گره کور در قتل مسلحانه راننده نیسان آبی در اتوبان امام علی / پسر ناتنی: من قاتل نیستم!

   به گزارش خبرنگار جنایی رکنا؛ ساعت از 9 شب 7 آذر امسال گذشته بود که امدادگران اورژانس در جریان مصدومیت مرد جوان راننده یک نیسان در جریان یک تصادف واقع در اتوبان امام علی قرار گرفتند.

بلافاصله راننده نیسان که در ظاهر زخمی و خون آلود به نظر می رسید و با 2 خودرو پراید و پژو با شدت برخورد کرده بود به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت که در جریان درمان مشخص شد که سوراخی روی سر او ایجاد شده که حکایت از اصابت گلوله به سر او داشت.

به این ترتیب رسیدگی به موضوع در دستور کار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران و بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.با دستور بازپرس پرونده دوربین های مدار بسته موجود در محل وقوع جنایت مورد بازبینی قرار گرفت و مشخص شد راکب یک موتور سوار در حال حرکت به راننده نیسان شلیک کرد و متواری شد.این در حالی بود که در بررسی های بعدی پوکه گلوله شلیک شده در خودرو مقتول کشف شد.

رسیدگی به موضوع برای روشن شدن حقیقت در دستور کار بازپرس وحید ناصری قرار گرفت و تحقیقات آغاز شد.

با محرز شدن هویت مقتول، مشخص شد نام او حامد است و ۲۸ سال سن دارد. چند سال قبل با زنی ازدواج کرده که ۱۰ سال از خودش بزرگتر است. زن جوان از ازدواج اولش پسری ۱۹ ساله دارد و در ازدواج با حامد نیز صاحب 2  فرزند شده است.

در بررسی ها مشخص شد، پسرخوانده ۱۹ ساله حامد به نام پوریا؛ شب قبل از حادثه در خانه آنها بوده و صبح روز حادثه بدون خداحافظی و با حالت قهر از خانه بیرون رفته است.

همچنین بررسی ها حاکی از این بود که پوریا در زمان وقوع حادثه در حوالی محل وقوع حضور داشته است.

همچنین مشخص شد حامد که شاغل به خرید و فروش روغن سوخته موتور ماشین بود، فردی آرام و درستکار بود که با کسی درگیری و خصومتی نداشت.او هر روز پوریا را با خود به سر کار می برد اما روز حادثه پوریا با او نرفته بود.

با چنین ادله ای و همچنین دلایل قضایی دیگر، بازپرس ناصری دستور بازداشت پوریا را صادر کرد.

متهم صبح امروز در شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قضایی قرار گرفت و ضمن انکار اتهام خود ، اظهار کرد:" دو شب قبل از حادثه من با خواهر و برادر ناتنی خردسال خود بد رفتاری کردم. برای همین شب قبل از حادثه به منزل حامد رفتم تا دل خواهر و برادرم را به دست بیاورم. بین ما درگیری و دلخوری ای وجود نداشت و من حامد را دوست داشتم. دلیلی برای قتل او نداشتم."

راز این جنایت در شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.