مرگومیر بر اثر خودکشی در ایلام در سال 94 سهبرابر میانگین کشوری/ چرا خودکشی در ایلام زیاد است؟
نوشت: بیشتر از ٦٥ درصد که باشد، دردی احساس نمیشود، بیمار غذا میخورد، حرف میزند، استراحت میکند و دردی نیست. بافت و عضله و عصبی وجود ندارد که درد بکشند. بعد از سه چهار روز هوشیاری پایین میرود و کمکم ارگانها از دست میروند.
دکتر پیرانی اوایل که کارش را شروع کرده بود، به سوختگیهای بالای ٦٠ درصد میگفت دیگر ادامه درمان فایده ندارد، سعی میکرد خانواده را راضی کند که بیمار را بیهوده از شهرستان کوچکشان منتقل نکنند به اصفهان و اهواز: «اما کمکم دیدم که آنها میخواهند تا آخرین لحظه تلاششان را بکنند که بیمار برگردد، فکر میکنند شاید کوتاهی کردهاند که عزیزشان خودش را سوزانده.»
نیروی انتظامی سال ١٣٨٣ نرخ خودکشی در ایلام را حدود ٧٠ درصد هزار اعلام کرد که از این تعداد ٢٨,٩ در هر صد هزار نفر خودکشی موفق بود. دکترهای شهرستان میگویند موفق اصطلاح خوبی نیست؛ ناموفق هم همینطور. بعد فکر میکنند و میبینند اصطلاح دیگری وجود ندارد. سال ٨٣ یکسال بعد از اینکه دکتر پیرانی درسش را تمام کند و به ایلام برگردد؛ گاهی در روز ١٨مورد خودسوزی به بیمارستان میآمد: «همهشان به مرگ منتهی نمیشد اما موارد خیلی زیاد و عجیب بودند؛ از دختربچه ١٢ساله داشتیم تا پیرمرد ٨٠ ساله.»
پیرمرد تنها بود، یک ٨٠ ساله تنها که بچههایش رفته بودند و همسرش را از دست داده بود: «تنهایی، خانم. از طرف کسی حمایت نمیشد و فقط توان اینکه روی خودش نفت بریزد، داشت.» دکتر جراح شهرستان میگوید چند سالی است که روش خودکشی تغییر کرده و دیگر کمتر کسی خودسوزی میکند. راههای راحتتری هست: «مثل همه جاهای دیگر اینجا هم سراغ قرص برنج میروند. در مناطقی که کشاورزی بیشتر رواج دارد، استفاده از سموم کشاورزی هم در خودکشی مرسوم است که خیلی مرگ دردناکی است؛ البته اسلحه هم یکی دیگر از ابزار خودکشی و به دارآویختن است. خودسوزی هم هر چند کم شده اما ادامه دارد.»
چند روز پیش بود که یک زن جوان را به بیمارستان آوردند؛ سوختگی ٦٥ درصد: «آن زمان که خودسوزی رتبه اول را داشت، بیشتر خانمها بودند.» آنها که با خودسوزی بالای ٥٠درصد مراجعه میکنند، امید زیادی ندارند. مرگومیر بالاست: «یک کنجکاوی در درونم بود که اغلب با آنها حرف میزدم که چرا خودکشی کردی. اکثرا پشیمان بودند و دنبال این بودند که نجات پیدا کنند.» دکتر میگوید اینجا راهحل اولشان خودکشی است. شاید برای اینکه بلد نیستند طور دیگری با مسائل کنار بیایند: «برخلاف آن چیزی که ممکن است اول به ذهن برسد، انگیزههای سفت و سخت روانشناسانه برای خودکشی نیست. مسائلی مثل ازدواج اجباری و سوءاستفاده جنسی کمتر باعث خودکشی میشوند. بیشتر انگیزهها به نظرم بسیار ساده بود. از نمره نگرفتن در یک درس تا دعوای زن و شوهری ساده و شکست در کار؛ موارد اینچنینی زیاد بود. خودکشی یکجور تنبیه برای دیگران است. این مسأله به قدرت تطابق و مقابله با شرایط استرسزا بازمیگردد. یکسری مسائل هست که از بدو تولد و از سنین کودکی باید آموزش داده شود. مردم این منطقه شرایط سختی را گذراندهاند. شاید این جنبه از حیات اجتماعی، بافت قبیلهای و جغرافیایی، جنگ و بیکاری در این روحیه تأثیرگذار بوده است؛ اما در خیلی از موارد خودکشیها از چندان عمقی برخوردار نبود. شاید خیلی از دلایلی که باعث خودکشی میشد، در جاهای دیگر و فرهنگهای دیگر تحمل میشد و راهکار دیگری برایشان پیدا میشد؛ اما اینجا در قدم اول سراغ آخرین انتخاب میرفتند.» بر اساس پژوهش بررسی اپیدمیولوژیک خودکشی در استان ایلام طی سالهای ٧٢ تا ٨٨ مشخص شد؛ به طور کلی بیشترین فراوانی خودکشی ناشی از اختلالات روانی برای دهه ٧٠ شمسی به دست آمد. با توجه به اینکه طی هشت سال دفاعمقدس در برابر کشور عراق که در سال ١٣٦٨ به پایان رسید، مردم استان ایلام مشکلات روحی و جسمی فراوانی را تحمل کردهاند، میتوان گفت پس از پایان جنگ نیز هنوز مردم استان ایلام از بعضی اختلالات روحی مرتبط با آن رنج میبرند.
در آمارهای دهه ٨٠، ٢٧درصد کل خودکشیها در ایران خودسوزی است و ٧١ درصد آن را زنان تشکیل میدهند. بیشترین روش خودکشی مردان به دارآویختن و بیشترین روش خودکشی زنان خودسوزی و استفاده از سموم بود. تحقیقات نشان دادهاند که از سال ٧٣ تا سال٨٠ میزان خودکشی در ایلام هم در روستا و هم در شهر افزایش داشته است. از سال ٨٤ تا ٨٧، ٢٠٩ خودکشی در استان ایلام انجام شده که ١٢٤ نفر آنها زنان بودند. همچنین میزان اقدام به خودکشی در افراد بیکار و خانهدار ١٥تا١٩ساله و افراد بیسواد شایعتر بود. تابستان امسال اعلام شد ایلام پایتخت خودکشی جهان است. طبق اطلس مسائل اجتماعی کشور، استان ایلام طی ١٠ سال اخیر بیشترین میزان خودکشی در کشور را به خود اختصاص داده است. میزان مرگومیر بر اثر خودکشی در ایلام در سال 94 حدود سهبرابر میانگین میزان مرگومیر خودکشی در کشور بود. استاندار ایلام سال گذشته اعلام کرد این استان طی ۳۰ سال گذشته به نسبت جمعیت بالاترین نرخ خودکشی را داشته است اما از سال 93 تا 94 میزان خودکشیها ۱۰درصد کاهش یافته است.
جایی جدا از بقیه بیمارستان
پیرانی آن سالهای اوج خودسوزی را خوب به یاد دارد؛ همان سالهای اول کاری یعنی سالهای ٨٤،٨٥ دختربچه را آوردند؛ نمره ریاضی نیاورده بود و مثل خیلی از خانوادههای آن منطقه ٤-٣ فرزند بودند و از خانواده کشاورز: «اینجا کسانی که با مکنت بالا باشند، کماند. بیشتر مردم کشاورز و دامدارند یا کارمند دولت. خودسوزی در مرکز استان به نسبت شهرستانها پایینتر بود.» پیرانی میگوید این اولین تصمیم در دسترس است: «در عرض چند دقیقه به سوختگی درجه سوم رسیده و بعضیها دچار سوختی مجاری تنفسی هم میشوند. خانوادهها بلافاصله آنها را به بیمارستان میآورند. بیشتر آنهایی که خودسوزی میکنند این کار را در معرض دید دیگران انجام میدهند؛ یک جور تنبیه است.» آن دختر بچه فوت کرد.
زن جوانی را که تازه ٥-٤ ماه از ازدواجش گذشته بود، چند وقت بعد آوردند. پیرانی این مورد را خوب به یاد دارد. زن حامله بود: «سر دعوای زن و شوهری. همان اول که کسی اقدام به خودسوزی کرده به من زنگ میزنند، اولین ویزیت را انجام میدهم. باید عضلهها را باز کرد تا سفت نشوند. این مریضها قابل رگگیری نیستند و در ساعات اول باید ٣٠-٢٥ لیتر مایع به آنها تزریق شود. کار سختی است.» زن حامله و جنینش از بین رفتند.
بخش سوختگی با بقیه بخشهای درمان فرق دارد؛ انگار بخش جدایی از طب است: «وزارت درمان بر این باور است که در این شاخه نباید دنبال درآمد باشی، پرهزینه است و وسایل گران میخواهد. بیماران به مدت طولانی بستری میشوند؛ گاهی یک تا دو ماه.» خانوادهها باید فرد آسیبدیده را روزی چندبار به بیمارستان ببرند. گاهی بیماران از ایلام به شهرهای دیگر اعزام میشوند. خانوادهها مجبورند در آن شهر خانه پیدا کنند تا چند ماه را آنجا بگذرانند: «بعضی مریضها پوست ندارند. پوست را از نقاط سالم بدن مریض برمیداریم و یک سوختگی سطحی ایجاد میشود و آن را به نفع سوختگی درجه سه که خودش را پر نمیکند، استفاده میکنیم. آن قسمت که پوست برداشته شده خودش در دو هفته ترمیم میشود.» وانهای پانسمان، بیمارانی که مدتهای طولانی مراجعه میکنند، آنها که دردهای شدیدی تحمل میکنند و خیلیهایشان زنده نمیمانند: «خیلی دردناک است. بخشی از درمان هم با سیستم روانپزشکی ارتباط دارد. پرستاران این بخش خاص هستند و باید پایشهای روانی شوند. بخش سوختگی هر روز پر از تصاویر بسیار ناراحتکننده است حتی برای کسانی که عادت دارند هم وانهای پانسمان خیلی اذیتکننده است.»
آنها که زنده میمانند تا چند هفته جراحیهای مختلف و جداکردن بافتهای آسیبدیده دارند. بیمارهای قدیمی تا چند سال برای ترمیم و جداکردن بافتهای آسیبدیده به او مراجعه میکنند: «مراقبتهای خاصی میخواهد برای همین، جای عجیبی است؛ سوختگی درجه سه یعنی تا سالها با عوارض آن درگیرند. اعضای بدنشان چسبندگی، دفرمگی و محدودیت حرکتی پیدا میکند و به جراحیهای مکرر نیاز دارند.» تازگیها برای یکی از این موارد خودسوزی در یک ماه، ٥ عمل انجام داد تا توانست زیربغل و انگشتان و دست را جدا کند. زن دو سال قبل خودش را سوزانده بود؛ ٣٢-٣٣ ساله: «وقتی یک نفر خودسوزی میکند، از صغیر و کبیر خانوادهای میریزند توی بیمارستان. در اینجا بیمارستان امکانات خاصی میخواهد که نداریم و اغلب بیماران را به اصفهان و اهواز میفرستیم. آنهایی که بالای٦٠درصد سوخته باشند، دیگر برای دل خودشان اعزام میشوند. گاهی سوختگیهای ٩٠درصد هم با اصرار خانوادهها اعزام شدهاند و بعد از چند روز فوت کردند.» اتفاق روزمره بخش سوختگی بیمارستان، حضور چندین نفر از اعضای خانواده بیمار است. پیرانی اوایل تلاش میکرد آنها را قانع کند که احتمال زنده ماندن بیمار با سوختگی بالا خیلی کم است: «میگفتم حتی در بهترین مراکز سوختگی دنیا مثل کویت و آلمان هم میمیرند.» الان دیگر مقاومتی در کار نیست: «من مردم این منطقه را میشناسم؛ اینجا شهر خودم است.» میگوید بفرمایید، هر کجا که میخواهید اعزام کنید.
پیرانی میگوید زمانی که پزشک عمومی بود و در اورژانس کار میکرد هم به بیماران سوختگی رسیدگی میکرد: «من جراح هستم. به عنوان پزشک اجبار داریم که کار جراحی را انجام دهیم.» میگوید تجربه پرستاری در بخش سوختگی این استان خیلی خوب است و جراحان هم اینجا کارهای زیادی انجام میدادند.
یکی از پزشکان منطقه میگوید نوع خودکشی بیشتر به ابزار در دسترس ربط دارد. ممکن است الان نفت و بنزین کمتر در دسترس باشد که خودسوزی کمتر شده و در مقابل قرص و دارو بیشتر در دسترس است. یکی از روانپزشکانی که در منطقه فعالیت کرده، میگوید که نوشتن رسانهها از خودکشی، دردی را دوا نمیکند؛ بلکه خودکشی را افزایش میدهد. او میگوید که باید تحقیقات بیشتری انجام شود که ببینیم چرا این اتفاقات در استان ایلام بیشتر میافتد و انگیزهها چیست.
دیدگاه تان را بنویسید