نگاه به گردشگران مسلمان/ چگونه میتوان توریسم را رونق داد؟
کار گروه گردشگری دولت سایه دکتر جلیلی
مثلث / شهاب طلایی: کارگروه گردشگری که مسئولیتش با بنده بود و به نوعی صحبتها و مسائلی که مطرح کردیم، آنجا البته با نگاه فرهنگی و همچنین اقتصادی، به این پدیده نگاه کردیم. آن مسالهای که مدنظر آقای دکتر جلیلی بود، بحث تمدن اسلامی بود که تمدن نوین اسلامی انشاءالله در افق آینده جمهوری اسلامی محقق شود، و اینکه موضوع گردشگری چگونه میتواند در آن تمدن نقشآفرینی کند. آن نگاهی که ما به گردشگری کردیم، بهعنوان یک رسانه با اثرگذاری پایدار بود. یعنی چه؟ یعنی وقتی که یک گردشگر از یک کشور، بهخصوص از یک کشور مسلمان و همتیپ ما وارد کشور میشود، بر اساس آن ارتباطاتی که بین این مردم و جامعه میزبان و گردشگر اتفاق میافتد، این اتفاقات میانفرهنگی در بلندمدت هم عایدیهای اقتصادی دارد و هم عایدیهای فرهنگی و تمدنی. نقطهای که در بحث گردشگری، یک قاعده جهانی است، میگوید بیش از 80 درصد ورودیها به هر کشور از حوزه منطقهای و همسایههای آن کشور هستند. این قاعده هم در مورد جمهوری اسلامی صادق است؛ یعنی ما پارسال که سال 96 بوده، 87 درصد از ورودیها به ایران از 15 کشور همسایهاش بوده است. بالاخره از این 15 کشور همسایه که نزدیک 650 میلیون جمعیت دارند، ظرفیتی است که جمهوری اسلامی در رابطه با گردشگری دارد، ایران به نوعی جزو 10 کشور اول از لحاظ جاذبههای طبیعی و جزو پنج کشور اول از لحاظ جاذبههای تاریخی و تمدنی است، که این ظرفیت جمهوری اسلامی ظرفیت خوبی است؛ متناسب با بازارهایی که داریم؛ بازار عربها، بازار آسیای میانه، بازار قفقاز و بازار شرق و آسیای جنوب شرق که هند و پاکستان و کشورهای سه قاره میشوند. روی این مسائل بحث کردهایم که ظرفیتهای برای مثال پاکستان چیست، ظرفیتهای هند، ظرفیتهای افغانستان و ظرفیت کشورهای عربی و کشورهای دیگر همسایهمان که آن چیزی که مدنظر ما بود، این است که در بحث گردشگری که ما مطرح میکردیم با نگاه تمدن نوین و آن پیوندی که میخواستیم ایجاد کنیم، بحث پیوند اقتصادی است، یعنی در واقع ما باید این صنعت را طوری برنامهریزی کنیم که مولفههای اقتصادی باعث شود که جذاب شود برای سرمایهگذار که بیایند با نگاه اقتصادی خودشان، آن کسانی که علاقه دارند، بیایند سرمایهگذاری کنند، ولی برآیند کلی ما بحث تمدن نوین بود و نقطهای که در بحث گردشگری وجود دارد این است که آقای دکتر جلیلی هم مدنظرشان بود، بحث استفاده از ظرفیت دیپلماسی فرهنگی است که گردشگری میتواند ایجاد کند. یعنی همه کشورها از عراق بگیرید تا کشورهایی مثل تاجیکستان و هند، همه اینها جزو پهنه تمدنی ایران هستند و اشتراکات زبانی،ادبی و تاریخی زیاد با ما دارند که در این صحنه هم باز ظرفیت جمهوری اسلامی بهعنوان یک کشور اسلامی میتواند از این ظرفیت گردشگری بهعنوان یک بحث دیپلماسی برای قدرت منطقهایاش استفاده کند. یک نکته دیگر اینکه چون نگاه آقای دکتر با توجه به جایگاهشان در بحث شورای امنیت ملی، استفاده از خود همین ظرفیت در بحث امنیت پایدار است که بالاخره وقتی که ما پیوندهای گردشگری روابطی را ایجاد کنیم، خود این در بلندمدت باعث امنیت پایدار میشود. مثلا ما در بحث عراق وقتی که سالی 5/2 میلیون تا 3 میلیون به عراق میروند، سالی 5/1 تا دو میلیون عراقی میآید در داخل کشور، این رفت و آمد در بلندمدت باعث میشود دو تا ملت به هم نزدیکتر شوند، زبان همدیگر را بیشتر بفهمند، آن تصویرسازیهایی که رسانههای غربی و رسانههای معاند علیه جمهوری اسلامی و برای افتراق بین دو ملت ایجاد میکنند، باعث میشود که در بلندمدت اینها از بین برود و این یکی از نتایج همین رفتوآمدها و گردش بین کشور، باعث امنیت پایدار منطقه خواهد شد در بلندمدت. این مباحثی که ما نگاه آیندهنگری داریم، آن چیزی که مطرح است تا سال 2050، جمعیت مسلمانان به دو میلیارد و 800میلیون نفر خواهد رسید؛ این چیزی که آمارهای جهانی میگوید. یعنی الان از هر چهار تولدی که در دنیا دارد اتفاق میافتد، یک نفرشان مسلمان است و این نشان میدهد که این بازار، بازار رو به رشدی خواهد بود در آینده و ما هر چقدر تمرکز کنیم، با توجه به ظرفیتها و ارزشهایی که ما خودمان میخواهیم آنها رعایت شود برای توسعهای که برای جمهوری اسلامی متصور هستیم، خود این بازارهای گردشگران مسلمان نشان میدهد که ظرفیت خوبی است و همین بحث گردشگری اسلامی که میگویند گردشگری اسلامی نه، جمهوری اسلامی بهترین بستر برای بحث «گردشگری خانوادگی» است. یعنی خانواده مسلمان راحت میتواند بیاید در این کشور و خیالش راحت باشد که اینجا همهچیز حلال است، غذایی که میخورد خیالش راحت است که حلال است، جایی که میرود خیالش راحت است که حلال است، فضایی که میرود خیالش راحت است که آنجا مسلمان است و بازار سوقالمسلمین است و میتواند اعتماد کند که شاید در خیلی از کشورهای اسلامی مثل مالزی و ترکیه آن فضا مهیا نباشد. یعنی شاید یک بستر کوچکی هم برای مسلمانها درست کرده باشند، ولی شما نمیتوانید بهعنوان فردی مذهبی به آنتالیا و غیره بروید.
ارتباطی که خود دکتر جلیلی، یعنی بحثی که در مجمع و دبیرخانه داشتند دولتیها و خود بنده ارتباطاتی که دارم با دولت، همان موقعی که کارگروه را شروع کردیم، بنده مشاور گردشگری سازمان بودم. این ارتباط برقرار بوده، حتی ما با قبلیهایی که مدیر گردشگری در کشور بودند، حتی با دولت آقای روحانی هم بودند، ارتباطاتی برقرار کردیم، ولی متاسفانه در دولت کنونی، نگاه اینها بیشتر به کشورهای مسلمان نیست. یعنی گردشگر در نگاه دولت کنونی یک آدم چشم آبی، مو بلوند و... معنی میشود. یعنی کسی با لباس عربی و لباس پاکستانی بیاید، در تعریف اینها گردشگر محسوب نمیشود که اینها میگویند اینها زائر هستند و گردشگر نیستند و... در حالی که دنیا میگوید بین 30 تا 37 درصد گردشگران دنیا اصلا با انگیزههای مذهبی سفر میکنند. حتی از نگاه اینها و حتی آژانسهای مسافرتی، گردشگر یک تعریف دیگری دارد. مثلا اروپاییها اگر وارد ایران شوند از گردشگر سخن میگویند. در حالی که این موضوع
تغییری نکرده است.
برجامی که میگویند تاثیر داشته، اولا با قاطعیت میگوییم تاثیر نداشته و با آمار و ارقام میگوییم تاثیر نداشته، ولی فرانسوی وقتی هزار تا میآمده، شده دو هزار تا و میگویند باعث رونق گردشگری شده، ولی اصلا نمیگویند عراقیها از موقعی که آقای روحانی آمده و رئیسجمهور شده، ورود ما از عراق تقریبا سالی 80 تا 100 هزار نفر کم شده است. یعنی این را نمیگویند که ما چگونه این درجات منفی را داشتهایم. یک تفاوت نگاهی به خود گردشگر ما داریم؛ یعنی تیپ این بچهحزباللهیها و کسانی که نگاهشان به برجام و این چیزها است، ما به آنها میگفتیم که ظرفیتهای گردشگری کشور را مربوط به برجام نکنید، چون اولویت در توسعه گردشگری، بخش گردشگری داخلی است که ما با دکتر جلیلی روی همین موضوع هم صحبت میکردیم که گردشگری داخلی اگر توسعه پیدا کند، آن رشد و توسعهای که در حوزه گردشگری اتفاق میافتد، پایدار خواهد بود و کشورهای پیشرو در حوزه گردشگری بر مبنای گردشگری داخلی صنعتشان را رشد دادند که شما تمرکز کنید روی بحث گردشگری داخلی، فضا را فراهم کنید که مثلا الان در مسافرتها و پیکهای مسافرتی که دارد اتفاق میافتد، مردم بتوانند راحتتر سفر کنند، تعداد بیشتری سفر کنند؛ تقریبا در سال نصف جمعیت ایران به مسافرت میرود، یعنی نیمی از جمعیت کشور در سال حتی یکبار مسافرت نمیرود. ما گفتیم یک ظرفیتی است، یعنی در بحث آقای دکتر هم صحبت میکردیم، برای بحث همین همگرایی بین اقوام در جمهوری اسلامی، وحدتی که گردشگری از طریق توسعه گردشگری داخلی میتواند در کشور اتفاق بیفتد و همچنین آوردههای اقتصادی که مدنظر است. در مولفههای مثلا اقتصادیاش هم ما نکتهای که بحث میکردیم با آقای دکتر این است که آن اثری که گردشگری دارد در بحث اقتصاد، بحث گردش مالیای که دارد اتفاق میافتد، یعنی به دروغ به ما گفتهاند که گردشگری ارزآوری دارد و این را همه جا میگویند و در واقع یک دروغ کلیشهای است. مهمترین اثر اقتصادی گردشگری، آن گردش مالی است که دارد اتفاق میافتد، نه الزاما پولی که وارد کشور میشود. اینها را ما بحث میکردیم و اینها نیاز به توضیح مفصل دارد که این یعنی چه، منظور ما از این چه بود و نشانههایی که ما از این حرفهایی که میزنیم، همه اینها را بحث میکردیم. با نگاه جمهوری اسلامی، با نگاه حفظ ارزشها، با نگاه تمدن نوین اسلامی و مبتنی بر واقعیتهایی که گردشگری جهان اتفاق میافتد و مطالعات تطبیقی که ما آنجا میکردیم و بحث میکردیم، با دوستان مختلفی که از شورای انقلاب فرهنگی صحبت میکردیم، مسئولان دانشگاه را جمع میکردیم، از دانشگاه امام صادق(ع) تا علامه و اینها بحث میکردیم و الحمدلله بحثهای مفیدی شکل گرفته است. شما خودتان در جریان هستید ما در یک بحثی که هست میگوییم بعد از انقلاب در چند حوزه انقلاب نشد؛ یکی از آنها مثلا حوزه نظام بانکداری کشور بود، یکی مثلا حوزه صدا و سیما و رسانه و اینها بود، یکی هم همین حوزه گردشگری که من که خدمت شما هستم و الان دارم صحبت میکنم، اصلا ما در همین حوزه گردشگری باور نمیکنید که بگویم یک سالی است که ما در مجموعهای که کار میکنیم، دنبال یک بچه حزباللهی میگردیم که این نگاه و دغدغه را داشته باشد که نیست.
یعنی گردشگری مثل همان فضای هنری که دارد و شما میبینید که در آن غریب هستید، در این حوزه اصلا بچه مذهبیها ورود پیدا نکردهاند که گردشگری را یک چیز فانتزی و فان میدانند، در حالی که ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و استراتژیک زیادی دارد این صنعت و هر روز هم دارد در ادبیات مسئولان کشور ما پررنگتر میشود؛ حالا به نسبت چیزی که قبلا بود. بچه مذهبیها در این حوزه ورود خاصی نکردهاند و ما متاسفانه در موضوع گردشگری چند مدتی که هستیم، مدام پیگیری میکنیم که یکی بیاید اینجا پرورش نیرو دهیم و تربیتش کنیم که واقعا وجود ندارد و این فقری است که بچه حزباللهیها در این موضوع دارند که واقعا هم کار در آن شده و هم میشود در آن حرف زیادی زد، ولی متاسفانه نیروی دغدغهمندی در این حوزه نداریم.
دیدگاه تان را بنویسید