رسانه گنگره آمریکا شرط به بن بست رسیدن مذاکرات را اعلام کرد
توصیه نشریه هیل به آمریکا درباره ایران

«در حالی که مذاکرات هستهای با ایران در مسقط، وارد مرحله حساسی شده، اظهارات اخیر مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، مبنی بر توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران، نگرانیهایی را درباره مسیر آینده این مذاکرات ایجاد کرده است».
این تحلیل را نشریه «هیل» وابسته به کنگره آمریکا منتشر کرد و نوشت: در حالی که دولت دونالد ترامپ بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تأکید دارد، اصرار بر «غنیسازی صفر» ممکن است مذاکرات را به بنبست بکشاند و فرصت دستیابی به یک توافق پایدار را از بین ببرد. اکنون زمان آن است که آمریکا رویکرد خود را بازنگری کند و دیپلماسی عملگرایانهتری را در پیش بگیرد.
توافق هستهای ۲۰۱۵، که بهطور رسمی با عنوان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شناخته میشود، محدودیتهای سختگیرانهای بر برنامه هستهای ایران اعمال کرد و در ازای آن، تحریمهای اقتصادی علیه این کشور را کاهش داد. با این حال، خروج یکجانبه آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ و اعمال سیاست «فشار حداکثری» توسط دولت اول ترامپ، ایران را به سمت افزایش غنیسازی اورانیوم و کاهش تعهدات خود تحت برجام سوق داد.
طبق گزارش آژانس (IAEA)، ایران تا مارس ۲۰۲۵ ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به بیش از ۵,۰۰۰ کیلوگرم رسانده که شامل مقادیر قابلتوجهی اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰درصد است. این سطح از غنیسازی، اگرچه هنوز برای تولید سلاح هستهای کافی نیست، فاصله ایران تا دستیابی به توانایی تسلیحاتی را بهطور قابلتوجهی کاهش داده است.
مذاکرات کنونی در مسقط، که توسط فرستاده ویژه ترامپ، و وزیر امورخارجه ایران، هدایت میشود، با هدف احیای برخی از عناصر برجام و ایجاد چارچوبی برای کاهش تنشها انجام میشود. اظهارات اولیه ویتکاف مبنی بر پذیرش غنیسازی محدود تا سقف ۳.۶۷درصد، همانطور که در برجام پیشبینی شده بود، نشاندهنده تمایل به یک توافق عملگرایانه بود.
با این حال، موضعگیری اخیر مارکو روبیو، که خواستار توقف کامل غنیسازی و وارد کردن مواد غنیشده برای برنامه غیرنظامی ایران شده، رویکردی حداکثری را نشان میدهد که با واقعیتهای سیاسی و فنی ایران سازگار نیست. ایران بارها اعلام کرده که غنیسازی را حق خود تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) میداند و بعید است که از این موضع عقبنشینی کند.
اصرار بر توقف کامل غنیسازی، که توسط روبیو و برخی دیگر از مقامات تندرو مانند مایکل والتز، مشاور امنیت ملی، مطرح شده، چندین مشکل ایجاد میکند:
- غنیسازی برای ایران نهتنها یک موضوع فنی، بلکه یک مسئله غرور ملی و استقلال استراتژیک است. تهران استدلال میکند که کشورهای دیگر، مانند ژاپن و آلمان، برنامههای غنیسازی غیرنظامی دارند و ایران نیز باید از این حق برخوردار باشد.
- فقدان مشوقهای اقتصادی: برخلاف برجام، که کاهش تحریمها را بهعنوان مشوقی برای محدودیتهای هستهای ارائه میداد، رویکرد «غنیسازی صفر» هیچ امتیاز اقتصادی ملموسی برای ایران فراهم نمیکند. این امر انگیزه ایران برای همکاری را کاهش میدهد.
- تقویت تندروها در ایران: فشار حداکثری، بهجای تضعیف حکومت ایران، به تقویت جناحهای تندرو در تهران منجر شده است. رد کامل غنیسازی میتواند مذاکرهکنندگان ایرانی را تضعیف کند و به افزایش نفوذ کسانی منجر شود که خواستار توسعه سریعتر برنامه هستهای هستند.
- پیامدهای منطقهای: بنبست در مذاکرات ممکن است ایران را به سمت همکاری نزدیکتر با چین و روسیه سوق دهد، که این امر میتواند توازن قدرت در خاورمیانه را به ضرر منافع آمریکا و متحدانش تغییر دهد.
برای دستیابی به یک توافق پایدار، آمریکا باید رویکردی متعادل اتخاذ کند که هم نگرانیهای امنیتی خود را برآورده کند و هم خواستههای مشروع ایران را به رسمیت بشناسد. پیشنهادهای زیر میتواند راه را برای پیشرفت هموار کند: پذیرش غنیسازی محددود، ارائه مشوقهای اقتصادی و هماهنگی با متحدان. آمریکا باید با متحدان اروپایی خود، بهویژه بریتانیا، فرانسه و آلمان، که در مذاکرات اولیه برجام نقش کلیدی داشتند، هماهنگی نزدیکتری داشته باشد.
رویکرد حداکثری «غنیسازی صفر» که توسط مارکو روبیو و دیگران حمایت میشود، خطر بنبست دیپلماتیک را افزایش میدهد. آمریکا باید از تجربه برجام درس بگیرد و رویکردی متعادل را اتخاذ کند.
دیدگاه تان را بنویسید