رای الیوم: حمایت اردن از عشایر سنی به جنگ مذهبی دامن می زند
روزنامه رای الیوم نوشت اردن برای حمایت از مرزهای خود به عشایر سنی سلاح می دهد و این مسئله به جنگ مذهبی در منطقه دامن می زند.
روزنامه رای الیوم نوشت اردن برای حمایت از مرزهای خود به عشایر سنی سلاح می دهد و این مسئله به جنگ مذهبی در منطقه دامن می زند.
روزنامه رای الیوم چاپ لندن دراینترنت در مقاله امروز خود تحت عنوان « علت اعلام حمایت پادشاه اردن از عشایر سنی » به قلم عبد الباری عطوان نوشت اعلام رسمی عبد الله دوم پادشاه اردن مبنی بر حمایت از عشایر سنی عراق و سوریه هم اردنیها را غافلگیر کرد و هم کشورهای همسایه اردن را .
به عقیده اکثر ناظران سیاسی ، اظهارات پادشاه اردن ، که در زمان دیدار با شیوخ و سران منطقه بادیه اردن صورت گرفت زمینه سازی برای دادن سلاح به این عشایر است و این گونه مواضع یادآور اظهارات چند سال قبل او درباره خطر هلال شیعی و ورود به مرحله ای خطرناک در جنگ علیه داعش است.
سفرهای ملک عبد الله و سخنرانیهاش همیشه در راستای محقق کردن اهداف سیاسی داخلی و خارجی و زمینه سازی برای گامهای بعدی صورت می گیرد به ویژه اگر اظهاراتش خطاب به عشایر بادیه باشد که همچنان ستون فقرات حکومت اردن محسوب می شوند . نکته در خور توجه این است که این سخنان که به صراحت درباره حمایت از عشایر سنی عراق و سوریه است همزمان با اقدامات دیگری صورت می گیرد که معانی عمیق سیاسی دارند و آن دادن پرچم هاشمی از طرف پادشاه اردن به سرهنگ مشعل الزبن رئیس ستاد ارتش اردن است که در مراسم بزرگی با حضور خانواده سلطنتی و شمار زیادی از مقامات عالی رتبه و وزیران و دولت مردان اردنی اجرا شد. این پرچم قرمزرنگ که بر روی آن عبارت « لا اله الاالله محمد رسول الله » به همراه واژه های دیگر و ستاره هفت ضلعی است همان پرچمی است که شریف حسین بن علی در زمان انقلاب بزرگ عربی در دست گرفت و مجسم کننده مرجعیت هاشمی و مرجعیت اهل البیت است. به عقیده نویسنده این دو اقدام حامل پیامهای فوق العاده مهم است و مخاطبش نظامهای سوریه ،عراق ،داعش و همچنین عربستان است که روابطش با اردن سست و تاحدی متشنج است.
منظور عبد الله دوم دقیقا از این اظهارات چیست و چرا در این برهه زمانی این سخنان را گفت و واکنش مردم اردن و رهبران منطقه به این پیامها چه خواهد بود؟
قبل از هر چیز باید خاطر نشان کرد دولت اردن به خاطر نامطلوب بودن اوضاع اقتصادی این کشور ، کسری یک میلیارد دلاری در بودجه کل ، افزایش بدهی های دولت به میزان سی میلیارد دلار، تورم بالای حاکم بر اردن که ناشی از اقدام دولت مبنی بر حذف یارانه های دولتی از کالاهای اساسی همچون سوخت است و به زودی این قضیه شامل نان هم خواهد شد و همچنین به خاطر تحمیل مالیاتهای بالا بر سایر کالاها به شدت نگران است و نومیدانه در صدد مقابله با این کسری و متوقف کردن افزایش بدهی های دولت است. آن چه که این نگرانیهای دولت اردن را بیشتر می کند این است که کشورهای عربی خلیج فارس که هم پیمان اصلی اردن هستند به درخواستهای کمک عبد الله دوم به جز موارد محدود توجه نکردند و در مقابل میلیاردها دلار به مصر سرازیر کردند و نکته قابل توجه این است که همین نادیده گرفتنها باعث شد مصر و اردن برای مقابله با ائتلاف سه جانبه عربستان ، ترکیه و قطر به هم نزدیک تر شوند. از دیگر نگرانیهای دولت اردن ،تحولات خارج از مرزهای این کشور است . چون داعش اکنون بر نیمی از عراق تسلط یافته است و به مرزهای اردن نزدیک شده و توانسته است چند ماه قبل در گذرگاه مرزی طریبیل واقع در
میان مرزهای اردن و عراق ،عملیات انتحاری صورت دهد و دولت اردن هم این زنگ خطر را به خوبی درک کرده ا است. علاوه بر اینها در جبهه جنوب سوریه ، جبهه النصره وابسته به شبکه القاعده ، بر تمامی گذرگاههای مرزی میان سوریه و اردن تسلط یافته است و از سوی دیگر در استان درعا که به موازات خاک اردن قرار دارد این گروه قدرت مهمی محسوب می شود. جبهه النصره ، مهمترین گروه جیش « الفتح » است که مورد حمایت مثلث قطر ،عربستان و ترکیه است و (این مثلث ) چندان از اردن خوشش نمی آید. به همین خاطر باید گفت با توجه به بذل و بخششهای کشورهای عربی و شدت گرفتن خطرها در جبهه های شرقی و شمالی اردن ، امان مجبور شده است تحت عنوان دادن سلاح به عشایر برای مقابله با خطر گروههای افراطی اسلام سیاسی به سرعت وارد عمل شود تا بدین ترتیب از مرزهای خود حمایت کند و تلویحا با استناد به پرچم هاشمی ، میراث هاشمی را احیاء و روحیه جنگی ارتش اردن را بالا ببرد.
دادن سلاح به عشایر سنی در حالی صورت می گیرد که آمریکا هم اعلام کرده است بیش از چهارصد و پنجاه کارشناس نظامی به استان الانبار اعزام می کند تا برای مبارزه با داعش و بیرون کردن این گروه از الرمادی و بعد از آن از موصل ،« شبه نظامیان سنی » تشکیل دهند که یادآور سناریوهای تشکیل نیروهای « بیداری » است که آمریکائیها در سالهای دوهزار و شش و دوهزار و هفت برای مقابله با شبکه القاعده در عراق تشکیل دادند.
ما اکنون با مرحله احیاء ایدئولوژیهای اسلامی جدید برای دادن وجهه مذهبی به جنگهای منطقه مواجهیم و در این راستا اردن به دنبال بازگرداندن مرجعیت هاشمی ، مصر به دنبال قدرت بخشیدن مجدد به مرجعیت سنی الازهر ،و ترکیه اردوغانی هم به دنبال احیاء مرجعیت عثمانی با بنا کردن کاخ هزار و صدو پنجاه اتاقی اش است و داعش هم تکفرات وهابی را طبق نسخه اصلی که امام محمد عبد الوهاب اوایل قرن هجدهم پایه گذاری کرده است پیاده می کند و شیعیان عراق ،ایران و سایر دنیای اسلام هم با قدرت شعار « لبیک یا حسین »را مجددا سر می دهند و بر مشروعیت اهل بیت تاکید می کنند. نویسنده تاکید می کند اردن در برابر « ماجراجوئی » بزرگی با ابعاد طایفه ای و نظامی واقع شده است و به سرعت به سوی جنگ زمینی کشیده می شود و مقامات اردن هم می خواهند به مردمشان تاکید کنند جنگ علیه داعش ،جنگ آنها هم هست و ظاهرا با این رویکرد هیچ مخالفت واقعی ( در داخل اردن ) صورت نگرفته است.
افزایش درگیریهای مذهبی در منطقه و مداخله های نظامی آمریکائیها در منطقه می افزاید ماجراجوئی جدید اردن مملو از خطر است و این کشور را در خط مقدم رویاروئیها قرار می دهد حال آن که این کشور در طول پنج سال قبل ، محتاطانه عمل می کرد ولی ظاهرا اکنون معادلات جدیدی در راه است.
دیدگاه تان را بنویسید