گرانی سیمان با بورس کالا رفع نمی شود
ابوذر انصاری، کارشناس بازار در خصوص رخدادهای بازار سیمان در خصوص مدیریت بازار عنوان کرد: ناهماهنگی و کمی تقابل بین وزارت صنعت، معدن و تجارت و بورس کالا میتواند به تنظیم بازار خدشه وارد کند.
یکی از دلایل موفقیت تنظیم بازار محصولات پتروشیمی نسبت به سایر کالاها از جمله فولاد و حالا سیمان هماهنگی و همفکری بین تمامی اعضای کمیته تخصصی پتروشیمی است، تقریبا همه اعضا و بازیگران به این فهم مشترک رسیدهاند که حفظ تعادل بازار در گرو همکاری است و نه تقابل و تکروی. تقریبا در تمامی حوزهها از جمله سیمان، فولاد و... وزارت صنعت، معدن و تجارت معمولا نگاهی دستوری به قیمتها دارد و وزارت صنعت، معدن و تجارت میخواهد نقش بانک مرکزی درکنترل تورم را بازی کند، تعادل و تنظیم بازار را کاهش قیمتها تلقی و تفسیر کرده و بورس کالا هم دنبال بازاریابی و افزایش حجم معاملات است.
وی در خصوص ورود شرکتها به بورس کالا گفت: برخی شرکتها جهت فرار و رهایی از قیمتگذاری دستوری و مداخلات دولت مخصوصا وزارت صنعت، معدن و تجارت به بورس کالا پناه میبرند اما بورس کالا به تنهایی نمیتواند نقش رگولاتور و تنظیمگر در یک اقتصاد غیررقابتی را بازی کند.
به عنوان یک کارشناس اقتصادی همواره موافق شفافیت و عرضه محصولات در بورس کالا هستم چون با کمک اطلاعات و دادههای معاملات که در اختیار همه کارشناسان است میتوان بازار را تحلیل کرد. همواره منتقد دخالت دستوری و سیاسی در قیمت بودم و همواره گفتهام که قیمت یک عدد تصادفی نیست که با دستور کاهش یا افزایش یابد، بلکه متغیر قیمت نتیجه سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت مخصوصا فرآیندهای عرضه و تقاضاست.
واقعیت آن است که عملکرد بورس کالا در معاملات سیمان متکی بر هدف و برنامه منتشرشدهای نبوده و با یک شوک مقطعی و انتظاری در فاز عرضه به تبع قطعی برق شرایط به گونهای دگرگون میشود که عدمتعادل را به وضوح مشاهده میکنیم. مهمتر از اینها داشتن نقشه راه و چارچوبهای مشخص و شفاف برای دولت، ذینفعان و کارشناسان بازار سرمایه است. البته در حال حاضر در حوزه سیمان به جز قواعد داخلی بورس، هیچگونه چارچوب و دستورالعمل مشخص، فرابخشی و شفافی جهت انجام معاملات در بورس کالا وجود ندارد.
بهتر بود شرکت بورس کالای ایران ضمن بازاریابی و مذاکره با شرکتهای سیمانی چارچوب مشخص و دستورالعمل شفافی با الگوبرداری از دستورالعمل تنظیم بازار محصولات پتروشیمی در حوزه قیمت، عرضه، کف عرضه و تقاضا به تنهایی یا با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت و انجمنهای ذیربط تدوین و منتشر میکرد بعد معاملات در بورس کالا شروع میشد.
انصاری در ادامه گفت: برآوردها نشان میدهد که تقاضای ماهانه سیمان در کشور رقمی نزدیک به چهار میلیون تن است. بهتر بود شرکت بورس کالای ایران پذیرش سیمان توسط شرکتهای سیمانی زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی، شرکتهای سیمانی زیرمجموعه گروه توسعه ملی و شرکتهای سیمانی زیرمجموعه بنیاد مستضعفان را منوط به عرضه مثلا یک تا دو میلیون تن میکرد؛ یعنی قبل از پذیرش و معامله در بورس کالا یک کف عرضه هفتگی مشخص با همکاری و هماهنگی با هلدینگها تعیین میشد یا فرمول و روش محاسبه قیمت پایه را جهت تحلیل و پیشبینی قیمتها به صورت شفاف مشخص میکرد.
این در حالی است که مشکل اصلی یا همان اختلاف قیمتهای پایه اعلامی توسط عرضهکنندههای مختلف مشخص نیست به چه نتیجهای ختم خواهد شد. به عنوان مثال قیمت پایه سیمان تیپ-۲ دو عرضهکننده مختلف۳۷۰ تا ۶۷۰ تومان است. قیمتهای پایه باید برای همه کارشناسان و ذینفعان پیشبینیپذیر باشد.
معمولا بورس کالا را محل کشف قیمت و سازوکار اقتصادی بر مبنای مولفههای بازار و مبتنی بر نظام عرضه و تقاضا میدانند، اما ظاهرا کشف قیمت دربورس کالا در حوزه فولاد و سیمان مبتنی بر میل عرضهکننده است. وقتی اقتصاد کلان رقابتی و آزاد نباشد تقاضاکننده مجبور است پیرو و تابع میل عرضهکننده باشد.
منبع: دنیای اقتصاد
دیدگاه تان را بنویسید