روحانی که امام(ره) با دیدنش یاد خدا میافتاد
«اگر من میخواستم تمثیل مظهر یک روحانی کامل را به مردم معرفی کنم که روحانی خوب آن کسی است که این صفات را داشته باشد، شخصیت آیتالله اشرفی به عنوان یک روحانی خوب و ممتاز برایم تداعی میشد».
امروز سهشنبه 23 مهر 1398 برابر است با سیوهفتمین سالگرد شهادت شهید محراب آیت الله حاج شیخ عطاالله اشرفی اصفهانی. آیتالله اشرفی اصفهانی که پس از انقلاب نماینده امام خمینی (ره) در کرمانشاه بود، ظهر جمعه 23 مهر 1361 در نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه توسط منافقین به شهادت رسید. پیکر او پس از تشییع در کرمانشاه و خمینی شهر اصفهان، در گلزار شهدای تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. ایشان چهارمین شهید محراب است و رهبری درباره شهدای محراب تعبیر مهم «بال و پر»های امام(ره) را به کار بردند.
رهبر معظم انقلاب درباره این شهید محراب فرمودهاند: «به نظر من مرحوم آیت الله اشرفی اصفهانی مظهر یک روحانی کامل بود. در بعضی از کتابهای نویسندگان معروف گاه چهره یک روحانی و صفاتی را که یک روحانی باید داشته باشد، دیدهایم و خواندهایم. اگر من میخواستم تمثیل مظهر یک روحانی کامل را به مردم معرفی کنم که روحانی خوب آن کسی است که این صفات را داشته باشد، شخصیت مرحوم آیتالله اشرفی به عنوان یک روحانی خوب و ممتاز برایم تداعی میشد.»
آیتالله اشرفی اصفهانی مظهر یک روحانی مسئول ساده زیست بود. زندگی طلبگی او به سختی میگذشت و کتابهای درسی و مطالعاتیاش همگی وقفی بود. روایتهای حیرت انگیزی از زهد او در دست است. او پس از انقلاب با وجودی که میتوانست به مکنتی برسد اما سادهزیستتر از محرومترین مردمان بود.
همچنین او در استان کرمانشاه یکی از ستونهای اصلی وحدت بین شیعیان و اهل سنت بود و به عنوان یک روحانی شیعه منادی گفتوگوی با اهل سنت. اهل سنت کرمانشاه نیز از او خاطرات زیبایی را تعریف کردهاند. همچنین شهید محراب آیتالله اشرفی اصفهانی با وجود کهولت سن تا زمان حیات در جبهههای جنگ با لباس نظامی حضور پیدا میکرد و مایه آرامش قلوب سربازان امام زمان (عج) بود.
امام خمینی(ره) در تجلیل از آیتالله اشرفی اصفهانی فرمود: هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را میبینم، به یاد خدا میافتمدر دوم فروردین 1361 در قرارگاه عملیات فتح المبین حضور یافت و با پیشنهاد ایشان این عملیات به نام حضرت زهرا (س) نام گذاری شد. پس از آزادی خرمشهر نیز در دومین سفر خود عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شکر را به همراه او به جای آوردند.
مختصری پیرامون زندگی و تحصیلات آیتالله اشرفی اصفهانی
آیت الله اشرفی اصفهانی در سال 1281 شمسی در سده (بعدها خمینی شهر) اصفهان به دنیا آمد. در سن 20 سالگی برای ادامه تحصیل به قم رفت و به مدت بیست و سه سال در مدرسه رضویه و مدرسه فیضیه تحصیل کرد و در سن 40 سالگی به درجه اجتهاد رسید. او در دروس شیخ عبدالکریم حائری، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت و سید حسین بروجردی شرکت کرده و فلسفه را از امام سید روح الله خمینی فرا گرفت.
آیتالله سید محمدتقی خوانساری به او درجه اجتهاد داد. در دورهای، اشرفی اصفهانی در غیاب آیتالله خوانساری و امام خمینی امامت جماعت مدرسه فیضیه را بر عهده میگرفت. آیتالله بروجردی نیز عنایت ویژه به او داشت بهطوری که هر وقت اشرفی به اصفهان میرفت و بازمیگشت، آیتالله بروجردی به دیدار شاگردش به حجره او در مدرسه فیضیه میآمد. اشرفی اصفهانی به دستور آیتالله بروجردی از ممتحنین حوزه شد و کتاب مکاسب را از طلاب امتحان میگرفت.
آیتالله اشرفی در سال 1335 به دستور آیتالله بروجردی به کرمانشاه هجرت کرد و با اداره حوزه علمیه تازه تاسیس آیتالله بروجردی در آن دیار، تدریس معارف اسلامی را با 60 نفر از طلاب شروع کرد. از جمله فعالیتهای وی در این دوره میتوان به تکمیل ساخت مدرسه آیتالله بروجردی و توسعه کتابخانه آن مدرسه اشاره کرد. هرچند علمای دیگری نیز همراه با آیتالله اشرفی اصفهانی به کرمانشاه مراجعت کرده بودند، اما تنها ایشان بود که در آنجا اقامت طولانی گزید و همه سختیها و اهانتهای برخی معاندین در دوران پهلوی، را تحمل کرد.
این شهید محراب درباره آن دوران خود در جایی اشاره کرد: «یک روز من از صبح تا ظهر کنار یکی از خیابانهای شهرستان کرمانشاه ایستاده بودم، تا سوار ماشین شده و به جایی بروم. نه تنها کسی مرا سوار نکرد بلکه بسیاری از کنارم گذشته و به من اهانتها کردند.» با این اوصاف به دلیل طریق سیر و سلوک اجتماعی آیتالله اشرفی اصفهانی، پس از پیروزی انقلاب با درخواستهای بسیار مردم بود که امام خمینی(ره) ایشان را به عنوان نماینده خود در این استان و امام جمعه کرمانشاه منصوب کردند.
آیتالله اشرفی اصفهانی از دیدگاه امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره) در تجلیل از آیتالله اشرفی اصفهانی فرمود: «هر وقت آقای اشرفی اصفهانی را میبینم، به یاد خدا میافتم.» این شاید زیباترین و تاثیرگذارترین نقل قول امام درباره این شهید محراب باشد. مرحوم امام خمینی آشنایی چند دههای با این شاگرد خود داشت و به تمام ویژگیهای روحی او آگاه بود. آیتالله اشرفی نیز در کرمانشاه پس از درگذشت آیتالله بروجردی، مردم را به تقلید از امام خمینی(ره) ترغیب میکرد و در تثبیت مرجعیت امام تلاش بسیاری به خرج داد. در هنگام شروع مبارزات امام بر ضد رژیم ستمشاهی نیز شهید اشرفی اصفهانی همیشه همراه امام بود و در هنگامه تبعید امام نیز وجوهات مردم کرمانشاه را به هر طریقی که میتوانست به دست امام میرساند.
فرزند شهید نقل میکند که روز پنجشنبهای که در جمعه آن پدرم به شهادت رسید، با پدر به محضر حضرت امام خمینی(ره) شرفیاب شدیم. امام با گرمی پدرم را به آغوش کشید، آنگاه بر خلاف همیشه عذر من و سایر اعضای بیت را از اتاق خواست، سپس با شهید محراب به نجوای طولانی پرداختند. آنگاه خود دستور فرمود که عکسی به اتفاق ایشان بگیرند. تا آن روز آن حالت نشستن سابقه نداشت، در پایان امام چند بار از پدر خواست اگر کاری دارد بگوید. سپس به پاسدارانش سفارش کرد تا از ایشان حفاظت بیشتری کنند. وقتی پدرم از اتاق بیرون آمد، از اعضای بیت امام برای همیشه خداحافظی کرد و در آخرین لحظه خروج از بیت، گوشهای از اسراری که امام خمینی(ره) به پدرم گفته بود با بیان این جمله افشا کرد که: رسید وجوهات مردم کرمانشاه را برای فرزندم بفرستید تا به صاحبان آن بدهد. آن روز پاسداران ایشان را به سرعت تمام به کرمانشاه رساندند. ما نیز به کرمانشاه بازگشتیم، پدرم رو به همشیرهام کرد و گفت: زودتر لباس سیاهی تهیه کن باید عزاداری کنی.»
رهبر معظم انقلاب درباره آیتالله اشرفی اصفهانی فرمودهاند: وضع داخلی زندگیاش بسیار ساده و متوسط بود. اتاق کتابخانه ایشان را که من دیدم، یک اطاق طلبگی به تمام معنا و یک چیزی شبیه یک شخصیت برجسته موجه که مردم انتظار دارند وضع زندگیاش اینجور باشدامام خمینی(ره) در بخشی از پیام خود به مناسبت شهادت آیتالله اشرفی فرمود: «این وجود پر برکت متعهد را قریب شصت سال است میشناختم. مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا عطاء اللَّه اشرفی را در این مدت طولانی به صفای نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالی از هواهای نفسانی و تارک هوی و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح میشناسم و در عین حال مجاهد و متعهد و قوی النفس بود. او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصی بود که مایه دلگرمی جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْه بود. و رفتن او ثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود. خداوند او را در زمره شهدای کربلا قرار دهد و لعنت و نفرین خود را بر قاتلان چنین مردانی نثار فرماید.»
نظر رهبر معظم انقلاب درباره آیت الله اشرفی اصفهانی
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنهای درباره شهید آیتالله عطاالله اشرفی اصفهانی بسیار گفتهاند و خاطرات مهمی را از این شهید محراب نقل کردهاند. ایشان در جایی فرمودند: «یک خصوصیت دیگر که ایشان داشت و برای هر روحانی فوق العاده حائز اهمیت است سادگی و بیپیرایگی ایشان و حداقل اول شخص منطقه باختران و از شخصیتهای برجسته کشور است. آن وقتی که من رفتم منزل ایشان و در خدمتشان بودم، آقازادههای ایشان آنجا نبودند و ایشان باید شخصا خودش بلند میشد، استکان چای یا ظرف گز را برای پذیرایی از مهمان از اطاق دیگر، از دست همسرشان که ایشان هم قهرا خانم مسنی باید میبودند، میگرفت و جلوی مهمان میگذاشت... وضع داخلی زندگیاش بسیار ساده و متوسط بود. اتاق کتابخانه ایشان را که من دیدم، یک اطاق طلبگی به تمام معنا و یک چیزی شبیه یک شخصیت برجسته موجه که مردم انتظار دارند وضع زندگیاش اینجور باشد؛ مثل یک طلبه حقیقی و این همان چیزی است که در روحانیون برجسته دیده میشود و توصیه امام عزیزمان دائما به روحانیون همین بود که در زندگی شخصیشان از این روش عدول نکنند.» (به نقل از کتاب خاطرات و حکایتها: تدوین موسسه فرهنگی قدر ولایت)
روایتهایی از زندگی و سلوک اجتماعی شهید آیتالله اشرفی اصفهانی
رفتار وحدتگرایانه او در کرمانشاه، رسیدگی مالی و رفت و آمدهای وی با برادران اهل تسنن سبب شد که ارتباط میان شیعیان و سنیان در کرمانشاه بسیار حسنه شود. او حتی یک روز وقتی دید که عالم سنی عبایش کهنه است، عبای نوی خویش را به او پوشانید و خود عبای کهنه را بر دوش گرفت.
دختر شهید میگوید: زمستان کرمانشاه بسیار پربرف و یخبندان است، به طوری که واقعا برای مردم حتی جوانان راه رفتن در کوچهها و بازار مشکل است. روزی برف سنگینی کرمانشاه را فرا گرفته بود، ولی ایشان حاضر نبود که درس و مسجد را رها کند. علیرغم مخالفتهای ما لباس پوشید و برای راه رفتن روی برف روی کفشش جوراب پوشید و مقداری خاک اره روی برفها ریخت تا بتواند به مسجد برود.
یکی از نزدیکان ایشان نیز نقل کرده که «روزی مسئولان درجه اول استان اصفهان به دیدارشان آمدند. فرزندشان حاج محمدآقا برای آنان گرمک آورد، ایشان با ناراحتی فرمود:
اگر برای اینان چیزی آوردی، برای دیگران (عامه مردم که به دیدارشان میآمدند) نیز باید بیاوری تا تفاوتی میان اینان و آنها نباشد.
کتابشناسی آیتالله اشرفی اصفهانی
مهمترین کتاب او «مجمع الشتات فی اصول الاعتقادات» نام دارد که در چهار جلد به زبان عربی تالیف شده است. این کتاب را سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میکند و تاکنون به چاپهای متعدد رسیده است. همچنین ترجمه گزیدهای از این کتاب به قلم محمد باهر نیز منتشر شده است.
همچنین گزیده سخنرانیهای ایشان با عنوان «غروب خورشید در محراب باختران» نیز توسط سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شده است.
تالیف دیگر این شهید محراب با عنوان «برهان قرآن» نیز توسط انتشارات اسوه در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. «تفسیر قرآن، خلاصهای از تفاسیر شیعه و سنی» و «غیبت امام عصر» نیز از دیگر تالیفات آیتالله اشرفی اصفهانی است که درباره چگونگی انتشار آنها اطلاعاتی موجود نیست.
رهبر معظم انقلاب: اگر من میخواستم تمثیل مظهر یک روحانی کامل را به مردم معرفی کنم که روحانی خوب آن کسی است که این صفات را داشته باشد، شخصیت مرحوم آیتالله اشرفی به عنوان یک روحانی خوب و ممتاز برایم تداعی میشداز کتابهای سرگذشتنامه آیتالله اشرفی اصفهانی کتابهایی چون «عروج خونین: به مناسبت کنگره بیستمین سالگرد شهادت عالم و مجاهد پارسا چهارمین شهید محراب حضرت آیتالله عطاالله اشرفی اصفهانی» به کوشش محمد اشرفی اصفهانی توسط نشر شاهد منتشر شده است.
از دیگر کتابهای منتشر شده در موضوع زندگینامه چهارمین شهید محراب میتوان به این موارد اشاره کرد:
«یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیتالله حاج شیخ عطاءالله اشرفی اصفهانی» مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
«مسافر تنها: روایتی داستانی از زندگی شهید آیتالله عطاالله اشرفی اصفهانی» نوشته کیوان امجدیان، منتشر شده توسط انتشارات سوره مهر.
«آیتالله اشرفیاصفهانی» نوشته اصغر فکور، منتشر شده توسط انتشارات موسسه فرهنگی مدرسه برهان.
«آیت الله اشرفی اصفهانی» به کوشش الهه حاجی حسینی، منتشر شده توسط انتشارات دارخوین.
«عروج ملکوت در مهر خون: یادواره چهارمین شهید محراب» به کوشش سپاه منطقه هفت باختران.
«محراب خونین باختران» نوشته محمد اشرفی اصفهانی، منتشر شده توسط انتشارات سروش.
دیدگاه تان را بنویسید