بودجه عجیب سیاستهای دولت یازدهم تکرار خواهد شد
حسین راغفر در مثلث نوشت:
درباره رویکرد دولت در لایحه بودجه 97 معتقدم که کابینه دوازدهم دولت جدیدی نیست، بلکه ادامه دولت 4 سال قبل است.
سوال این است که چطور همه برنامههای آقای روحانی موکول است به آینده؟ دستاوردهای سال گذشته دولت روحانی قرار است کجا خودش را نشان دهد؟ به نظر میرسد اتکای بیشتر دولت به حافظه بلند مدت مردم است تا حافظه کوتاهمدت آنها. تصور بر این است که مردم امیدوارند که در آینده اتفاقی بیفتد و وعدهها به آینده برمیگردد، اما ما جز ادامه سیاستهای دولتهای نهم و دهم و تداوم همان وضعیت و شاخصها غیر از کنترل تورم نتایج متفاوتی از دولت آقای روحانی ندیدیم. دستاوردهایی که دولت مدعی آنهاست آنگونه که باید و شاید برای مردم ملموس نیست. همه وعدههای دولت هم معطوف به آینده است و هر سال وعدهها به سال بعد موکول میشود. تعارضهای جدی میان سیاستهای دولت و وعدههای دولت وجود دارد. دولت خصوصیسازی در همه زمینهها را در دستورکار قرار داده است، این در حالی است این سبک خصوصیسازی جز رشد نابرابریها، غارت منابع عمومی، رشد بیکاری، فقر و بدهکاری نسلها هیچ دستاوردی نداشته است. ما با خصوصیسازی شاهد از بین رفتن بخشی از منابع ملی بودیم.
به نظر میرسد تتمه منابع بخش عمومی و دولتی با تاکید دولت دوازدهم و آقای روحانی بر خصوصیسازی داراییهای صندوقهای بازنشستگی نیز قرار است از بین برود. ما متأسفانه نمیتوانیم به تحقق وعدههای دولت امیدوار باشیم. تحول بزرگ و دگرگونی که آقای روحانی از آن صحبت میکند با سیاستهای تعریفشده دولت همچون خصوصیسازیها
تناسب و ارتباطی ندارد.
سیاستهای مطرح شده در این لایحه مجموعهای از سیاستهای متناقض است. تداوم خصوصیسازی ترجمه صریحاش انتقال منابع عمومی به دوستان و رفقاست، این چیزی جز رشد نابرابریها و گسترش فقر و بیکاری نیست. هنوز در بنگاههای خصوصیشده مدیران دولتی، مدیریت و از مزایا و منافع بخش عمومی استفاده میکنند بدون اینکه مشارکت جدی در ارتقای کارایی و بهرهوری و اشتغال در کشور ایفا کرده باشند.
دولت از یک طرف مدعی ایجاد اشتغال در جامعه است و از طرف دیگر با افزایش قیمتها تورم بزرگی را به جامعه تزریق میکند. قربانیان تورم دو دستهاند؛ اصلیترین آنها گروههای فقیر و کمدرآمد جامعه هستند و دوم بخش تولید است که بار اشتغالزایی را به دوش دارد. هیچکدام از ادعاهای دولت با نتایجی که در سفره مردم و رفاه عمومی دیده میشود، تناسب ندارند. در بحث خصوصیسازی اقداماتی مثل دستور فروش بیمارستانهای دولتی یا واگذاری آنها صادر شد، اخیرا هم منابع صندوقهای بیمهای به اسم طرح تحول ازبین رفت. بحرانهای بسیار بزرگی در پی اقدامات دولت در 4 سال گذشته بر صندوقها تحمیل شده است و نگرانیهای بزرگی به وجود آورده است. به نظر نمیرسد که سیاستهای دولت پاسخگوی حل بحرانهای بهوجود آمده در دولت یازدهم باشد، چه برسد به اینکه مشکلاتی همچون بیکاری و رکود را رفع و رجوع کند. در سخنرانی آقای روحانی مبارزه با فقر مورد تاکید قرار گرفت اما سیاستهای اقتصادی دولت خلاف این را نشان میدهد. متأسفانه ما شاهد افزایش فقر و نابرابری، تعمیق رکود و گسترش بیکاری خواهیم بود. برنامه دولت مشخص نیست. من تصور میکنم برای خروج از بحران باید برنامهای وجود داشته باشد که دولت با آن پیش برود. عزم جدی در دولت دیده نمیشود. لختی و کندی عجیبی در دستگاههای اقتصادی وجود دارد. مدیران صنعت، معدن، اقتصاد، تجارت و... اصلا توانایی مدیریت منابع موجود و تجهیز بنگاههای در آستانه ورشکستگی یا احیای بنگاههایی که به دلایل مختلف ورشکست شدهاند
را ندارند.
دیدگاه تان را بنویسید