مردم در شوک هستند/ چرا دولت نمیتواند بازار ارز را کنترلکند؟
آیا استراتژی دولت تدافعی است یعنی همانطور که آقای روحانی گفت میخواهد برای روز مبادا صرفهجویی ارزی کند یا استراتژی بازار را مبنای کار خود قرار داده است. این نامشخصبودن استراتژی باعث شده که پیشبینی وضعیت اقتصادی بسیار مشکل شود و فعالان اقتصادی در اینجا سردرگم باشند.
مثلث/ جمشید عدالتیان عضو اتاق ایران: رشد ناگهانی قیمت ارز در هفته گذشته برای من جای سوال داشت چون اتفاق جدیدی نیفتاد که متأثر از آن بخواهد قیمت ارز نوسان پیدا کند. برخلاف دکتر سیف که معتقد به بگیر و بزن و ببند بود، دکتر همتی به بازار آزاد و مدیریت شناور قیمت ارز اعتقاد دارد. او وقتی به ریاست بانک مرکزی منصوب شد، سیاست بازار آزاد را برای ارز دنبال کرد و برای کالای اساسی ارز 4200 تومان تخصیص داد تا مردم تحت فشار قرار نگیرند اما برای ارز مورد نیاز واردات مواد اولیه کارخانهها سیاست بازار ثانویه را به کاربرد و مقرر کرد که با 5 درصد اختلاف صرافیها به عرضه ارز بپردازند تا سایر مایحتاج ارزی مردم پاسخ داده شود. وضعیت اخیر عملا همه تدابیر و طراحیهای بانک مرکزی را مختل کرد.
گرچه به ظاهر کمبود عرضه ارز و مساله روانی را عامل افزایش قیمتها میدانند اما با این نرخهایی که میشنویم به نظر نمیآید تقاضای واقعی عامل اصلی باشد چون با دلار 15 هزار تومان نه میشود مسافرت رفت، نه بیمار به خارج کشور اعزام کرد، نه دانشجویی میتواند درس بخواند و نه نیازی را مرتفع میکند، بنابراین چون نیاز واقعی نیست، متقاضی واقعی هم در بازار وجود ندارد. عوامل اصلی این اتفاق را سوداگری یا دخالت خارجی میدانم.
دخالت کشورهای خارجی در بازار ارز ایران را احتمال میدهم چون انگیزه عربستان و امارات برای متلاشیکردن اقتصاد ایران زیاد است. در خیلی از تبلیغات خرید و فروش ساختمان در دبی مطرح میشود که ریال میپذیرند. این ریال را حتی اگر ضرر کنند از متقاضیهای خرید ساختمان در دبی میگیرند و در داخل شروع به خرید ارز میکنند.
قیمت دلار وقتی به 15 هزار تومان رسید فاصله زیادی با قیمت واقعی که حدود 8 تا 9 هزار تومان است داشت و این یعنی 6 تا 7 هزار تومان بالاتر از قیمت واقعی. در چنین وضعیتی متقاضی برای خرید وجود ندارد. به نظرم یک توطئهای وجود دارد و اینجا وزارت اطلاعات باید سریع دخالت کند و جلوی اخلالگران بازار ارز را
بگیرد.
باز هم تأکید میکنم آنچه در حال وقوع است غیرطبیعی، غیرواقعی و غیرمنطقی ارزیابی میشود، عواملش هم باید سریعا شناسایی شود تا ببنیم آیا مزدوران خارجی پشت پرده ماجرا هستند یا موضوع سوداگری است و دلار از این دست به آن دست میچرخد و تصنعی قیمت بالا میرود.
اینکه آقای روحانی در مجلس گفت «اگر اراده کنم قیمت ارز را پایین میآورم» بله، من هم معتقدم چنین امکانی را دارد، البته برخی معتقدند افزایش قیمت دلار با اراده دولت اتفاق افتاد اما من چنین دیدگاهی ندارم. معتقدم دولت و بانک مرکزی روی دلار 7-8 هزار تومان تمرکز داشتند که با اختلاف 5 درصد در بازار صرافی نهایتا با رقم 9 هزار تومان خرید و فروش شود اما آنچه رخ داد خارج از این قاعده است چون به اندازه کافی ذخیره ارزی در کشور داریم؛ پس وضعیت کنونی بازار ارز طبیعی نیست. اگر هم با اراده دولت انجام میشود معنایش این است که خود دولت اخلالگر اصلی اقتصاد است و مجلس باید دولت را به عنوان اخلالگر بزرگ اقتصادی استیضاح کند. اما به نظر من دولت و بانک مرکزی مایل نیستند که قیمت دلار بیشتر از 8-9 هزار تومان شود چون اقتصاد کشور از هم میپاشد.
تولید با دلار 15 هزار تومان اصلا صرف ندارد. هیچ مسافری از ایران نمیتواند به خارج کشور برود. باز هم تأکید میکنم برای دلار 15 هزار تومان تقاضای واقعی وجود ندارد. به نظر میآید فقط سوداگری و اخلالگران اقتصادی باید در پدیدآوردن این وضعیت دست داشته باشند.
شورای اقتصاد مقاومتی، جلسه سران سه قوه، شورای بحران و شورای عالی اعتبارات در بانک مرکزی باید خیلی بیشتر هماهنگ عمل کنند. یکسری مسائل مربوط به مدیریت ضعیف است. به نظر من مدیریت کنونی، مدیریت بحران نیست.
وقتی جنگ اقتصادی جریان دارد، باید سیاستهای مدیریت بحران به کار گرفته شود اما استراتژی دولت در قبال وضعیت فعلی کاملا روشن نیست. آیا دولت استراتژی تدافعی دارد یا استراتژی تهاجمی؟ این را به عنوان یک فعال اقتصادی نمیتوانم برای خود مشخص کنم.
به شخصه نمیدانم پلن اول و پلن دوم دولت درصورتی که تحریمها تشدید شود چه است و این کاملا شفاف نیست. شاید سناریوها برای خود دولت شفاف باشد ولی از رفتار و عمل اقتصادی آنها به عنوان یک اقتصاددان و فعال اقتصادی هیچ نوع سیگنالی
نمیگیرم.
آیا استراتژی دولت تدافعی است یعنی همانطور که آقای روحانی گفت میخواهد برای روز مبادا صرفهجویی ارزی کند یا استراتژی بازار را مبنای کار خود قرار داده است. این نامشخصبودن استراتژی باعث شده که پیشبینی وضعیت اقتصادی بسیار مشکل شود و فعالان اقتصادی در اینجا سردرگم باشند.
عملا در یک هفته گذشته هیچکس به ما مواد اولیه نفروخت. کارخانه ما کاملا از کار افتاده است. پیش از آن هم مدتها بود که به حالت نیمهفعال کار میکردیم. با این وضعیت دیگر نمیتوانیم اقساطمان را بدهیم. صدها تولیدی وضعیت مشابه ما را دارند. اگر دولت واقعا استراتژی خود را مشخص و مردم و تولیدکننده را قانع کند، قطعا وضعیت بهتری خواهیم داشت اما الان بیشتر سیگنال بلاتکلیفی و منفعلبودن از دولت دریافت میشود.
در واقع بانک مرکزی و دولت نشستند و ناظر بر نواسان قیمت دلار هستند. هیچ احساس نمیشود که حرکتی وجود دارد. پیام افزایش قیمت دلار این است که بحران وجود دارد و بازار از دست دولت خارج است. این پیام باید مورد توجه قرار گیرد، اگر این طور نشود میتواند برای کل اقتصاد خطرناک باشد.
دلار 15 هزار تومانی از تورم 100 تا 200 درصدی است، این واقعا با وضعیت کشور جور در نمیآید. کسی که در پشت صحنه دلار 15 هزارتومانی است واقعا اخلالگر محسوب میشود، چون بر مبنای فروپاشی اقتصاد ایران عمل میکند. خلاصه زنگ خطر به صدار درآمده است و اگر دولت برای خروج از بحران کاری نکند، به فاجعه نزدیک میشویم و اگر به فاز فاجعه اقتصادی برویم، مرحله بعد فروپاشی اقتصادی است که دیگر نمیتوان آن را جمع کرد.
دیدگاه تان را بنویسید