گفتوگوی مثلث با رئیسدفتر مجلس اعلای اسلامی عراق در تهران
شیعیان عراق از درگیری پرهیز کنند
جناب غماس! گفتوگو را با تشریح پیشینهای از فعالیتها و آشنایی مجلس اعلا و جمهوری اسلامی ایران آغاز کنیم. ارتباطات مجلس اعلا و ایران را چطور میبینید؟
جمهوری اسلامی ایران بعد از شروع مبارزه با رژیم صدام، کمکهای بسیاری با هدف تاسیس مجلس اعلا ارائه کرد. البته شخصیتهای بزرگی چون شهید حکیم و احزاب دیگر نیز در این خصوص نقش داشتند. اما نقش ایران در تشکیل این حزب کاملا آشکار و مشهود بوده است. تا امروز نیز این حزب با جمهوری اسلامی ایران روابط حسنهای داشته است. البته ایران در مشکلاتی که عراق با آن مواجه بوده از تمامی احزاب و مردم این کشور حمایت کرده است که مجلس اعلا را نیز شامل میشود.
بهطور کلی مجلس اعلا تا چه حد در معادلات سیاسی عراق تاثیرگذار است و نقشآفرین بوده است؟
با گذشت زمان مجلس اعلا به یک موسسه تاریخی در تاریخ مبارزات مردم عراق تبدیل شد. این حزب مبارزات بسیار شدیدی را از لحاظ سیاسی و جهادی پیش گرفت که در نهایت همین مبارزات منجر به سقوط صدام شد. بنابراین مجلس اعلا یک وزنه مهم در معادلات سیاسی عراق و حزبی دارای پشتوانه نزد مردم این کشور است که جمهوری اسلامی ایران نیز از آن حمایت میکند.
آیا ممکن است جدایی جریان حکیم از مجلس اعلا منجر به واگرایی میان شیعیان بهخصوص این دو حزب شود؟
باید توجه داشت که هرگونه گزندی به پروژه مجلس اعلا منجر به ناراحتی و نگرانی مردم عراق میشود و همچنین در نگاه کلی جمهوری اسلامی ایران نسبت به مبارزات مردم عراق و تلاش ملت عراق برای بهبود روند سیاسی و مخصوصا روند مبارزه با داعش تاثیرگذار است.
با این تفاسیر اصلا چرا آقای سیدعمار حکیم تصمیم به جدایی از حزب مجلس اعلا گرفت؟
برخلاف برخی اخبار نادرستی که منتشر شده است هیچ اختلاف مبنایی و عقیدتی بین حکیم و دیگر نمایندگان وجود نداشت و ریشه اختلافات در امور داخلی مجلس، مسائل اداری، تشکیلاتی و برخی امور اجرایی خلاصه میشد. از طرفی هیچ اختلافی درباره مواضع سیاسی و تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی نیز میان آنها وجود ندارد.
آنچنان که تاکنون مشاهده شده بین دو گروه یعنی مجلس اعلا و حکمت ملی سعی وافری است تا هیچ تعامل منفی انجام نگیرد و هر دو جریان صادقانه تلاش دارند تا به نحو احسن امور پیش برود. حتی شاید در برخی موارد دو گروه اتفاق نظر نیز داشته باشند زیرا اغلب اختلافات میان حزب اعلا و سیدعمار حکیم بر سر مسائل اداری و تشکیلاتی است.
بنابراین شاید در نگاه اول انشعاب از یک گروه مطلوب نباشد اما سیدعمار با هدف ایجاد فرصتهای جدید برای آحاد شیعیان دست به این کار زد و اعتقاد داشت بهعنوان یک حزب نباید در مجلس محصور شد و باید با یک رویه نوین به عرصههای سیاسی عراق ورود کرد.
برخی خروج حکیم از مجلس اعلا و تشکیل یک حزب جدید را به مثابه فرصتی در شرایط فعلی عراق قلمداد میکنند. از چه زاویهای میتوان این انشقاق و تشکیل یک حزب جدید را یک فرصت تلقی کرد؟
فرصت از این جهت خوانده میشود که شاید خروج سیدسید عمار حکیم از مجلس اعلا و تاسیس یک جریان جدید فرصتی باشد برای رخنهکردن میان گروههای دیگری از مردم عراق و جذب آنان به سمت این گروه جدید. زیرا بسیاری از جوانان عراق خواهان آن هستند که با یک عراق واحد، مقتدر و پایبند به امور اسلامی در آینده و پس از خروج گروههای تروریستی مواجه باشند. همچنانکه سیدعمار حکیم در سخنرانیهای اخیرش اعلام کرد که حزب جدید به اسلام پایبند خواهد بود. به نظر میرسد تاکید سیدحکیم بر این موضوع پیامی برای کشورهایی باشد که در حال توطئه برای ایجاد سکولاریسم بین مردم و جوانان هستند و تشکیل این حزب با چنین مبانیای اقدامی است برای حفظ جوانان از توطئههای خارجی و جریانهای منحرف.
جناب غماس! به نظر شما این تحولات آیا تاثیری در تعاملات جمهوری اسلامی ایران با عراق به ویژه گروههای شیعی خواهد داشت و از این پس استراتژی ایران چگونه باید باشد تا آسیبی به روابط طرفین وارد نیاید؟
به نظر من، مساله عراق یک مساله اصلی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، مخصوصا مساله شیعیان عراق که نقش اصلی در پیروزیهای اخیر در موصل و دیگر مناطق داشتند برای تهران بسیار اهمیت دارد. از سوی دیگر باید توجه داشت که شیعیان مورد تهاجم شدیدی از سوی گروههای تکفیری و با حمایت بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفتند. بنابراین لازم است که از سوی ایران سیاستها و استراتژیهای جدیدی با در نظر گرفتن متغیرات جدید در منطقه و عراق پس از داعش پیش گرفته شود.
آیا ایران از جدایی سیدعمار حکیم از مجلس اعلا اطلاع داشت؟
باید در نظر داشت که سیاست ایران در قبال عراق هیچگاه جنبه دخالتی نداشته، بلکه همواره سعی کرده که وحدت میان گروهها در این کشور حفظ شود. به بیان دیگر سیاستهای ایران در قبال عراق به این صورت است که حامی احزاب و گروههایی است که خواهان عراق واحد و باثبات هستند بنابراین ایران دخالتی در برنامههای درون حزبی و داخلی گروههای عراقی ندارد. برای ایران خیلی اهمیت ندارد چه کسانی بر سر قدرت میآیند، بلکه این برای تهران مهم است که رهبرانی با اخلاص در راس امور قرار بگیرند تا برای حفظ عراق از گزند جریانهای انحرافی و الحادی تلاش کنند. در عین حال تهران به بغداد کمک میکند تا مانعی در برابر کشورها و گروههایی که میخواهند در این کشور بذر تفرقه بکارند، باشد.
با خروج حکیم از مجلس اعلا، ممکن است به وزنه شیعیان در انتخابات بعدی ضربهای وارد شود؟
به نظر نمیرسد چنین باشد؛ زیرا مجلس اعلا در حال سیاستگذاری و تنظیم دوباره ساختار حزب برای مراحل آتی است. آنها در حال تلاش هستند تا اصول اولیه حزب مجلس اعلا را طوری تنظیم کنند تا برای گامهای بعدی یعنی حضور در انتخابات و ورود به گفتمان سیاسی و تبلیغاتی آماده باشند.
اخیرا مقتدی صدر سفری به عربستان داشت که برخی آن را در راستای تطمیع صدر توسط ریاض برای پیشبرد اهداف سعودیها در عراق برشمردند و برخی تحلیلگران نیز از احتمال میانجیگری صدر میان تهران و ریاض خبر دادند. تحلیل شما از سفر مقتدی صدر چیست؟
من اطلاعی از جزئیات سفر مقتدی صدر به عربستان ندارم، بنابراین تحلیل در خصوص این سفر وقتی اطلاعات کافی ندارم، یک تحلیل ناقص خواهد بود. در رابطه با بحث میانجیگری، من چنین چیزی را نشنیدهام و بعید میدانم که این مساله درست باشد. زیرا جمهوری اسلامی ایران کانالهای مختص خود را دارد و میتواند به خوبی این مساله یعنی اختلافاتش با عربستان را مدیریت کند.
اما باید مسائلی از این قبیل در نظر گرفته شود که منطقه درگیر بحرانهای بسیاری چون مسائل یمن و بحرین است و عربستان جنایات بسیاری را در این کشورها مرتکب میشود. بنابراین از سفر افرادی چون مقتدی صدر به عربستان باید در جهت دفاع از مردم مظلوم این کشورها استفاده شود و آقای مقتدی صدر نیز با هر هدفی به عربستان رفته باشند، باید در نظر داشته باشند که سعودیها پشت پرده بسیاری از اختلافات و بحرانها در منطقه قرار دارند که این اصلا مطلوب عراق، ایران و بسیاری دیگر از کشورهای منطقه نیست.
در نهایت چشمانداز شما از عراق پس از داعش چیست و مهمترین چالشها را چه میدانید؟
به عراق پس از خروج داعش باید بهعنوان یک کشور محکم و باثبات نگاه کرد که باید به روابطش با کشورهای همسایه نیز نگاه مثبتی داشت. در این میان عربستان سعودی در همسایگی عراق یک کشور بسیار بزرگ است اما متاسفانه این کشور درگیر امور و اقدامات مشکلساز در منطقه است و از جنایاتی که مرتکب شده است نمیتوان به راحتی چشم پوشی کرد. بلکه باید بر ریاض فشار وارد آورد تا از این سیاستها فاصله بگیرد و راهی را انتخاب کرد تا ملتهای منطقه بین خودشان بتوانند مسائل را حل و فصل کنند.
همچنین دشمنان خارجی عراق با طرح موضوعاتی همچون جدایی اقلیم کردستان از سرزمین عراق تلاش میکنند در مدیریت دوران پساداعش عراق رخنه کرده و فتنه نوینی به بار آورند. به همین خاطر ما از نخبگان کرد عراق که اتفاقا تاثیر شگرفی در تحولات سیاسی عراق دارند تقاضا داریم مسائل کردها را با هوشمندی و درایت خودشان مدیریت و دنبال کنند. از سوی دیگر انشقاقهای صورت گرفته بین شیعیان، به نفع هیچ یک از تشکلهای شیعه نیست و حتی اگر انشقاقی صورت گرفته است گروههای شیعی باید به سرعت به سمتی حرکت کنند تا در مواقع حساس به ویژه در زمان انتخابات یک رویه واحد اتخاذ کرده و از درگیری پرهیز کنند. زیرا امروزه اصلیترین خواسته دشمنان عراق این است که جنگ را به میان شیعیان بکشانند. این کشورها پس از آنکه نتوانستند در ایجاد اختلاف میان شیعه و کرد و جنگ میان این دو جریان موفق باشند اکنون در پروژه جنگ میان شیعیان سرمایهگذاری کردهاند. البته رهبران سیاسی عراق و احزاب شیعه کاملا آگاه هستند و به سادگی در دام این کشورها گرفتار نخواهند شد. درواقع گروههای شیعی باید با هوشیاری این کشورها را در پیروزی این پروژه نیز ناکام کنند. در نهایت امیدوار هستیم که به زودی تمامی این مشکلات حل و فصل شود و به سمت ایجاد یک عراق باثبات و امن گام برداریم.
دیدگاه تان را بنویسید