روحانی مشهور: رنجها هدایای الهی هستند
مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه رنجها هدایای الهی هستند، گفت: اولیای الهی خداوند را سرپرست خود میدانند که هر چیزی میگیرد یا اعطا میکند به صلاح آنهاست.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام علی سرلک در شب هفتم عزاداری دهه سوم محرم با عنوان «اخلاق در مکتب عاشورا» که با حضور عموم مردم بروجن در مصلای این شهر برگزار شد، با اشاره به اینکه این عالَم فقط مُلک و ماده نیست، اظهار کرد: در آیه هفتم سوره مبارکه روم نیز داریم که انسانها از زندگی دنیا فقط ظاهر را میبینند و این افراد دنیایشان کال است و لذتی از آن نمیبرند.
وی با بیان اینکه امور دینی از قبیل نماز و روزه مقدمه رسیدن انسان از ملک به ملکوت است، گفت: بر اساس آیه ۶۲ سوره مبارکه یونس تشویشهای انسان حاصل نرسیدن او از ملک به ملکوت عالم است و باید روضه را مسیری برای لقای خدا و خیمه عزاداری را خیمه ملاقات با حق قرار داد.
سرلک با بیان اینکه برپاداشتن عزای امام حسین(ع) فقط برای بزرگداشت یک حادثه تراژیک نیست، ادامه داد: این حرکتهای پر شور را باید وسیلهای برای راهیابی به عالم معنا و ملکوت قرار داد.
وی با انتقاد از این دیدگاه که برخی به بهانه تکبعدی نبودن و جامع بودن مرتکب مصادیق فعل حرام مانند گوش دادن به موسیقی نامتعارف میشوند، بیان کرد: وقتی میگویم به روضه گوش میدهم و گریهکن امام حسین(ع) هستم باید پرسید از کدام امام حسین حرف میزنم و آیا امام حسین(ع) من مشکلی با یزید و شمر دارد یا خیر.
سرلک تأکید کرد: اگر بنا باشد شخصیتهای نیک و بد کربلا فقط در تعزیه و در نقش آنها باشند اتفاقاً هیچ مشکلی با هم ندارند و چه بسا همراه و همسفره هم باشند.
وی ادامه داد: اما عباس واقعی وقتی شمر ملعون اماننامه برایش آورد، از شرم سر بلند نکرد و اگر امر امام حسین(ع) نبود، پاسخ او را هم نمیداد.
سرلک در توصیف حسین واقعی، تصریح کرد: باطن و حقیقت حسین(ع) این است که حتی لحظهای با عمرسعد دمساز نمیشود و اگر هم او را به حضور میپذیرد نه برای مذاکره بلکه برای نهیب زدن به اوست، چرا که حسین واقعی با یزید و یزیدیان ذاتاً درگیر و مخالف است.
عضو هیئت علمی دانشگاه هنر یادآوری کرد: ما تا زمانی که از ملک این عالم هجرت نکنیم و تا مقیاسهایمان را بالآتر از خوشایندها و بدآیندهای دنیایی قرار ندهیم، رخصت معیت با خدا را نمییابیم.
سرلک با تأکید بر اینکه ممکن است به ما اجازه کربلایی، مشهدی و حاجی شدن را بدهند، افزود: اما باید برای حسینی شدن و نیز رضوی و علوی و مدنی شدن تلاش کرد و راهی به سوی ملکوت یافت.
مدرس حوزه تأکید کرد: کربلا رفتن و هیئتی شدن مقدمه حسینی شدن است اما باید کوشید که آنها را مقدمهای برای کوچ از ملک به ملکوت قرار داد.
وی بر تأمل بر اعمال تأکید کرد و گفت: باید به دنبال علت قضاشدن نماز یا ارتکاب گناه گشت و پاسخی بر آن یافت.
سرلک در ادامه شرط اصلی رسیدن از ملک به ملکوت را یادور شد و بیان کرد: در سیره اولیا و آیات قرآن از «صبر» به عنوان عامل اصلی لقای الهی یاد شده و باید در برابر حوادث و پدیدههای تلخ صبر پیشه کرد.
وی با اشاره به اینکه انسانهای پرخاشگر، مسخرهگر، بددهان و سودجو معنای رنج را متوجه نمی شوند، ادامه داد: این افراد هر آنچه را که ناخوشایندشان باشد، از بین میبرند چون ظرفیتی به نام صبر ندارند و رخصت تماشای ملکوت به آنها اعطا نمیشود.
وی در تبیین «صبر» یادآوری کرد: صبر به معنای ارزیابی هر پدیده با مقیاس خداوند است و برای مصیبت فرصت تربیتی قائل شدن است، انسانهای کمحوصله و ناشکیبا به لحاظ روحی ناتوان و ضعیفند و نمیتوانند هر آنچه جز پیشبینیشان بر آنها برسد را تحمل کنند.
سرلک به فناوری به عنوان رهاورد تجدد اشاره کرد و افزود: فناوری که بسیار هم خوب است، قدرت تصرف بیحد و مرز به انسان اعطا میکند و این ذهنیت را در او میآفریند که نباید رنجی سر راهش قرار گیرد حال آنکه رنج تنیده در طبیعت عالم است و خداوند در قرآن میفرماید که انسان در رنج آفریده شده است.
وی با بیان اینکه رنجها هدایای الهی هستند، تصریح کرد: اولیای الهی خداوند را سرپرست خود میدانند که هر چیزی میگیرد یا اعطا میکند به صلاح آنهاست.
سرلک ادامه داد: با نماز بیروح یا ذکر خالی نمیتوان به معیت خداوند رسید بلکه چه بسا در قرآن داریم «فَوَیلٌ لِلمُصلّین»، نماز برای مهربان شدن و دوری از خشم غضب بیجا ادا میشود چرا که خشم بیجا با ایمان همان کاری رامیکند که هیزم با آتش، پس نباید به دلیل بیصبری خود را از همسنخ شدن سیدالشهدا(ع) محروم کنیم که یارانشان را به صبر دعوت میکردند.
مدرس حوزه و دانشگاه بیان کرد: صبر واقعی را کسی میتواند داشته باشد که مرگآگاه است و راجع به مرگ تصویری واضح در ذهن دارد، مرگ را دوست دارد البته نه بدان معنا که داوطلب مردن باشد بلکه مرگ را به معنای رفع تعلق دنیوی و زدودن غبار جان میداند.
وی در پایان مشکل بزرگ انسانها را نداشتن مرگآگاهی دانست و گفت: مراد از مرگ همان تعبیری است که امام علی(ع) در نهجالبلاغه در موردش فرمودند اگر اجلی که خداوند قرار داده است نبود، یک لحظه در مرگ درنگ نمیکردم.
دیدگاه تان را بنویسید