دردسر مشکلات زن جوان برای تازه داماد
رکنا: از ازدواجم راضی هستم و همسرم زن خوب و قانعی است. ما زندگی مشترک خود را با عشق و علاقه آغاز کردیم . اما هنوز چند ماه نگذشته دچار اختلاف شدیم.
البته اشتباه از من نبود و ندانسته کارهایی کردم که نه تنها شک و تردید همسرم را برانگیخته بلکه با یک مساله دیگر نیز روبرو شده ام.
می خواستم ثواب کنم کباب شدم. همه این مشکلات از سر یک دلسوزی نابجا و احساس مسئولیت بیخودی شروع شد. موضوع از این قرار است ،خانم جوانی که زنی تنهاست و به محل کارم رفت و آمد دارد مدتی خیلی دمق و نگران به نظر می رسید. از سر دلسوزی با او خوش و بش می کردم و هربار که می آمد کارش را زود راه می انداختم. یک روز سر صحبت را باز کردم و از بیماری پدرش و یک سری مشکلات دیگر گفت.
دست به کار شدم تا کمکش کنم. در این باره با یکی از دوستان صحبت کردم .
او هم روی مرا زمین نینداخت و توانستم کمکی به این زن داشته باشم.
از این کار خودم احساس رضایت می کردم.
اما کار به همین جا ختم نشد و پیگیر حل مشکلات این زن شدم.
از آن به بعد مهین هرموقع به محل کارم می آمد چند دقیقه ای برایم درد دل می کرد . ما با هم خودمانی شده بودیم و یکی دو بار هم برای حل مشکلاتش بعد از تعطیلی محل کارم با او تماس تلفنی داشتم.
او مدام از من تشکر می کرد و چند بارهم در فضای مجازی برایم پیام فرستاد. جواب پیام هایش را می دادم .
دو سه ماهی گذشت و مهین نسبت به من احساس تعلق خاطر پیدا کرده بود.از آن به بعد هر موقع محل کارم می آمد حرکات و رفتاری نشان می داد که همکارانم را نیز حساس کرده بود. تصمیم گرفتم سرسنگین با او برخورد کنم. مهین که دچار افسردگی است می گفت حق نداشتی با احساساتم بازی کنی و ... .
حرف مان بالا گرفت و کار به جایی رسید که 2برادرش هم آمدند و برایم خط و نشان کشیدند که اگر دست از سر خواهرشان برندارم چنین و چنان خواهند کرد.
در شرایطی قرار گرفته بودم که دیگر همکارانم نیز بدبین شده بودند و نصیحتم می کردند که این کارها آخر و عاقبت ندارد.
با این سرو صداها همسرم نیز که متوجه شده بود چه حرف ها و مشاجره ای بین ما بوده حساس شده و من سر هیچ و پوچ با یک مشکل جدی خانوادگی هم روبرو شده ام. مانده بودم چکار کنم تا این که به پیشنهاد دوستم از آقای دکتر کمک خواستم. فکر می کنم مشاوره بهترین راه حل این مساله باشد.
در این باره نظر صالح محمدپور کارشناس ارشد روانشناسی را جویا شدیم وی گفت:
صالح محمدپور
امروزه برخی از مردم با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند، که ائمه اطهار(ع) به همدردی، همدلی و به بازکردن گره ای از مشکلات همنوعان بسیار سفارش کرده اند، برخی نیز به اشتباه فقط به همین موضوع توجه می کنند و از اصول اخلاقی آن غافل می مانند. در این مواقع اگر کسی از شما کمک بخواهد به او چه می گویید؟ قطعا بسته به نوع مشکل برای کمک به او تلاش هایی خواهید کرد اما باید توجه کنید که تا کجا اجازه دارید کمک کنید، همدلی کنید و یا همدردی کنید؟
طبیعتا وقتی نیاز به همدل یا همدرد دارد و شما جایگاه یک مشاور یا روانشناس را ندارید به او یک مشاور را معرفی کنید.
این عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران در ادامه گفت:
اگر آن شخص متضاد نوع جنسیت شما باشد بهترین راه این است که اول حد و مرز خود را رعایت کنید و اگر وارد حریم شخصی شما شد او را بسیار محترمانه به شخصی دیگر ارجاع دهید مانند یک مشاور، یک روحانی و یا یک شخص بزرگ که می شناسید میتواند راهنمایی مناسبی کند. از آنجا که رعایت اصول اخلاقی و کنترل شما بر طرف مقابل کم و سخت خواهد بود بهترین راه همان راه معرفی است.
کمک کردن به دیگران بسیار سفارش شده اما قطعا باید در حدود توانایی شما باشد نه آنکه مشکلی برای خودتان ایجاد کند تاکید می کنم مخصوصا که کنترل شما بر طرف مقابل کم و سخت است.
در مواقعی که از شما درخواست کمک، همدلی یا همدردی می شود موقعیت خود را به خودتان مشورت کنید و حتی نزدیک ترین شخصی که با آن مشورت می کنید همسرتان باشد. فراموش نکنید کسی که خودش می خواهد دست کسی دیگر را بگیرد خودش نباید از مشورت کردن با دیگران غافل شود.
دیدگاه تان را بنویسید