خاورمیانه به محل رفتوآمدهای دیپلماتیک تبدیل شده است
نگاهها به منطقه
به موازات تحولات منطقهای خاورمیانه بهخصوص در عراق و سوریه، رفتوآمدهای دیپلماتیک و نظامی در سطح منطقهای و بینالملل به خاورمیانه افزایش یافته است. دو هفته پیش بود که سردار سرلشگر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران به ترکیه سفر کرد و با مقامهای سیاسی و نظامی این کشور در خصوص مسائل امنیتی، دوجانبه و موضوع عراق به گفتوگو پرداختند. در همین حال سفر جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا به عراق و منطقه کردستان عراق قابلتامل است.
در این شرایط هفته گذشته نیز مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه به عراق و منطقه کردستان سفر کرد تا صریحا به مسئولان کرد عراقی بگوید که ترکیه مخالف برگزاری همهپرسی کردستان عراق است. پیش از آن نیز هیاتی از منطقه کردستان عراق به بغداد رفته بود و با مقامات عالیرتبه و رهبران برخی گروههای عراقی در رابطه با مسائل جاری این کشور و از جمله موضوع همهپرسی گفتوگو کردند. آنچه در مجموع این آمدورفتها مشترک به نظر میرسد، اجماع منطقهای و بیرونی بر حفظ یکپارچگی عراق است. البته همزمان با بحث همهپرسی، مساله دیگری که نگاهها را به سمت منطقه سوق داده، موضوع عراق و سوریه پسا داعش است.
اواسط هفته گذشته جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در سفری غیرمنتظره و در شرایطی که عملیات آزادسازی تلعفر به تازگی آغاز شده است وارد عراق شد. از عملیات ارتش و نیروهای مردمی عراق علیه داعش در تلعفر بهعنوان یکی از مراحل نهایی تقابل با داعش در عراق نام برده میشود و این عملیات ذهن سیاستمداران عراقی و آمریکایی را به خود مشغول کرده است. این مساله که آمریکا در آینده چه استراتژیای را برای عراق پس از داعش دنبال کند بهعنوان یک موضوع کلیدی و مهم تلقی میشود. چراکه رویکرد ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه بهخصوص در دوره جدید، بار نظامی - امنیتی به خود گرفته است. همکاریهای جدید نظامی آمریکا با عربستان سعودی و فروش جنگافزارهای مدرن به این کشور و همینطور رویکردی که آمریکا در سوریه در تقابل با داعش و در حمایت از کردها در پیش گرفته موجب حساسیتها و نگرانیهایی از جمله برای ترکیه شده است.
همچنین توجه بیشتر آمریکاییها به اقدامات نظامی در خاورمیانه ذهن را به این سمت سوق میدهد که واشنگتن درصدد تعریف جدید از چگونگی همکاری یا فعالیت نظامی در عراق و سوریه پساداعش است.
مساله مهم دیگر، سفر متیس به اربیل و گفتوگوها با مسعود بارزانی، رئیس منطقه کردستان عراق است که قبل از همه چیز، نگاهها را متوجه امکان و احتمال تلاش واشنگتن برای متقاعد کردن بارزانی به تعویق همهپرسی در کردستان عراق جلب کرده است. مقامهای آمریکایی صریحا اعلام کردهاند که شرایط کنونی زمان مناسبی برای برگزاری همهپرسی در کردستان عراق نیست.
البته در حالی که ایالات متحده آمریکا بر اصل تمامیت و یکپارچگی عراق تاکید دارد اما از لحن اظهارات مسئولان واشنگتن چنین برمیآید که آنها مخالف همهپرسی نیستند؛ لیکن شرایط کنونی را برای این خواسته کردهای عراق مناسب نمیدانند. زیرا این خواسته کردها اوضاع عراق را پیچیدهتر کرده است. در چنین شرایطی به نظر میرسد که بارزانی بهدنبال اخذ تضمینهایی از جمله از سوی آمریکا برای حتمی بودن برگزاری همه پرسی است.
در این میان موضوع همهپرسی عراق حساسیتهای منطقهای را نیز در پی داشته است. از یک سو مذاکرات میان ایران و ترکیه نشاندهنده بخشی از این حساسیتهاست و از سوی دیگر سفر وزیر خارجه ترکیه به کردستان عراق نیز در همین چارچوب قابل بررسی است.
درواقع طی هفتههای اخیر شاهد گسترش همکاریها میان ایران و ترکیه هستیم که سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری ایران به ترکیه یکی از مصادیق این همکاریهاست.
یکی از موضوعاتی که در این دیدارها مورد بحث قرار گرفت حساسیتها و ملاحظاتی است که هر دو کشور در رابطه با تحولات عراق بهخصوص بحث همهپرسی در کردستان عراق دارند. ایران و ترکیه صریحا بر یکپارچگی و حفظ تمامیت ارضی عراق تاکید کردند و تلاشها در زمینه همهپرسی را برای آینده عراق و حتی کردهای عراق مثبت ارزیابی نمیکنند. چون عراق همچنان در وضعیت تلاطم امنیتی و سیاسی قرار دارد و چنین اقداماتی میتواند بر کلیت اوضاع سیاسی و امنیتی عراق تاثیر بگذارد. ایران و ترکیه تاکید کردند که یکپارچگی و ثبات عراق، سیاستمحوری این دو کشور است.
مساله دوم درخصوص امنیت مرزهاست و در مذاکرات دوجانبه اخیر توافقاتی در رابطه با انجام عملیات علیه گروههای تروریستی حاصل شده است.
بهطور کلی آمد و رفت مسئولان نظامی و مقامات سیاسی ایران و ترکیه بهطور پیوسته به پیشبرد روابط میان دو کشور کمک میکند و آثار و تبعات آن چندوجهی خواهد بود. هرقدر دو بازیگر منطقهای بتوانند دامنه همکاری خود را افزایش دهند بر توانمندی آنان در عرصههای مختلف در خصوص بحرانهای منطقهای و مرزی و موضوعات دوجانبه افزوده خواهد شد. طبعا علاوه بر مسائل سیاسی و امنیتی این نوع ارتباطات میتواند بر عرصههای اقتصادی هم تاثیرگذار باشد. دیپلماسی منطقهای ترکیه، بهویژه در قبال سوریه و عراق تابع شرایطی است که این دو کشور در آن بهسر میبرند. در همین رابطه مناطق شمالی سوریه و عراق، از سال ٢٠١٥ به بعد شاهد حضور نظامی هرچند محدود ترکیه بودهاند که البته با انتقادها و مخالفتهایی از سوی این دو کشور نیز همراه بوده است. پرسش اصلی این است که حضور نظامی ترکیه در این دو کشور و سیاست تهاجمی ترکیه در قبال دو همسایه خود که در سالهای اخیر اتخاذ کرده چیست؟ به نظر این اقدامات ترکیه با اهداف امنیتی و سیاسی انجام میگیرد.
صرفنظر از نقدهایی که به سیاست منطقهای ترکیه در خاورمیانه وارد است، به نظر این کشور در قبال سوریه و عراق سیاست متفاوتی را در پیش گرفته است که علت آن را باید در اصطکاک میان مسائل این دو کشور با سیاست داخلی ترکیه جستوجو کرد. آنچه در شمال سوریه برای ترکیه بهعنوان دغدغه مطرح است، افزایش توانمندی و مطالبه کردی است و در این میان نوع نگاه آمریکا به کردهای سوریه به نگرانیهای آنکارا دامن زده است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در جملهای مشهور، اقلیمسازی کردی در سوریه را خط قرمز آنکارا دانسته بود. مناطقی که اکنون بهعنوان کانتون در مناطق کردنشین سوریه شناخته میشوند، بستری را برای ایجاد یک اقلیم کردی فراهم میآورند که ترکیه آن را در تقابل با منافع و ملاحظات امنیتی، سیاسی و جغرافیایی خود میداند. درواقع ترکیه نمیخواهد موجودیتی مانند اقلیم کردستان عراق را اینبار در مرزهای شمالی خود تجربه کند و طبیعتا نسبت به افزایش این نوع مطالبات و تاثیر آن بر جنبش کردی داخلی احساس نگرانی میکند. استراتژی نظامی ترکیه در قبال مناطق سوریه نیز مبتنی بر همین دغدغهمندی است. به عبارت دیگر، ترکیه نیز بهعنوان یک بازیگر موثر در منطقه خاورمیانه میکوشد از طریق موازنه یا مواجهه با تهدیدات احتمالی، شرایط را تحت کنترل درآورد.
دیدگاه تان را بنویسید