گفتوگوی مثلثبا با محمد هاشمی
افزایش قیمت ارز کار دولت نیست
محمد هاشمی، معاون اجرایی دولت اصلاحات و سازندگی از تجارب افزایش ارز در آن دولتها میگوید و معتقد است: «افزایش ارز پدیده بدی است و ربطی به توسعه اقتصادی ندارد.» او تأکید میکند: «افزایش قیمت ارز موجب کاهش داراییهای افراد میشود و وقتی کسی در این اتفاق زیان کند نظر خوبی نسبت به دولت و نظام نخواهد داشت.»
در نیمه دوم فروردینماه شاهد بیثباتی در بازار ارز بودیم بهطوری که قیمت دلار به بیش از 6 هزار تومان رسید، شما به عنوان کسی که در دولت سازندگی و دولت اصلاحات معاون اجرایی بودید، این اتفاق را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولا وقتی قیمت ارز افزایش پیدا میکند، معنیاش کاهش ارزش پول ملی است. کاهش ارزش پولی ملی یعنی داراییهای ملی متعلق به اشخاص حقیقی و خصوصی از دست میرود و طبعا زیان به داراییهای افراد حقیقی و حقوقی اتفاق مطلوبی نیست. نکته دیگر آنکه عده زیادی در کشور هستند که درآمدشان ثابت است. البته عده محدودی ثابت نیست و متغیر است و خیلی برای آنها نوسان قیمت ارز فرق نمیکند، ولی آنها که درآمدشان ثابت است، وقتی ارزش پول ملی کاهش پیدا کند یعنی قدرت خرید آنها کاهش پیدا کرده است. وقتی قدرت خرید آنها کاهش پیدا کند تأثیر منفی روی سطح زندگی میگذارد و هزینههایشان بالا میرود. این اتفاق خوبی در اقتصاد کشور نیست که 80 -90 درصد از جمعیت که درآمد ثابت دارند یکدفعه به تناسب افزایش قیمت ارز از درآمد آنها کاسته و به هزینه آنها اضافه شود. یعنی اگر 10درصد ارزش پول ملی کاهش پیدا کند هزینه کسانی با درآمد ثابت 20 درصد افزایش مییابد، یعنی فشار مالی دوبرابری را تحمل میکنند. این پدیده نامناسبی در یک کشور و جامعه است. در مجموع از نظر تحلیل سیاسی و اقتصادی نوسان قیمت ارز پدیده بدی محسوب میشود.
یک نکتهای را درباره زمان دولت آقای هاشمی مطرح میکنند و میگویند «در یک مقطعی بنا به الگوهای توسعهای قیمت ارز گران شد تا بعد از آن رونق اقتصادی بهوجود آید» آیا اینطور بود؟
خیر، زمان ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی فقط یک ماه نوسان ارز داشتیم، آن زمان در آمریکا دولت کلینتون حاکم بود. کلینتون یک هزار تومانی را برداشت و گفت «وقتی قیمت دلار به هزار تومان برسد، من میتوانم بر دولت ایران خیلی فشار بیاورم تا تحولاتی در کشور رخ دهد». پس دولت آقای هاشمی فقط یک بار این مسئله را داشت که قیمت ارز بالا رفت. آقای هاشمی با مدیریت ابزارهایی که در اختیار داشت، قیمت ارز را کمتر از یک ماه پایین آورد و قیمت ارز از حدود 900 تومان به 60 تومان برای تولید و بخش خصوصی و 170 تومان برای خدماتی مثل سفرهای خارجی و سیاحتی رسید تا آمریکاییها نتوانند از این طریق خسارتی را به کشور وارد کنند. تا زمانی که دولت تحویل آقای خاتمی شد قیمت ارز در این ارقام ثابت بود. بعد از آن، در دولت آقای خاتمی کمی قیمت ارز بالا رفت اما کنترل کردند. بدترین وضعیت وقتی حساب کنیم در دولت دوم آقای احمدینژاد اتفاق افتاد که یکدفعه ارز بر اثر جهش از 1200 به بالای 3 هزار تومان رسید که در تاریخ ایران بیسابقه بود.
آیا افزایش قیمت دلار ربطی به سیاستهای توسعهای دارد؟
خیر، این پدیده توسعهای نیست. ربطی به توسعه ندارد و در کل نیز پدیده بدی است. تأثیر منفی و زیانش را هم بیشتر اقشار آسیبپذیر همچون افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی و کسانی که درآمد ثابت دارند، میبینند. کسانی که حقوق ثابت دریافت میکنند کارگر و کارمند هستند، کسبه نیستند که گران بخرند و گران بفروشند. البته شاید قدری مشتریهایشان کم شود اما به آن معنا فشاری زیادی تحمل نمیکنند.
برخی تحلیل میکنند که نوسان رخداده در بازار ارز با اراده دولت انجام شد، نظر شما چیست؟
اظهارنظر درباره این سوال خیلی مشکل است اما به نظر من نمیتواند اراده دولت باشد. یعنی من این مسئله را نمیتوانم بپذیرم که دولت اراده کرد تا ارز را تا یک قیمتی بالا ببرد. این از لحاظ اقتصادی و سیاسی به زیان کشور است و به صلاح کشور نیست چون امروز دارایی مثلا فردی صد میلیون تومان میارزد اما وقتی ارزش پول ملی 20 درصد کم شود، ارزش سرمایههای آن فرد 80 میلیون میشود و در واقع زیان میکند، کسی که زیان میکند نمیتواند نظر خوبی نسبت به دولت و نظام داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید