلش او را نزد فرزندانش هم منفور میسازد و امام صادق (ع) که فرموده است: سه چیز است که در هر که باشد آقا و سرور است؛ خشم فرو خوردن، گذشت از بدکردار، کمک و صله رحم با جان و مال.
دیدگاه تان را بنویسید