فرافکنی ریاض
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

در شرایطی که همواره نام عربستان به‌عنوان حامی ‌و بانی پیدایش داعش مطرح است اما ادله چندان واضح و شفافی که در سطح کارشناسی شده تایید کند این کشور حمایتگر اصلی داعش است به چشم نمی‌خورد. اما استفاده ابزاری از داعش توسط عربستان مشهود است و سوال اینجاست که آیا امروز موارد ابزاری استفاده عربستان از داعش تمام شده و اینکه آیا داعش برگ سوخته است؟ همچنین نوع نگاه بن‌سلمان به داعش باتوجه به هماهنگی‌هایش با دونالد‌ترامپ نیز حائز‌اهمیت است. از سوی دیگر اختلافات عربستان با قطر نیز مطرح است، زیرا عربستان تلاش دارد به این وسیله فرافکنی کند و قطر را متهم می‌کند که حمایتگر اصلی داعش در منطقه قطر است و قطر را بانی گسترش داعش در منطقه می‌داند. درواقع بعد از هماهنگی‌هایی که عربستان با آمریکا داشت، سفر‌ ترامپ به منطقه و پیش آمدن بحث ناتوی عربی، کشورهای عربی با محوریت ریاض تلاش کردند که هماهنگی‌هایی با هدف تضعیف ایران انجام دهند و مخالفت خود را با ادامه حضور بشار اسد در سوریه اعلام کنند.

در این محور تلاش‌‌‌شان بر این مساله متمرکز شده ‌که از یک سو ایران را به ظن خود عنصر برهم زننده امنیت منطقه در خاورمیانه معرفی کنند و از سوی دیگر کشورهای عربی و غیرعربی را هماهنگ کنند که با سیاست‌های منطقه‌ای ایران به مخالفت برخیزند.

در این راستا بن‌سلمان علنا اعلام کرده که قطر یا باید شرایط 13 گانه آنها را بپذیرد یا آنها تلاش خواهند که انزوای بیشتر قطر را فراهم سازند.

یکی از موارد 13 گانه تاکید بر آن است که قطر باید سطح روابط دیپلماتیک خود را با ایران کاهش دهد یا حتی قطع ارتباط کند. در کنار آن عربستان می‌خواهد با مطرح کردن ادعاهایی، افکار عمومی را به این سمت بکشاند که ایران در کنار داعش و قطر عامل ناامنی در منطقه هستند. در حالی که اگر به بحران‌های منطقه‌ای از سال 2002 نگاهی داشته باشیم، می‌بینیم که پادشاهان عربستان با حمایت‌هایی که از گروه‌های مختلف تکفیری و گروه‌های سنی تندرو داشتند، عامل کشیدگی اوضاع سیاسی و ناامنی منطقه بودند. اگر موضوعات را تاریخی نگاه کنیم در بحث عراق این عربستان بود که با حمایت از گروه‌های تکفیری و گروه‌های تندرو سنی شرایط را برای ایجاد جنگ فرقه‌ای، قومی‌و مذهبی در عراق به‌وجود آورد. بعد از قدرت‌یابی دولت اسلامی تحت عنوان داعش دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی عربستان هماهنگی‌های لازم را با این گروه به‌وجود آوردند و از لحاظ نظامی و سیاسی حمایت‌های مختلفی داشتند. در سوریه نیز به همین صورت بوده است؛ گرچه پادشاه عربستان اعلام کرده که حمایت‌های آنها شامل ارتش آزاد ملی سوریه و گروه‌های دیگر است اما علنا می‌بینیم در سوریه نیز مخالفان اصلی اسد همین جبهه‌النصره و داعش هستند. این گروه‌ها در جبهه میدانی علنا باعث خرابکاری و تداوم کشت و کشتار هستند. اگر این فاکتورها را در نظر بگیریم می‌بینیم که برخلاف سیاست‌های اعلانی عربستان مبنی بر اینکه این کشور رهبری ائتلاف را در کنار آمریکا علیه گروه داعش و دیگر گروه‌های تندرو سنی و تکفیری برعهده دارد، به نوعی حمایت‌هایی از داعش داشته و ‌آن را ادامه می‌دهد. ولی باتوجه به شرایط پیش آمده یعنی شکست داعش در عراق و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره گروه داعش در سوریه به نظر می‌رسد بن سلمان با تغییر اولویت‌های خویش برای انحراف افکار عمومی به‌دنبال مقصر نشان دادن کشورهای دیگر در ماجرای داعش است و در این میان انگشت اتهام به سمت قطر نشانه گرفته شده است.

اگر عملکرد قوی محور مقاومت در سوریه و کمک‌های ایران برای سرکوب داعش در عراق نبود بدون شک ‌عربستان همچنان به نوعی حامی ‌داعش بود و این تغییر رویه عربستان به این علت است که جبهه محور مقاومت تلاش‌های منسجمی‌ را برای شکست داعش در عراق و سوریه انجام داده است. باتوجه به روند پیش آمده و قطعی شدن شکست داعش در عراق و سوریه، بن‌سلمان مجبور است ‌خود را با شرایط موجود تطبیق دهد. شرایط موجود ایجاب می‌کند که حامیان دیروز داعش به نوعی مدعی شوند که آنها بودند شرایط را برای شکست داعش فراهم ساختند اما همانگونه که اعلام شد مامن اصلی رشد گروه‌های تروریستی، عربستان بوده و داعش بیشترین عضوگیری را از عربستان، اردن و کشورهایی که مدعی تشکیل ائتلاف علیه داعش یا شکست این گروه هستند، داشته است.

بنابراین در شرایط موجود، به نظر می‌رسد که تاریخ مصرف داعش برای بن‌سلمان و حتی ‌ترامپ و برخی کشورهای عربی تمام شده است و آنها به‌دنبال آن هستند که خود را به‌عنوان کشورهایی که شرایط را برای شکست داعش فراهم آورد‌ه‌اند به افکار عمومی معرفی کنند و در کنار آن به‌عنوان گزینه‌های جایگزین برای داعش هستند.

یعنی ممکن است با شکست میدانی داعش در عراق و سوریه شاهد آن باشیم که عربستان و برخی کشورها به‌دنبال تقویت برخی دیگر از گروه‌های معاند در سوریه و حتی در کشورهایی که زاویه سیاسی با عربستان دارند بروند. از این نظر ارتش آزاد و گروه جبهه‌النصره احتمالا مجددا به‌عنوان محور اصلی کمک‌های عربستان یا گروه‌ ائتلاف در منطقه معرفی خواهند شد.

حتی در این مانور سیاسی مشاهده می‌کنیم طی نشستی که در پاریس برگزار شد عربستان که قبلا نیز کمک‌های مالی و سیاسی به منافقین داشت در کنار این گروهک قرار گرفته است. در واقع ریاض در کنار گروهکی چون منافقین همچنان در پی ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه است و هیچ وقت حاضر نیست موضوعات اختلاف‌انگیزی که شاید میان ایران و دیگر کشورها وجود داشته باشد، از طریق مذاکرات سیاسی و گفت‌وگو حل‌و‌فصل شود.

در این میان مرگ احتمالی ابوبکر البغدادی، سرکرده داعش را نیز باید در روند تحولات این گروه مدنظر قرار داد. آنچه مسلم است شواهد و قراین موجود نشان می‌دهد که بعد از اعلام چند باره مقامات امنیتی روس در کشته شدن رهبر داعش، این حدس و گمان به یک واقعیت تبدیل شده است. با کنار رفتن ابوبکر البغدادی شاهد از هم گسیختگی بیشتر گروه داعش و عملیات تروریستی آن گروه در سوریه و عراق و برخی دیگر از کشورها هستیم و خواهیم بود. اما بحث اینجاست که مرگ بغدادی به مفهوم پایان کار داعش نیست. باید توجه داشت که یک وجهه داعش در عملیات میدانی و نظامی است و وجهه دیگر آن به حوزه دینی و مذهبی مربوط می‌شود. ممکن است با از بین رفتن و مرگ البغدادی، باقیمانده گروه داعش با رهبر دیگری بیعت کنند ‌یا بعد از شکست در عراق و سوریه به کشورهای موطن خود که بیشتر در اروپا و آسیای میانه است، بازگردند. این بازگشت منجر به تشدید عملیات‌ انتحاری و تروریستی در این کشورها خواهد شد.