رفتار سیاسی فرهاد
تمرد اشرافی یک سلبریتی را از منظر رفتار سیاسی حاکمان تحلیل کنید؛ ماجرا آزاردهنده تراست
دو نکته:
1⃣یکم. اشتباه فرهاد مجیدی چیست؟ رفتار خلاف قانون؟ ازین هم فراتر. قانون شکنی و توهین به مجری قانون؟ ازین هم افزون تر. زشتی رفتار این فوتبالیست به رخ کشیدن قانون شکنی است. یعنی هم قانون شکنی و هم توهین به مجری قانون و بدتر از همه اشاعه آن.
خب این جسارت از کجا آمده است؟ چه شد که یک نفر تصور کرد می تواند متهورانه به قانون تعدی کند و از حرمت شکنی اش فیلم بگیرد و پخش کند؟
حرمت قانون که یک شبه با فرهاد مجیدی یا حتا با برخورد فیزیکی راننده لندکروز با مامور راهور شکسته نمی شود؛ پس ماجرا از چه قرارست؟
بی قیمت شدن سکه قانون شکنی را در ماجرای فحاشی نماینده سراوان یا کتک زدن مامور قانون توسط نماینده بیجار ببینید. این لیست را شما تکمیل کنید.
تاریخ فراموش نمی کند که اول مجری قانون در کشور، چشم در چشم قانون می گفت به خط قرمز من نزدیک نشوید که حیثیت برای عدلیه نخواهم گذاشت که نگذاشت.
این داستان دنباله دار متوقف به مجیدی نیست. "گردنکشی اشرافیت سیاسی" مقابل قانون است که موجب تمرد و "سرکشی اشرافیت اقتصادی" می شود.
2⃣دوم. مجیدی ماجرای قانون شکنی اش را استقلال-پرسپولیسی می کند. یعنی از دوقطبی ورزشی می خواهد برای رفتار خلاف قانونش اعتبار بگیرد. این رفتار نیز وام گرفته از رفتار سیاسی حاکمان است. اینکه در دوقطبی استقلال-پرسپولیس رفتار غیرقانونی ات را کتمان می کنی برامده از رفتار اهل سیاستی است که در دوقطبی های غیر واقعی، بی تدبیری ها و کم کاری ها را توجیه می کنند.
مجیدی خوب فهمیده است که کارکرد دوقطبی ها در ماله کشی قانون شکنی ها و بی تدبیری ها و حتا خیانت ها چیست. دوقطبی هیجانی استقلال پرسپولیس همان می کند که دوقطبی های توهمی در سیاست.
فرهادهای مجیدی بی نسبت با رفتار سیاسی حاکمان نیستند؛ "فخر فروشی" با "قانون شکنی" ادامه دارد. چاره کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید