علی صوفی : دولت زیادی خوشبین بود افزایش قیمت اراده دولت نبود
در روزهای اخیر شاهد افزایش یکباره قیمت ارز در بازار بودیم اما دولت بعد از مدتی صبر و سکوت ورود و برای کنترل اوضاع اقدام کرد، برخی معتقدند «این اتفاق با اراده خود دولت انجام شد» اما من معتقدم التهاب در بازار ارز و سکه خارج از اراده دولت رخ داد. چند متغیر داریم که باید تمام متغیرها را در پدیده رخداده در نظر بگیریم. درواقع به طور کلی متغیرها به دو دسته تقسیم میشوند؛ یکسری متغیرهای قابل کنترل و یکسری متغیرهای غیرقابل کنترل. آن متغیرهای غیرقابل کنترل نیز خود چند دسته قابل تقسیم هستند. یک دسته از متغیرها شامل اراده کشورهای متخاصم تأثیرگذار در سطح بینالمللی میشود. آنها مقابل ارز حاصل از فروش نفت که باید در اختیار دولت ایران قرار بگیرد و در شبکههای بانکی جریان پیدا کند، مانعتراشی میکنند. یعنی بعد از برجام گشایشهایی در نقلوانتقال ارز حاصل از فروش نفت اتفاق افتاد اما بعد از روی کارآمدن آقای ترامپ در آمریکا روند این گشایش معکوس شد و الان سوئیفت انجام نمیشود. این متغیر دسترسی دولت را به ارز کم میکند.
مثلث: متغیر بسیار مهم و غیرقابل کنترل دیگر سرنوشت برجام است. آمریکا تهدید میکند در برجام نخواهد ماند. در واقع یک بازی را طراحی کرده که 3 ماه به 3ماه باید حضورش را در برجام تمدید کند. وقتی تمدیدی انجام میدهد همزمان تهدید هم میکند که دفعه بعد این تمدید انجام نخواهد شد پس همواره چالش جدی در رابطه با سرنوشت برجام و اجرای تعهدات آن وجود دارد که این خود به خود تأثیرگذار است چون خیلی از کشورهایی که با آمریکا و اروپا معامله و ارتباط دارند، در نوع مناسباتشان با ایران بلاتکلیف هستند.
اوضاع و احوال منطقه و نقش ایران در منطقه نیز متغیری است که تأثیر خودش را از نظر سیاسی و اقتصادی بر مسائل ارزی کشور میگذارد.
البته همه متغیرهای غیرقابل کنترل منحصر به خارج از مرزها نیستند، بلکه در داخل نیز متغیرهایی وجود دارند که قابل کنترل توسط دولت نیستند مثلا همکاری بین دستگاهی که باید وجود داشته باشد خود چالشی برای دولت است اما با این وجود، میتوان گفت خود دولت بیشترین تأثیر را دارد و این بسته به آن است که چه سیاستی را انتخاب میکند. دولت آقای روحانی از ابتدا با دو بحران تورم و رکود در سطح داخلی مواجه بود و عزم دولت بر مهار و کنترل تورم قرار گرفت که از وظایف دولت به لحاظ اقتصاد کلان است، به عبارت دیگر دولت وظیفه دارد تورم را مهار کند. به همین خاطر از ابتدا دولت آقای روحانی سیاست انقباضی در پیش گرفت و سعی کرد بازار سرمایه از جمله ارز را تحت تأثیر قرار دهد یعنی اراده خود را بر این قرار داد که نگذارد قیمت ارز بالا برود و قیمت ارز را نگه دارد و کنترل کند اما نقدینگی که یک متغیر غیرقابل کنترل برای دولت شده بر اثر سیاست انقباضی فعال شد. به عبارت دیگر سیاست انقباضی دولت مهار رکود و ایجاد رونق اقتصادی در عرصه تولید را به محاق برد. خیلیها به این اراده و سیاست دولت معترض بودند اما دولت عزمش جزم بود که فقط به تورم تکرقمی برسد. این کار باعث افزایش نقدینگی در جامعه شد و این نقدینگی تهدید جدی برای دولت است چون متغیر کنترلنشدنی محسوب میشود. دولت میتوانست با سیاستهایی نقدینگی را به سمت تولید سوق دهد اما این کار با آن سیاست انقباضی جور درنمیآمد. راه دیگر آن بود که دولت بستری فراهم آورد که بازار سرمایه یعنی بورس جاذب نقدینگی سرگردان در جامعه شود. درواقع وقتی نقدینگی جامعه فعال میشود بورس، مسکن، تولید، ارز، سکه و طلا عرصههای مستعد برای جذب نقدینگی هستند. کاملا مشخص بود دولت سعی کرد همه اینها را برای مبارزه با تورم در سطح پایین نگه دارد، منتها همه اینها پایین نگهداشتن تصنعی است چون مثل ظروف مرتبطه میمانند، طبعا باید اجازه داده میشد نقدینگی مسیر خودش را پیدا کند و دولت کاری کند که مردم به حضور در بورس ترغیب شوند که میتواند مفید باشد اما دولت اجازه نداد بورس رشد کند و شاخص کل بورس را از 85 هزار پایین کشید و بین 50 تا 60 هزار قرار داد و مدتها نیز بازار بورس را مهار کرد. این اتفاق باعث شد مردم پول خود را به سمتوسوی دیگری ببرند و اساسا کمتر در جهت تولید و بورس استفاده کنند. بر اساس این سیاست دولت نقدینگی سرگردان در جامعه رشد زیادی پیدا کرد. به نظر میرسید دولت برای این قضیه فکری کرده باشد و مکانیزم کنترلش را پیشبینی و طراحی کرده اما اتفاقی که افتاد نشان میدهد که دولت در یک مرحلهای سیاستش بر این قرار گرفت که این کار را انجام دهد و یکدفعه دستش را از کنترل بازار ارز برداشت و یکدفعه کنترلش را رها کرد. از این طرف سکه و طلا بالا رفت. از آن طرف قیمت ارز بالا رفت. اگر دولت اجازه میداد بازار سرمایه شناور باقی بماند نقدینگی مسیر خود را پیدا میکرد. دولت میتوانست نقدینگی سرگردان در جامعه را کنترل کند و اوضاع بازار ارز و سکه از دستش خارج نشود. به نظر میآید که یک مقدار خوشبینی بیش از حدی در دولت به اجرای برجام بهوجود آمده بود که دولت را امیدوار کرده بود که تهدیدی وجود ندارد و بعد از اجرای برجام شاهد هجوم سرمایههای خارجی به کشور و افزایش سرمایهگذاری در امر تولید خواهیم بود و نیازی به کنترلهای بیشتر نیست اما فکر میکنم دولت مقداری غافلگیر شد. حالا باید دید اقدام بانک مرکزی در تکنرخیکردن قیمت ارز چه حاصلی را در پی خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید