دور دنیا با دوچرخه/ داستان مردی عاشق سفر
نامش سعید است و کارشناسی گرافیک را در دانشگاه شیراز تمام کرده. علایق مختلفی دارد، از تجربه ورزشهای مختلف، پرورش کاکتوس تا نگهداری پرندگان؛ اما بیش از هرچیز عاشق سفرکردن است و تاکنون سبکهای مختلفی را از سفر امتحان کرده است تا اینکه گردشگری شده که با دوچرخه سفر میکند.
سعید صحرائیان متولد 1372 و اهل جهرم است. خانوادهاش اهل سفر نبودند؛ آن هم سفر طولانی و به تنهایی. اما سعید رؤیایی در سر داشت. او میگوید از حدود هفت سال قبل به سفر و سبکهای مختلف سفری علاقهمند شده و آنها را امتحان کرده است.
علاقهاش از جایی شروع شد که هنگام دانشجویی زوجی توریست را در منزلش در شیراز مهمان کرد. آن زوج، سعید را به سایر دوستانشان توریست معرفی میکنند و آنها هم هنگام حضور در شیراز پیش سعید میآیند و میروند.
سعید در این رفتوآمدها با این جهانگردان حرف میزد و جذب شیوه زندگیکردن آنها شد تا اینکه خود نیز تصمیم گرفت دل به دریا بزند و شیوه زندگی آنها را امتحان کند. بنابراین سال 2013 با اندک پساندازی که از بازاریابی کسب کرده بود کولهبر دوش و پای پیاده، به شیوه هیچهایک از جنوب به شمال ایران رفت. این سفر یک ماه طول کشید و سعید از شیراز به شهرکرد و اصفهان و تبریز رفت. او درباره این سفر گفت: این سفر به من خیلی سخت گذشت، چون نمیتوانستم با مردم ارتباط برقرار کنم و فکر میکردم همه جا یکی باید با من باشد تا اینک دوستانم به من گفتند بهترین دوست خودت، خودت هستی، به میان مردم برو و رها باش و خودت باش! پس از این وی سفرهای یک ماهه و دوماهه بسیاری را به جاهای مختلف ایران رفت و پس از مدتی سروکلهزدن با خودش، عاقبت به میان مردم رفت و به آنها اعتماد کرد و از این حضور برای خودش یک دانشگاه ساخت.
سعید سه سال پیش تصمیم گرفت سفر با دوچرخه را امتحان کند چون به نظرش این شیوه برای سفرهای دور آسانتربود.
شاید سفر به دور دنیا با یک دوچرخه معمولی برای خیلیها یک آرزوی بزرگ و دستنیافتنی است، اما سعید نشان داد که میشود با یک دوچرخه، سلامتی و اندکی پول میشود خیلی جاها رفت.
سعید صحرائیان در یک شهر کوچک به نام جهرم زندگی میکرد، مرغ و خروس و کاکتوس داشت و پرندگانش را هم زیاد دوست داشت و میترسید اگر به سفر برود کاکتوسهایش خشک شوند و مرغ و خروسهایش بمیرند، اما سفر را بیش از این دو، دوست داشت؛ بنابراین نگهداری از کاکتوسهایش را به مادرش و نگهداری از پرندگانش را پدرش سپرد و خود راهی سفری دراز و طولانی با دوچرخه شد.
سعید از 10مرداد ماه 1397 سفرش را از ایران آغاز و به استانبول در ترکیه رفت و از شمال ترکیه وارد گرجستان شد و از آنجا کیلومتر به کیلومتر رکاب زد تا به کشور آذربایجان رفت و سپس از طریق بندر انزلی دوباره به ایران بازگشت و پس از عبور از شهرهای مختلف مثل تهران، کاشان، اصفهان، آباده وارد شیراز شد. او در این باره گفت: خوبی سفر با دوچرخه اینجاست که میشود از زیر دروازه قرآن وارد شیراز شد نه از کنارش!
صحرائیان پس از رکابزدن حدود 8هزار کیلومتر و پس از 6ماه دوری از زادگاهش، یکشنبه 30 دی ماه با استقبال رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان جهرم، نیروی انتظامی و هیئت دوچرخهسواری این شهرستان و علاقهمندان به این ورزش دیروز به جهرم وارد شد.
او که شمال تا جنوب ایران را رکاب زده، میگوید چون سفر را دوست داشته است، دوچرخهسوار شده. میگوید اول سفر را دوست داشتم، دوچرخه وسیله است، الان معتاد سفر هستم!
سعید گفت: اول فکر میکرده سفرش را بتواند تا یکسال ادامه دهد اما با توجه به گرانشدن دلار و اینکه من درآمدی آنچنانی نتوانستم در این سفر داشته باشم، ناچار شدم ادامه سفرم را به داخل ایران بکشانم. او درباره اینکه سایر جهانگردان برای درآمدزایی چه کار میکنند پاسخ داد: اغلب با صنایع دستی و موسیقی درآمد کسب میکند و برای من که کارشناس گرافیک هستم تولید محتوای مجازی تاثیرگذارتر است کما اینکه وقتی به تهران رسیدم، آژانسی گردشگری از اصفهان با من تماس گرفت و اسپانسر من شد.
او گفت: این بار سعی کردم کشورهایی بروم که کمهزینه باشند و ویزا نخواهند.
صحرائیان هدف خود را از سفر اخیرش تندرستی و گردشگری میداند و آن را به دیگر جوانان هم توصیه میکند.
سعید توصیه میکند هرکسی سفر با دوچرخه را از داخل کشور و ایرانگردی شروع کند. خودش هم از سفر به داخل کشور و شهرهای مختلف فارس تا شهرهای استان کرمان را آغاز کرده؛ از سفر در کنار کلوتهای کویرلوت و خانههای تاریخی میمند در دل کوه تا حاشیه خلیج نیلگون فارس و مروارید قشم و جزیره هزار رنگ هرمز. پیش از این، در خارج از ایران هم سفر به هند و مالزی و کشورهای شرق آسیا، تجربه کرده بود.
سعید حرفهای جالبی دارد؛ میگوید مثل یک پرنده که از قفس آزاد میشود، انگار با سفر رهایی را تجربه میکنم. میگوید یکی از تفاوتهایی که من در سفر با دوچرخه دیدم این است که مدت بیشتری را وقت داری به کوههای زیبای مسیر نگاه کنی و به این زودیها تمام نمیشود.
میگوید وقتی که تصمیم به شروع سفر با دوچرخه گرفتم، هیچ ایدهای نداشتم که این سفر قرار است چه مدت طول بکشد و چه اتفاقهایی قرار است در طول این مسیر بیفتد، ولی این سفر رؤیای من بود و من آن را باز هم امتحان خواهم کرد.
خیلیها از من میپرسند غذا چه میکنی؟ شبها کجا میخوابی؟ چطور پول سفرت را درمیآوری و...اما من برای همه اینها برنامه دارم. اول اینکه روی دوچرخهام؛ تجهیزات مختلفی چون: چادر و کیسه خواب و وسایل آشپزی را حمل میکنم. هزینههایم را مدیریت میکنم، در طول سفر با اندک وسایلم آشپزی میکنم، گاهی هم مردم از سر لطف مرا به منازلشان دعوت میکنند، شبها هم یک ساعت پیش از غروب آفتاب جایی را انتخاب میکنم و چادر میزنم. گاهی هم به هاستل میروم. معمولاً جاهایی را انتخاب میکنم که دور از چشم بقیه و امن باشد، اما شده که در کنار منازل و مزارع برخی با اجازه صاحب ملک، اسکان یافتم.
او یکی دیگر از خوبیهای سفر به تنهایی را خودشناسی بیشتر، اعتماد به نفس بیشتر و دنبالکردن خواستههای خود میداند. به این معنی که در همه شرایط آن گونه که خودت میخواهی سفرت را مدیریت میکنی. همچنین در سفر به تنهایی با دیگران ارتباط بیشتری میگیری و بیشتر دوست پیدا میکنی و البته بیشتر زبانهای خارجیات را تقویت میکنی. مثلاً وقتی که دوست پرتغالیاش در اصفهان عکسهای حرفهای از او گرفته یا میزبانان مهربانش در کشورهای مختلف و مردم خونگرم شهرهای ایران او را به منزل خودشان راه داده و از او پذیرایی کردهاند. حتی اندکی مهربانی مردم کشورهای دیگر که او را گاهی به چای و قهوه مهمان کردهاند.
سفر به تنهایی به او آموخته که علامتهای مختلف نقشهها گاهی ممکن است گولزننده باشند، همانگونه که یک شب در در هوای زیر صفر طبق نقشه گوگل، به سمت پایگاه امداد هلال احمر شهررضا رفت؛ در حالی که آنجا پایگاه اورژانس جادهای بود. او با مهربانی صاحب یک رستوران بین راهی توانست با دوچرخهاش به نمازخانه رستوران برود، مشروط براینکه فرشها را بالا بزند تا کثیف نشوند. سعید در آنجا نقشه گوگل را هم تصحیح کرد تا دیگر گردشگران مسیر را به اشتباه طی نکنند.
سایکلتوریستها هیات استانی هم دارند و زیرمجموعه فدراسیون دوچرخهسواری ایران فعالیت میکنند، اما سعید بیشتر خودش را ماجراجو میداند تا سایکلتوریست.
این جهانگرد دوچرخهسوار گفت: حالا دیگر نمیتوانم متوقف بمانم، دوست دارم تمام کشورهای جهان را ببینم، اما این تصمیم مقدماتی لازم دارد. او سپاسگزار تمام مردمی است که او را در سفر یاری کردهاند چه آنها که میهمانش کرده یا پناهش دادهاند و چه آنهایی که در فضای مجازی تشویق و حمایتش کردهاند. دوستانش از کشورهای دیگر تصمیم به سفر در ایران دارند و هماکنون سعید منتظر جهانگردان گرجستانی است که همانند خودش با دوچرخه سفر میکنند.
او حالا برای یک پله بالاتر برنامهریزی میکند و میگوید دل به ماندن ندارد و امیدوار است همه مثل او بتوانند به رؤیاهایشان برسند.
شهرستان جهرم در فاصله 193 کیلومتری از جنوب شرق شیراز قرار دارد.
9910/ 2027
دیدگاه تان را بنویسید