سیاست تنش صفر
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

 

بحران پدید آمده در روابط ایران و کویت از چند منظر قابل بررسی است که شاید مهمترین وجه آن بحث روابط منطقه‌ای باشد. به‌دلیل بافت ناهمگون نه تنها سیاسی-اجتماعی، بلکه سیاست و حکومت در خاورمیانه، سنگ‌بنای مراودات و تعاملات منطقه‌ای مخصوصا در خلیج‌فارس بعد از سقوط نظام شاهنشاهی پهلوی و تاسیس جمهوری اسلامی ایران نه بر همکاری و تعامل بلکه بر سوء‌ظن و ‌ترویج ایران‌هراسی بنا نهاده شده است. بنابراین اصل اساسی در شکل‌گیری، قوام و پایداری شورای همکاری برای مقابله دسته‌جمعی و رویارویی با ایران و با محوریت عربستان به‌عنوان پدر خوانده است و بقیه کشورها در تعاملات منطقه‌ای و مخصوصا اگر طرف دوم ایران باشد هیچ قدرت و علاقه‌ای برای ابراز وجود ندارند. در این زمینه عربستان با همه ویژگی‌هایش از جمله قدرت تخریبی، انباشته مالی و دورخیزی که برای رهبری جهان اسلام و البته منطقه برداشته، نسبت به سیاست خارجی ایران ظنین و اگر بهانه‌گیری نکند، در بهترین حالت دغدغه‌هایی دارد. ‌سعودی‌ها اینگونه می‌پندارند که تحرکات سیاست خارجی ایران ‌ضد آنان تعریف شده است. به همین منظور به فعالیت‌های خارجی ایران جنبه امنیتی داده و علیه آنان تمامی ‌امکانات خود را بسیج کرده‌اند. به‌طور مثال حساسیت عربستان به نقش منطقه‌ای ایران و تحرکاتش در عراق و سوریه و همچنین حل مشکلاتش با غرب به خوبی از میان سخنان مقامات این کشور آشکار است. عربستان و نسل جدید حاکمانش تصمیم خود را در ارتباط با ایران گرفته و در شش سال اخیر تمامی‌ تحرکاتش در مقابله با سیاست‌های ایران در منطقه را شکل و نظم بخشیده است. بنابراین کشورهای کوچک حاشیه جنوبی خلیج‌فارس همواره تحت تاثیر دیدگاه عربستان به تحولات منطقه هستند و همگی‌ خود را همراه عربستان سوار بر قایقی می‌بینند. البته پنج عضو دیگر شورای همکاری یکدست نبوده و طیفی از دیدگاه‌ها، رویکردها، سیاست‌ها و دغدغه‌های خاص و منحصر به‌فرد خود را هم در روابط دوجانبه خویش و هم روابط منطقه‌ای دارند.

به‌طور مثال کویت هم از گذشته روابط دوجانبه نسبتا دوستانه‎ای با ایران داشت و هم در روابط منطقه‌ای خود تلاش کرده صد‌در‌صد خود را در اختیار عربستان قرار ندهد و حتی در آخرین ماجرای منطقه‌ای که اختلاف بین قطر و عربستان بود کویت سعی کرد به صورت میانجی ظاهر شود. اما هم‌اکنون در اقدامی‌ بی‌سابقه خواستار تعطیلی دفاتر فرهنگی و نظامی ایران در این کشور و کاهش کارکنان سفارت ایران از نوزده نفر به چهار نفر شده است. براساس گزارشات رسانه‌ها، تصمیم دولت کویت در پی محاکمه و محکومیت اعضای هسته تروریستی موسوم به «عبدلی» در آن کشور و اتهام ارتباط آن با نهادهایی در جمهوری اسلامی اتخاذ شد. این پرونده در زمینه کشف مقداری اسلحه در مزرعه‌ای در نزدیکی مرز کویت و عراق است که صاحب آن ادعا می‌کند از یکی از مرتبطین با ولیعهد سابق کویت گرفته و پنهان کرده است.

این در حالیست که باتوجه به روابط نسبتا حسنه‏ ایران و کویت که حتی چندی پیش نیز سعی داشت میانجی ایران و عربستان باشد، به نظر می‎رسد اقدام اخیر کویت انگیزه‏های دیگری به غیر از اهداف قضایی و امنیتی دارد. برای بررسی این موضوع باید دو موضوع را در نظر بگیریم؛ 1- روابط دوجانبه کشورها و 2- روابط منطقه‌ای کشورهای منطقه خاورمیانه. از آنجایی که کشورهای منطقه دارای روابط مطمئن و مستحکمی ‌نیستند و توسعه‌نیافتگی نیز یکی از ویژگی‏های منطقه است، بنابراین مبحث روابط دوجانبه و روابط منطقه‏ای تفاوت دارد. در واقع به دلیل وجود عناصر خارجی و عناصر داخلی که درصدد ایجاد هژمونی و سلطه‏گری در سایر کشورها هستند، اختلاف عمیقی در روابط دوجانبه بین هر دو کشور و کشورهای منطقه با بعضی کشورها وجود دارد.

اما در اروپا این مناسبات و ویژگی‎ها را نمی‎بینیم به این دلیل که آنها بعد از سالیان سال جنگ و خونریزی، مسائل و مشکلاتشان را حل کرده‌اند و روابط دوجانبه و منطقه‎ای آنها با اختلاف کمی از هم در حرکت است. در منطقه خاورمیانه به دلیل ایفای نقش قدرت‏های خارجی، منافعی که هر کشوری برای خودش تعریف کرده و از همه مهم‏تر تحرکات عربستان باعث شده روابط دوجانبه بین دو کشور در یک وضعیت‏ باشد و همان دو کشور در قالب منطقه‌ای وضعیتی دیگر و مشکلات متعددی داشته باشند. روابط ایران و کویت هم از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه در میان کشورهای حاشیه جنوب خلیج‌فارس، کویت دارای مشکلات کمتری با ایران است اما کویت هم وقتی در قالب روابط منطقه‏ای و شورای همکاری قرار می‎گیرد و در سایه عربستان واقع می‎شود متفاوت از کویت روابط دوجانبه عمل می‎کند. بنابراین هر کشور در منطقه دو وجه دارد: یک شخصیت در روابط دوجانبه میان کشورها خصوصا زمانی‌که در رابطه با مساله ایران قرار می‏گیرند و شخصیت دیگر زمانی‌است که در قالب روابط منطقه‌ای هستند.  در باب اقدامی ‌که کویت اخیرا انجام داد اگر بخواهیم از هر خصوصیت این امر با چشم‌پوشی و بزرگواری عبور کنیم نوع زمان‌بندی که کویت برای این اقدام انتخاب کرد قابل بخشش نیست و نشان از حسن‌نیت ندارد. مخصوصا وقتی حسن‌نیت ایران در برابر کویت و چشم‌پوشی از کمک‌هایش به صدام و کمک ایران به کویت و مردمش در اشغال این کشور توسط صدام هیچ جای شکی نمی‌گذارد که این اقدام نپخته کویت فقط برای اهداف منطقه‌ای بوده و نه روابط دوجانبه! زیرا اکنون که دیپلماسی شورای همکاری دچار مشکل شده و روابط عربستان و قطر در وضعیت بسیار نامناسبی قرار دارد، این شورا دچار مشکلات زیادی ‌شده و منطقه وضعیت متشنجی را سپری خواهد کرد. بنابراین باز کردن پرونده‏ای که هنوز نقش خاندان سلطنتی کویت و دستگاه‏های امنیتی در سناریونویسی آن نیاز به تحقیق داشته و مشخص نیست و علامت سوال‏های زیادی به همراه دارد چیزی جز عدم حسن‌نیت از جانب کویت نیست و می‏توان گفت این بحران‏ها در منطقه به دلیل فشار عربستان به کشورهای حاشیه جنوب‌خلیج‌فارس صورت می‏گیرد.  لازم به ذکر است در ارتباط با حادثه‏ای که در کویت رخ داد و تعدادی نیز دستگیر شدند، به دلیل ابهامات و سوالات فراوان هنوز تصویر و تحلیل روشنی از این رویداد وجود ندارد. به نظر من زمان اعلام عمومی و صدور حکم تجدیدنظر و در نهایت اقدامات دولت کویت در زمینه مسائل دیپلماتیک نشان از انگیزه‏هایی به‌جز روند قضایی و امنیتی مساله است. اتفاقاتی که در کشورها به وقوع می‎پیوندد باید مدیریت شود؛ در شرایط بحرانی جامعه کویت، باز کردن مجدد این پرونده و مطرح کردن آن در رسانه‏ها و درگیر کردن مردم در این امر و به‌دنبال آن واکنش‎های ایران و دیگر کشورهای منطقه، حاکی از فشار و اراده‏ای غیر از مقامات قضایی کویت است.

در این راستا ایران باید استراتژی جدیدی را در منطقه پایه‎گذاری کند، زیرا روش‎های قدیمی ‌و سنتی دیگر پاسخگو نیستند و تحولات به قدری پرشتاب و عمیق است که باید شیوه‎های جدیدی را در ارتباط با طراحی سیاستگذاری در منطقه داشته باشیم. بنابراین اولین کار روش‌شناسی و تعیین راهبرد مناسب است، ضمن اینکه باید چهار محور و رویکرد را به‌عنوان چارچوب بپذیریم؛ یکی از این محورها طراحی استراتژی تنش صفر است، در واقع ما برای توسعه کشورمان در سیاست خارجی و منطقه‌ای باید به سمت راهبرد تنش صفر حرکت کنیم. مولفه دوم به کاهش و تمایل به صفر رساندن تشنج در منطقه مربوط می‌شود. زیرا اگر در منطقه تشنج داشته باشیم مدل توسعه کشورمان تحت تاثیر این بحران قرار می‎گیرد. محور سوم کسب قدرت نرم‌افزاری با پشتوانه قدرت سخت است. رویکرد آخر نیز اینکه به دلیل توسعه‌نیافتگی، مشکلات منطقه، اختلافات سیاسی و ژئوپلیتیک و عدم‌تناسب وجه ژئوپلیتیکی کشورها، ما نمی‌توانیم از همسایگان‌مان آن‌طور که باید استفاده کنیم. بنابراین با این چارچوب باید طراحی جدیدی در ارتباط با سیاست‏های منطقه‏ای داشته باشیم. اما در این مورد خاص اگر اراده بر این باشد که ایران را به نوعی با واکنش‎های دیپلماتیک یا سیاسی داخل این بازی کنند، ایران نباید اجازه دهد این اتفاق رخ دهد. درواقع به دلیل مسائل داخلی و خارجی منطقه، نوع شخصیت تهاجمی ‌و آشوبگر دونالد‌ ترامپ که به‌دنبال ایجاد تنش در خارج آمریکا برای کسب وجاهت و رها‌یی خویش از مشکلات داخلی است و مشکلاتی که گسل‌های عربستان برای منطقه ایجاد می‎کند، ایران باید با برنامه‌ریزی و اتخاذ استراتژی مناسب و دراز‌مدت در زمینه اقدامات و سیاست‌هایش در منطقه، طراحی کرده و الگوی جدیدی از مراودات و تحرکات منطقه‌ای مبتنی بر عدم ورود به انفعال، روزمرگی و خویشتن‌داری را باهدف کاهش سطح تنش در منطقه ارائه دهد.