نقشه نهچندان پیچیده/ چگونه میخواهند با ناآرامیهای اجتماعی ایران را بههم بریزند؟
مثلث / سعید سبحانی: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه این کشور، بارها از آشوبهای خیابانی در ایران حمایت کرده و خواستار استمرار آن شدهاند. این در حالی است که هشیاری ملت ایران، تحرکات معدود عوامل بیگانگان و فریبخوردگان را در این زمینه ناکام گذاشته است. سوال اصلی اینجاست که هدف ترامپ و همراهانش از اعمال فشارهای اقتصادی بر ایران چیست؟ این موضوع، چه ارتباطی با تحریک افکار عمومی در ایران دارد؟ در راستای پاسخدهی به این سوال لازم است نکاتی را مدنظر قرار دهیم:
ترامپ و به طور کلی مقامات آمریکایی در برهه زمانی فعلی و در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری احساس ناکامی میکنند. از یک سو افرادی مانند جان بولتون و رودی جولیانی و دیگر اعضای تیم سیاسی ترامپ درصدد روحیهبخشی به مهرههای نفاق و دیگر گروههای ضدانقلاب برای مواجهه با ایران هستند و از سوی دیگر،واقعیات جاری در منطقه و نظام بینالملل و تبلور قدرت ایران اسلامی مقامات آمریکایی را به شدت سردرگم ساخته است. در حالی که مقامات کاخ سفید با خروج از توافق هستهای، خصومت خود با ملت و نظام ایران را به نمایش گذاشته و حداکثر توان خود را در تقابل با ایران اسلامی به کار گرفتهاند، هماکنون سخن از گفتوگو با ایران به میان میآورند. واقعیت امر این است که دونالد ترامپ درصدد آن است تا با اعمال فشارهای اقتصادی بر ملت ایران، آنها را ناراضی ساخته و سپس افکار عمومی ناراضی را وارد فاز تقابل مستقیم با نظام جمهوری اسلامی سازد. ترامپ به طور کلی فراموش کرده است که فرمول تقابل با نظام و ملت ایران طی 40 سال اخیر پاسخگو نبوده و صرفا منجر به استحکام انقلاب و ایمنشدن آن در برابر توطئههای غرب شده است.
نکته دیگر اینکه بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بینالملل معتقدند که نهتنها جمهوری اسلامی ایران در برابر اقدامات آمریکا و دولت ترامپ در خصوص «ایجاد نارضایتی مزمن اقتصادی» در ایران سکوت نکرده و منفعل نخواهد ماند، بلکه هزینههای بازی آمریکا در نظام بینالملل را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد. همین مساله منجر به نگرانی شدید ترامپ و همراهانش شده است. اخیرا نیویورکتایمز در گزارشی در خصوص تمایل ترامپ مبنی بر گفتوگوی مستقیم و بدون پیششرط با ایران عنوان کرده است: «رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا که اخیرا از توافق هستهای با ایران خارج شده است، اخیرا اعلام کرده است که در صورت موافقت مقامات ایرانی، با «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران بدون هیچ پیششرطی ملاقات خواهد کرد. اما ساعاتی قبل از اینکه ترامپ چنین مواضعی را در خصوص ملاقات با مقامات ایرانی اتخاذ کند، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که به دلیل سیاستهای خصومتآمیز ترامپ، مذاکره با ایالات متحده آمریکا ناممکن بوده و فرصتی برای چنین گفتوگویی وجود ندارد.»
نباید فراموش کرد که اتخاذ رویکرد دوگانه مقامات آمریکایی در خصوص مذاکره با ایران، مرهون بازی هدفمند مقامات این کشور نیست، بلکه ناشی از نوعی سردرگمی استراتژیک و راهبردی مقامات کاخ سفید در قبال کشورمان است. بدون شک تا زمانی که این سردرگمی استراتژیک وجود دارد (و قطعا در آینده نیز وجود خواهد داشت) اساسا ایالات متحده آمریکا قدرت هدایت و مدیریت معادلات داخلی ایران را ندارد. فراتر از این موضوع، ملت ایران با «واکنش هوشمندانه» و «رفتار آگاهانه»ای که در طول 4 دهه اخیر داشتهاند، همواره توطئههای آمریکا را خنثی ساختهاند. بدیهی است که این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت. بدون شک، در تفسیر و ارزیابی رفتار مقامات آمریکایی باید ارتباط معناداری میان قدرت داخلی نظام ایران و تحولات جاری در منطقه و نظام بین الملل ایجاد کرد. آنچه مسلم است اینکه تحولات منطقه به سود ایالات متحده آمریکا و منافع این کشور پیش نمیرود. دموکراتها و جمهوریخواهان کاخ سفید از ابتدای هزاره سوم تاکنون از هیچگونه تلاشی در جهت نابودی منطقه و جهان اسلام دریغ نورزیدهاند اما روز به روز بیشتر در نیل به اهداف خود ناکام ماندهاند. مناسبات ایران و ایالاتمتحده آمریکا در برهه فعلی، در چنین فضایی قابلتحلیل است. به عبارت بهتر، هرگونه تحلیلی در این خصوص بدون در نظرگرفتن آنچه در منطقه و نظام بینالملل میگذرد ابتر و ناقص خواهد بود. هم اکنون واشنگتن با ایران قدرتمندی مواجه است که نه تنها با درایت خود شرایط منطقه را به ضرر اهداف کاخ سفید تغییر داده، بلکه در حوزه سیاست داخلی خود نیز دارای مقبولیت عمومی و مردمی است.از این رو استیصال واشنگتن در مقابل ایران قدرتمند روز به روز عینیت بیشتری مییابد.
در نهایت اینکه فرمول کهنه و دفرمهشده دونالد ترامپ و همراهانش مانند جان بولتون و مایک پمپئو در تقابل مطلق با نظام و ملت ایران محکوم به شکست و فنا خواهد بود. در شرایطی که منطقه به واسطه مداخلهجویی مستقیم غرب و بازی آلسعود و متحدانش در زمین ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی ناامن و مملو از بحرانهای امنیتی و سیاسی است، ملت ایران جانانه از نظام دفاع کرده و ضمن تجدید میثاق دوباره با نظام و رهبری، قدرت و صلابت و اقتدار کشور را به رخ بدخواهان ایران اسلامی خواهند کشید. بدون شک، ترامپ به زودی شکست بسیار سنگین و سختی را در مقابل ملت ایران تجربه خواهد کرد. بی دلیل نیست که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل منطقه از جمهوری اسلامی ایران به عنوان جزیره ثبات در دل منطقه نام برده و از دیگر کشورها خواستهاند تا الگوی «ایران مقتدر» را در محاسبات و معادلات خود به صورتی جدی مدنظر قرار دهند.هر اندازه ترامپ در شناسایی «ایران مقتدر» تاخیر کرده و دامنه تقابل خود را با ملت ایران گستردهتر سازد، بدون شک هزینههای شکست وی نیز به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت؛ موضوعی که ترامپ میتواند نمود آن را در دوران ریاستجمهوری اسلاف خود مشاهده کند.
دیدگاه تان را بنویسید