گفتوگو با محمدحسین فرهنگی
خطر نارضایتی از دولت وجود دارد
دکتر محمدحسین فرهنگی، نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس با حذف یارانه بخشی از اقشار جامعه مخالف است و میگوید دولت برنامه روشنی برای اجرای طرح جایگزین ندارد و فقط دورنمای اشتغالزایی و حل یکسری مشکلات را میدهد حال آنکه ما میبینیم، سررسیدهای بدهیهای سنگینش فرا رسیده است. عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی میگوید: با حذف یارانه بخشی از جامعه هیچ تحول مثبتی در پیش نیست و چشماندازی هم وجود ندارد، وارد کردن شوکهای جدید، نه تنها اوضاع را بهتر نمیکند، مسلما بدتر میکند.
لایحه بودجه 97 تقدیم مجلس شورای اسلامی شد، دولت در قسمتی از این لایحه آورده که میخواهد یارانه بخشی از جامعه حذف کند، نظر شما چیست؟
در شرایط موجود، این اقدام را صحیح نمیدانم. اگر اقدام جایگزین مناسبی را مثلا در حوزه حمایت مستقیم مالی از بیکاران فاقد شغل یا متقاضی کار و نظایر آن شاهد بودیم، حذف یارانه بخشی از اقشار جامعه میتوانست قابل توجیه باشد، زیرا در قبال قطع این حمایتها، حمایتهای دیگری برنامهریزی شده بود. اما اگر تحت عناوین زیبایی همچون اشتغال زایی یا نظایر آن بخواهیم یارانه مردم قطع شود و این منابع در اختیار کسانی قرار گیرد که نمیدانیم با آن چه خواهند کرد، طبیعتا اتفاق مثبتی
ارزیابی نمیشود.
در واقع شما میگویید دولت طرح جایگزین حمایتی در مقابل حذف یارانه 31 میلیون نفر ندارد؟
اگر دولت تحولات مثبت متنوعی را شکل میداد و در ضمن آنها این را مطرح میکرد، تفاوت داشت. بهعنوان مثال اگر شرایط رفاهی مناسبی را در حمل و نقل عمومی ایجاد میکرد، یا حمایتهایش را از شکلی که هست به اشکال دیگری سوق میداد، یا آنکه پول یارانه نقدی در کارت سرپرستان خانوارها ذخیره میشد و در صورتی که آنها در مصرف آب، برق و گاز بدهی نداشتند، میتوانستند این پول را در جای دیگر هزینه کنند، میتوانست اتفاق مثبتی باشد. یا همانطور که گفتیم، اگر برنامه شفاف، روشن و قابل ارزیابی جایگزین وجود داشت که افکار عمومی آن جایگزینی را میپذیرفتند، باز هم میتوانست به مرحله اجرا درآید. اما وقتی شاهد هیچ کدام نیستیم، در عوض شاهدیم دولت کسری بودجه گستردهای دارد، بدهیهای چند سال اخیرش سررسید شده و بخشی از درآمدی که به زحمت به دست میآید باید صرف تسویه این بدهیها شود، اینکه بخواهیم بدهیهای جدیدی را به وجود آوریم، برنامهریزی شکستخورده و نامناسبی است. در شرایطی که شاهد روزمرگی هستیم، هیچ تحول مثبتی در پیش نیست و چشماندازی هم وجود ندارد، وارد کردن شوکهای جدید، نه تنها اوضاع را بهتر نمیکند،
مسلما بدتر میکند.
دولت مدعی است که میخواهد پول یارانه اقشاری را که از دایره پرداخت نقدی حذف میشوند، صرف تقویت طرح سلامت، ارتقای کیفیت نان، رفع پدیده گرد و غبار و معضلات محیط زیستی کند، به نظر شما این ادعا چقدر عملیاتی و چقدر توجیهی ظاهری است تا اعتباراتی از این طریق برای تسویه بدهیها به دست آید؟
پرداخت بدهیها یکی از مشکلات است، ضمن آنکه در بخش سلامت پیشبینی که ادعا میشد، نه تنها اتفاق نیفتاد بلکه شاهد کاهش 6 درصدی اعتبارات بخش سلامت در لایحه بودجه سال 97 هستیم. کجا تقویت شده است؟ ضمن آنکه بخش سلامت، خود حال و روز خوبی به لحاظ مدیریتی ندارد و ما شاهد وارد شدن فشارهای جدیدی به اقشار مختلف در این حوزه هستیم. مثلا بیمه سلامت ایرانیان بخش قابل توجهی از کارایی خود را از دست داده است، بخشهایی از حمایتهای دارویی حذف شده است، یا در بخش بیمه تکمیلی شاهد کاهش خدمات این بخش هستیم. وزارت بهداشت با افزایش غیرقابل توجیه حقوق و دستمزد، شائبههای زیادی درست کرد و نه تنها این بخش آباد نشد، بلکه خرابیهای زیادی هم به وجود آورد. کارکنان دولت مساله دار شدند، سایر دانشگاهها به مشکل برخوردند، دانشگاههای علوم پزشکی دچار بحرانهایی ناشی از احساس تبعیض شدند. بنابراین آن موضوع خودش باید بهطور مستقیم مورد بررسی قرار گیرد. در کنار اینها اتفاقی هم در جهت حمایتهای جدید رخ نخواهد داد. در حوزههای دیگر نیز سیاستهای روشنی به چشم نمیخورد یعنی بیش از آنکه شاهد مدیریت صحیح و مناسب مصارف اعتبارات باشیم، وضعیت کنونی هدررفت اموال عمومی را نوید میدهد.
موافقان طرح حذف بخشی از یارانه بگیران میگویند ما در مدتی که یارانه مستقیم به مردم پرداخت میشد 400 هزار میلیارد تومان پول کشور در این حوزه هزینه شد بدون آنکه خروجی داشته باشد. بالاخره دیر یا زود دولت باید به این حوزه ورود میکرد پس باید از این عزم دولت دوازدهم استقبال کرد، چون اگر از این فرصت استفاده نشود، شاید دولت آینده رغبتی به این جراحی پرهزینه پیدا نکند، نظر شما چیست؟
این فرصت نیست. فلسفهاش این نبود که از بیتالمال پولی به مردم داده شود و منتظر اتفاق خاصی باشیم. حاملهای انرژی گران شد و یارانه آن به جای دستگاه ها به مردم داده شد تا مدیریت هزینه را به جای دولت خود مردم انجام دهند. در یک مقطعی هم آثار مثبت گستردهای هم داشت. به ویژه در شرایطی که فشار تحریم بر مصرف بنزین وارد میشد، شاهد کاهش قابل قبول مصرف بنزین و مدیریت آن در چندسال اول اجرای طرح هدفمندی یارانهها بودیم. از ابتدا این بحث مطرح بود که نباید پرداخت نقدی یارانهها شامل اقشار پردرآمد جامعه شود چون دهکهای بالای درآمدی نیازی به دریافت یارانه ندارند حتی اگر قیمت حاملهای انرژی بیش از این افزایش پیدا کند، آنها تاثیری از این بابت نمیپذیرند اما دولت سازوکار اطلاعاتی لازم را برای شناسایی دهکهای درآمدی جامعه نداشت. با آنکه مجلس تصویب کرد، پرداخت نقدی یارانهها به اقشار دارای درآمد بالا اختصاص پیدا نکند، اما در مراجعات مردمیبه نمایندگان شاهد افراد مستضعفی بودیم که یارانههای آنها قطع شده بود، بعضا حتی مددجوی کمیته امداد یا کسانی درحد مددجویان، مراجعه میکردند و نسبت به این مسأله اعتراض داشتند. معلوم شد که سیستم اطلاعاتی مالی مناسبی در اختیار دولت نیست، هرچند اگر خوب مدیریت میشد، در طول سال ها میتوانست این امکان به وجود بیاید، مثلا کسانی که دارای واحدهای تولیدی هستند یا حقوقهای بالا از دولت میگیرند یا بازنشستگان دارای درآمدهای بالا، یارانهشان قطع شود شاهد بودیم برخی از همین ها یارانه میگرفتند، در مقابل یارانه اقشاری از مستضعفان، حاشیهنشینان و روستاییان قطع شده بود. مصادیقی از این دست نشان میداد که زمینه برای اجرا وجود ندارد. یعنی امکانی برای این شناسایی در دولت نیست تا بتواند دهکهای درآمدی جامعه را به درستی شناسایی کند و براساس شناسایی که انجام میدهد بتواند یارانه اقشار پردرآمد را قطع کند.
در نهایت مجلس مجوز حذف یارانه بخشی از اقشار جامعه را به دولت میدهد یا خیر؟
دوستانی هستند که حامیآقای دکتر روحانی و دولت محترم هستند، نمیگویم تعدادشان در مجلس زیاد است اما مسلما شاهد حمایتهایی از نگاه دولت در این زمینه خواهیم بود. اینکه در نهایت مجلس به چه جمعبندی برسد و تصمیم اکثریت نمایندگان به کدام گزینه هدایت شود، الان قابل پیشبینی نیست و باید منتظر باشیم. در کمیسیون صنایع و معادن کلیات بودجه به زحمت رای آورد، این بیانگر آن است که تاملاتی وجود دارد. حتی از دوستانی که اعلام همراهی با دولت میکنند خیلی هماهنگ نبودند.
خیلیها میگویند حذف یارانه آثار منفی اجتماعی خواهد داشت...
حتما همین طور است.
آیا آقای روحانی با علم به این قضیه میخواهد چنین اقدامیکند. کم پیش میآید که دولتی موافق کاهش محبوبیت اجتماعی خودش باشد؟
اطلاعات دهان پرکنی با دورنماهای خیالی مثل حل کردن موضوع اشتغال داده میشود و تصمیمگیریها بر آن اساس شکل میگیرد وگرنه آقای روحانی موافقت نمیکرد. او میداند که این قبیل اقدامات باعث نارضایتیهای گسترده میشود.
اگر مجلس به دولت برای حذف یارانه بخشی از جامعه مجوز دهد این تبعات دامن گیر نمایندگان در انتخابات مجلس یازدهم نمیشود؟
کسانی در مجلس هستند که مبنا را تبعات نمیدانند، معتقدند آنچه درست است باید انجام شود ولو تحلیل اشتباه داشته باشند.
حتی اگر هزینههای صدور چنین مجوزی به پای مجلس دهم نوشته شود؟
من از کسانی نیستم که موافق این اتفاق باشم. حداقل تا زمانی که سازوکار جایگزین مناسب و مورد پذیرش افکار عمومی ارائه نشود، موافق نیستم. اما اینکه برآیند نظر نمایندگان چه میشود، بستگی به بحثهای روزهای آتی در مجلس خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید