پیامدهای احتمالی برنامه چشمانداز اقتصادی عربستان
افول یک رقیب نفتی برای ایران یا ظهور یک قدرت اقتصادی؟
معرفی برنامه چشمانداز 2030 از سوی حاکمان عربستان مؤید این واقعیت است که این کشور گام بزرگی برای یک انقلاب اقتصادی بزرگ برداشته است.
به گزارش مثلث آنلاین به نقل از خبرگزاری مهر ، مرکز پژوهشی آرا در گزارش راهبردی با عنوان بررسی طرح چشمانداز اقتصادی عربستان 2030 و پیامدهای احتمالی آن با تمرکز بر بخش نفت که توسط اندیشکده سرآمد گردآوری شده، آورده است: رهبران عربستان به این نتیجه رسیدهاند که آینده مسیر حرکت اقتصادشان، برخلاف قرن اخیر نباید از مسیر درآمدهای نفتی باشد؛ بنابراین آنها برنامهای برای اصلاحات اقتصادی تدوین کردهاند و پسر پادشاه نیز به عنوان رئیس شورای اقتصادی دولت و رئیس دفتر پادشاه، شخصاً مسئول پیگیری برنامه شده است تا عربستان در سال 2030 بدون اتکا به نفت، برتری مطلق اقتصادی و متعاقب آن سیاسی و نظامیاش را بر منطقه دیکته کند.
صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان که حدود 100 میلیارد دلار سهام در شرکتهای مختلف دارد، شدیدا در حال یافتن و استخدام متخصصان امور سرمایهگذاری و بانکداران ارشد جهان برای ارتقای ثروت این صندوق به 2700 میلیارد دلار و تبدیل آن به یکی از بزرگترین صندوقهای ملی جهان است. تحلیلگران اقتصادی برآورد کردهاند که در صورت افزایش ثروت این صندوق به 2700 میلیارد دلار، عربستان خواهد توانست سهام شرکتهای بزرگ جهان همچون اپل، مایکروسافت و غیره را خریداری کند و در شکلی جدید، سطح حضور و نقشآفرینی خود را در اقتصاد و تجارت جهانی افزایش دهد.
رقابت در جذب سرمایهگذاری خارجی
ایران و عربستان از کشورهایی هستند که مدیران شرکتهای بزرگ و تحلیلگران بهدقت زیر نظرشان دارند. در جهت هدفهای برنامه چشمانداز 2030 عربستان، سرمایهگذاری خارجی این کشور در گام نخست به 10 برابر میزان کنونی در سال 2020 میلادی خواهد رسید. عربستان اکنون مالک یا سهامدار بسیاری از مجموعههای اقتصادی جهان است؛ یکی از مهمترین سیاستهای عربستان در رویکرد جدید این است که صادرکنندگان خارجیِ عمده به عربستان باید این کشور را در تولیدهای خود سهیم کنند.
بن سلمان در این باره اعلام کرده است که با توجه به خرید سالانه 60 میلیارد دلاری تسلیحات توسط عربستان، شرکتهای تسلیحاتیِ طرف قرارداد باید عربستان را نیز در تولید سهیم کنند و حتی برخی از سایتهای تولیدیشان را در خاک عربستان مستقر کنند. باز شدن درهای عربستان سعودی برای سرمایهگذاریهای خارجی در زمینههای مختلف بهویژه گردشگری با سازوکارهایی مانند گرینکارت و معافیت مالیاتی برای سرمایهگذاران، افزایش درآمدهای غیرنفتی با تکیه بر بخشهایی مانند معدن، مبادلههای مالی- بانکی، بازرگانی، گردشگری، صنایع نظامی، افزایش 100 میلیارد دلاری درآمدهای غیرنفتی، حرکت به سمت افزایش رقابتی شدن اقتصاد عربستان سعودی، شفافیت اطلاعات و دسترسی به اطلاعات آزاد، افزایش 60 درصدی میانگین درآمد هر خانواده سعودی و غیره برخی از مهمترین شاخصههای برنامه عربستان برای دوران پسانفت و سالهای 2030 به بعد هستند.
درمقابل با وجود تمامی امیدواریهای ایجادشده برای افزایش جذب سرمایهگذاری خارجی در دوران پسابرجام، اقتصاد ایران هنوز نتوانسته است به توفیق قابلتوجهی در این زمینه دست پیدا کند. بیش از 160 هیأت اقتصادی خارجی از زمان توافق هستهای به ایران سفر کردهاند اما عملا سرمایهگذاری قابلتوجهی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران بهخصوص بخش نفت و گاز صورت نگرفته است. این در حالی است که رقیب اصلی ایران در منطقه یعنی عربستان سعودی، برنامههای بزرگی را برای آسانسازی جذب سرمایه به اقتصاد بحرانزده خود طراحی نموده است که اجرایی شدن آنها منجر به گرایش سرمایهگذاریهای خارجی به آن کشور و عقبماندگی ایران در این زمینه خواهد شد.
مجموع این عوامل بدان معنا است که عربستان سعودی با پیروی از اصول و برنامههای مندرج در برنامه چشمانداز 2030 میلادی رقیبی جدی در زمینه جذب سرمایهگذاریهای خارجی برای کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله ایران خواهد بود. نکته مهم این است که یک مدیریت واحد که مستقیماً زیر نظر پادشاه سعودی و به ریاست پسر شاه اعمال میشود، این روند را هدایت و کنترل میکند تا دولتمردانی که در سالهای مختلف بر سر کار میآیند، همگی ملزم به حرکت در مسیر راهبردی 2030 باشند. این نکتهای است که در چشمانداز ایران 1404 بدان توجه نشده است و دولتها و دولتمردان ایرانی به فراخور سیاستها و دیدگاههای خود و بر اساس یک چارچوب زمانی چهار یا هشتساله، رفتار و موضعگیری خاصی نسبت به سند راهبردی بلندمدت کشور در پیش میگیرند.
اوپک، بدون عربستان
با در نظر گرفتن اصول و هدفهای این طرح خصوصا تأکید بر کاهش یا قطع وابستگی به درآمدهای نفتی، اینگونه به نظر میرسد که برنامه چشمانداز عربستان 2030 به این معنا است که عربستان دیگر در اوپک نقشی نخواهد داشت یا باید اوپکی بدون عربستان داشته باشیم. بر اساس این طرح جدید اقتصادی، دولت عربستان قصد دارد وابستگی اقتصاد این کشور را به درآمدهای نفتی کاهش دهد؛ بنابراین نیاز به کنترل قیمت نفت برای این کشور به حداقل میرسد. علاوه بر این، طرح خصوصیسازی آرامکو این کشور را به تنها عضو اوپک تبدیل خواهد کرد که مالکیت کامل شرکت ملی نفت خود را در اختیار ندارد. محمدبن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان، نیز در زمان معرفی این برنامه رسماً اعلام کرد که کشورش به قیمت نفت اهمیتی نمیدهد و نفت 30 دلاری یا 70 دلاری برای آنها تفاوتی ندارد؛ چرا که قصد دارند برنامههای اقتصادی خود را دنبال کنند که فارغ از قیمت نفت است.
بر اساس واقعیتهای یادشده میتوان گفت که عربستان سعودی همچنان یک رقیب جدی برای ایران در حوزه نفت و انرژی باقی خواهد ماند. این رقابت برای دهههای متمادی وجود داشته است و با توجه به ذخایر بزرگ هیدروکربوری دو کشور انتظار میرود در آینده نیز ادامه یابد و از این منظر، سازمان اوپک همچنان یکی از عرصههای مهم بروز رقابت نفتی میان ایران و عربستان خواهد بود. تحولات دو سال گذشته بازار نفت، یک درس مهم برای مقامهای عربستان داشت. این کشور با تمامی ادعاهایی که درباره توان سیاسی و اقتصادی خود داشت و علیرغم بهرهمندی از ذخایر بسیار ارزی (حدود 700 میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴) باز هم نتوانست، اقتصاد خود را در برابر کاهش بیش از 60 درصدی قیمت نفت ایمن نگاه دارد، چرا که بخش قابلتوجهی از ذخایر ارزی این کشور از دست رفت و با کسری بودجه سالانه نیز مواجه شد.
این تحولات به مقامهای عربستان بهویژه شاهزاده جوان این کشور نشان داد که آسیبپذیری در برابر قیمت نفت، پاشنه آشیل اقتصاد این کشور است؛ از این رو مهمترین هدف برنامه چشمانداز ۲۰۳۰، کاهش یا قطع وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی تعیین شده است. این هدف عالی ضمن آنکه از نظر اقتصاد ملی و بینالمللی برای عربستان بسیار سودمند خواهد بود، میتواند بهمثابه ابزاری ارزشمند برای مقابله و فشار بر سایر تولیدکنندگان نفت استفاده شود. هرچه میزان وابستگی اقتصاد عربستان به درآمدهای نفت کاهش یابد، این کشور بیشتر خواهد توانست در موقع لزوم از کاهش قیمت نفت بهعنوان یک اهرم فشار علیه سایر تولیدکنندگان که بهشدت نیازمند کسب درآمدهای حداکثری از محل فروش نفت هستند، استفاده کند. مقابله با این ابزار، تنها از راه کاهش سهم درآمدهای نفتی در بودجه و اقتصاد کشور میسر است و انتظار میرود، هدفگذاریهای صورتگرفته در سند چشمانداز 1404 کشورمان با جدیت بیشتری دنبال شوند.
از نگاه راهبردی، عربستان سعی میکند سهم فعلیِ بیش از 10 درصدی عرضه نفت خام و مایعات نفتی را که عاملی برای کسب توجه و پشتیبانیهای خارجی در حفظ امنیت و ثبات سیاسی این کشورند، حفظ کند. هماکنون «دغدغه حفظ ثبات سیاسی داخلی و نظام سیاسی غیرامروزی این کشور» به «دغدغه امنیتی جهانی» بدل شده است؛ ازاینرو با وجود کاهش وابستگی به نفت در اقتصاد این کشور در صورت تحقق برنامههای متنوعسازی اقتصاد چشمانداز ۲۰۳۰، سیاست حفظ سهم بازار از سوی عربستان ادامه مییابد. کاهش مصرف داخلی نفت یکی از مهمترین هدفهای برنامه چشمانداز 2030 عربستان است که هدف از آن، حفظ توان صادراتی این کشور در رقابت با سایر صادرکنندگان نفت است.
به اعتقاد مؤسسههای معتبر فعال در زمینه انرژی، تولید نفت عربستان در سالهای آینده به دلیل بالارفتن عمر میدانهای این کشور کمکم رو به کاهش خواهد گذاشت و در صورت تداوم روند کنونیِ مصرف نفت در داخل از توان صادرات نفت این کشور تدریجا کاسته خواهد شد؛ بنابراین جایگزینی مصرف نفت در داخل با سایر منابع انرژی بهویژه گاز طبیعی از برنامههای مهم عربستان برای حفظ ظرفیتهای صادراتی خود است.
در ادامه این بخش از گزارش راهبردی آمده است: در سالهای گذشته عربستان سعودی با استفاده از شرایط نابسامان عراق و نیز تحریمهای اعمالشده علیه ایران توانست سهم خود را در بازارهای مختلف به شکل قابلتوجهی افزایش دهد و حتما حفظ و ادامه دادن به این روند در سالهای آینده همچنان اهمیت فراوانی در برنامههای اقتصادی این کشور خواهد داشت؛ مثلا چین یکی از کشورهای مهم مصرفکننده نفت در سالهای اخیر است که تولیدکنندگان بر سر به چنگ آوردن بازار آن با هم رقابت میکنند. بهطور سنتی عربستان در این بازار غالب بوده و اغلب مصرف این کشور را تأمین کرده است اما در چند سال گذشته میزان صادرات عربستان به چین روند ثابتی را پیموده و این روند باعث شده است تا پنجرههای جدیدی برای دیگر تولیدکنندههای نفت برای ورود بیشتر به بازار مصرف چین باز شود و بسیار قابلتوجه است که در دو سال گذشته روسیه صادرات نفت خود را به چین روزانه 215 هزار بشکه افزایش داده است، درحقیقت عربستان و روسیه شانهبهشانه در این دو سال برای نفوذ در بازار چین رقابت کردهاند.
از سوی دیگر، روند صادرات نفت ایران به چین در چند ماه اخیر افزایش قابلتوجهی داشته و صادرات این کشور به رقمِ پیش از تحریمها هم رسیده است. سهم ایران از بازار چین در سال 2010 حدود 6 درصد بوده که در مواردی به زیر 5 درصد هم رسیده اما در چند ماه گذشته سهم نفت ایران در بازار چین به نزدیک 10 درصد رسیده است. بیشترین میزان صادرات نفت ایران به چین در فاصله بین سالهای 2011 و 2012 به حدود 18 درصد از بازار چین هم رسیده بود. به هر صورت چین بازار بزرگی برای تولیدکنندگان نفت دنیا محسوب میشود و رقابت برای بهدستآوردن این بازار ادامه دارد.
این رقابت را میتوان در بازار هند نیز بهخوبی دید؛ از سال 2011 میلادی و با توجه به تحریمهای بینالمللی علیه صادرات نفت ایران، رقابت میان سه کشور بزرگ عضو اوپک در زمینه صادرات نفت به هند در سطح قابلتوجهی قرار داشته است. آنگونهکه نشریه میس در گزارش خود آورده است، در فاصله سالهای 2011 تا 2015 میلادی در نتیجه محدودیتهای سنگین ایجادشده برای ایران، سهم کشورمان در واردات نفت هند حدود یک درصد کاهش یافته است.
با این حال، این روند در سال 2016 کاملا متحول گردید،. بر اساس آخرین آمار منتشرشده حجم واردات نفت هند از ایران در ماه اکتبر سال 2016 میلادی با افزایش 3 برابری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به 789 هزار بشکه در روز رسید. ایران در رقابت با سایر کشورهای تولیدکننده نفت در بازار هند، که سریعترین رشد مصرف نفت در جهان را به خود اختصاص داده، از سایرین پیشی گرفته و وضعیت سایر رقیبان را در این بازار تضعیف کرده و در تلاش است تا با پیشی گرفتن از تولیدکنندگانی مانند عربستان و عراق در بازار هند مجددا جایگاه خود را در بازار انرژی این کشور بازسازی کند.
محمولههایی که ایران در ماه گذشته برای پر کردن ذخایر نفتی راهبردی هند به این کشور ارسال کرد، موجب شد تا برای اولینبار در سال 2016 به بزرگترین تأمینکننده نفت هند تبدیل شود. این در حالی است که صادارت نفتی عربستان در این ماه 697 هزار بشکه در روز بود؛ البته باید گفت که در بازه زمانی ژانویه تا اکتبر ۲۰۱۶، عربستان با فروش 830 هزار بشکه در روز همچنان بزرگترین تأمینکننده نفت هند محسوب میشود و کشورهای عراق و ایران با 784 و 456 هزار و 400 بشکه صادرات در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. در 7 ماهه نخست سال مالی هند، یعنی در فاصله ماههای آوریل تا اکتبر هند روزانه 523 هزار بشکه نفت از ایران خریده درحالیکه این رقم در مدت مشابه سال گذشته 249 هزار و 100 بشکه بوده است.
مرکز پژوهشی آرا، در بخش پایانی این بخش از گزارش راهبردی خود نوشته است: حتما در یک چشمانداز بلندمدت، تحولات گوناگون سیاسی و اقتصادی میتواند بر روندهای کنونی صادرات نفت تأثیرگذار باشد. هرگونه فراز و نشیب سیاسی مستقیما بر مناسبات اقتصادی و تجاری میان دو کشور بهویژه در زمینه تجارت نفت و انرژی اثرگذار است و این قاعده شامل رقابتهای ایران و عربستان در زمینه صادرات نفت در سالهای آینده نیز میشود. در پرتو اجرای برنامه چشمانداز 2030 عربستان، این کشور همچنان رقیبی جدی برای کشورمان در حوزه صادرات نفتخواهد بود و تلاش عربستان برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی هرگز به معنای کاهش اهمیت بازار و صادرات نفت برای این کشور نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید