بارزانی میخواهد موقعیت سیاسی تضعیفشدهاش را تقویت کند
ترمیم چهره کاریزما؟!
این حق طبیعی مردم است که برای ترقی و سعادتشان، یک قرارداد سیاسی را بر قرارداد سیاسی دیگری ترجیح دهند و تبدیل نمایند؛ زیرا دولت و مرز یک امر اعتباری است و نمیتوان جمعیتی را همواره تحت قیدوبندهای قرارداد «سایکس –پیکو» که استعماری و تحمیلی بود، مورد تحدید و تهدید قرار داد. البته در جهان آرمانی و در دنیای پسامدرن، اگر هدف ایجاد امنیت و سعادت ملت باشد، دولت با مرزهای متعین، هیچ قداستی ندارد.
اما اگر همانند کردستان عراق، تغییر وضعیت از طریق همهپرسی یک یا چند حزب و گروه، منجر و موجب تیرهبختی ملت و سرنگونی دولت شود، باید همه محاسبات غلط، در راستای مصالح جامعه اصلاح شود و زیرساختهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهت تحول و تحویل، تکمیل و مهیا شوند.
از سال 2003 م. که عراق به اشغال نظامی آمریکا و همپیمانانش درآمد، واشنگتن همواره در پی تداوم حضور خود در عراق است تا در راستای راهبرد کلی مهار جمهوری اسلامی ایران در منطقه از گسترش نفوذ تهران در بغداد جلوگیری نماید و دولت همپیمان با غرب را بر بغداد مسلط کند. در این سناریو، کردهای عراق و حتی منطقه، نقشی اساسی را ایفا و بهعنوان ابزار پیشبرد منافع و سیاستهای آمریکا در عراق و منطقه عمل کردند. بنابراین واشنگتن در اجرای طرحهای کوتاه و میانمدت خود در عراق به حفظ اتحاد با هر دو سمت مناقشه، اربیل-بغداد، نیاز دارد. اگرچه کاخ سفید سیاستهای حمایتیاش از اقدام کردهای عراق در برگزاری همهپرسی را به صورت غیرمستقیم، از طریق نقشآفرینی اسرائیل، به صحنه درآورد، ولی در نهایت مجبور شد نتیجه انتخابات را نادیده بگیرد و اعلام کند: «واشنگتن در مناقشه اقلیم کردستان عراق بیطرف باقی خواهد ماند!»
بر حسب ادعاها، اکثریت رایدهندگان در کردستان عراق، رای به استقلال دادند، اما از هنگامیکه نیروهای نظامی دولت مرکزی وارد کرکوک شدند و آنجا را از کنترل نیروهای مسلح کرد خارج ساختند، تحولات شکل دیگری به خود گرفت. به صورتی که دولت اقلیم کردستان عراق، به رهبری مسعود بارزانی که بهشدت از سوی گروههای فعال در کردستان تحت فشار است و شماری از آنان خواستار کنارهگیری وی از قدرت هستند، با صدور بیانیهای رسمی از مواضعش عقب نشینی کرد.
در این بیانیه آمده است: «به خاطر همه مسئولیت و تعهداتمان نسبت به مردم کردستان، مردم عراق، دولت بغداد و افکار عمومی جهان، پیشنهاد میکنیم برای جلوگیری از بروز خشونتهای بیشتر و درگیری نظامی، 1- همه عملیاتهای نظامی متوقف و آتشبس برقرار شود. 2- نتیجه همهپرسی برگزارشده در کردستان به حالت تعلیق درآید. 3- مذاکرهای بین اقلیم کردستان و دولت بغداد براساس قانون اساسی، آغاز شود.»
البته مسعود بارزانی در نامهای به پارلمان، جهت واگذاری قدرت نیز اعلام آمادگی کرد. بهرغم موضعگیریهای جدید بارزانی، دولت بغداد، ابطال نتایج انتخابات را پیششرط آغاز گفتوگو با مسئولان محلی احزاب کرد، اعلام و بر آن اصرار دارد. حزب جماعت اسلامی- ائتلاف برای دموکراسی و عدالت و حزب تغییر (گوران)، خواستار کنارهگیری بارزانی و معاون او شدهاند. همچنین این سه حزب کردی در بیانیه مشترک مورخ دوم آبانماه 1396، خواستار انحلال حکومت اقلیم به ریاست بارزانی و اعطای اختیارات آن براساس قانون به موسسات مربوطه شدند.
دراینمیان مسعود بارزانی، در نتیجه محاسبات نادرست، شکست سیاسی در طرح غیرمردمیو غیرملی تجزیه کردستان عراق و درپی افزایش انتقادات داخلی، منطقهای و بینالمللی و با هدف ترمیم چهره (کاریزما) سیاسی رهبری و کاهش انتقادهای گسترده اکراد ساکن عراق، از اشتباهات محاسباتی مکررش، به اتخاذ موضعگیریهای غیرپیشبینیشده، تن داد. البته بارزانی به جای کنارهگیری از قدرت، اعلام آمادگی کرد که قدرتش را واگذار نماید؛ حرکتی که هدفش، تقویت موقعیت سیاسی تضعیفشده اخیر و تجدید موقعیت گذشتهاش است. وی قصد دارد حتی در صورت کنارهگیری از قدرت، خود را بهعنوان چهرهای معرفی کند که اولا، گام اصلی را برای تجزیه کردستان عراق برداشته است؛ ثانیا از ابطال نتایج همهپرسی ممانعت کرده است، ثالثا از پرداخت هزینههای سنگین سیاسی شانه خالی کند.
این در حالی است که مجلس نمایندگان اقلیم کردستان عراق، روز یکشنبه هفتم آبانماه 1396، استعفای مسعود بارزانی، رهبر ۷۱ساله حزب دموکراتیک کردستان و منطقه خودمختار کردستان عراق را پذیرفت و اختیارات و وظایف او را تا هنگام تعیین رئیس جدید، به نهادهای حکومتی اقلیم خودمختار واگذار کرد.
واقعیت این است که کردهای کرکوک و دیگر مناطق مورد اختلاف دولت مرکزی بغداد و اقلیم کردستان عراق، از عملکرد هر دو حزب اصلی کردستان، حزب دموکرات و اتحادیه میهنی کردستان عراق، خسته و ناامید شدهاند. اینک، هیچیک از رهبران اقلیم، برای وضعیت پیشآمده توجیهی قانعکننده ارائه نکرده و به مردم توضیح ندادهاند چرا نیروهای مسلح مبارز کرد، در مقابل نیروهای مسلح دولت مرکزی سریع و بهآسانی عقبنشینی کردند و چرا نیروهای مسلح کرد در عراق یکدیگر را نشانه گرفتهاند؟
البته مسعود بارزانی بحران پس از همهپرسی، بهویژه تسط نیروهای نظامی بغداد بر اقلیم را نتیجه خیانت اتحادیه میهنی کردستان عراق، به آرمان ۱۶ اکتبر
اعلام کرد.
اکنون با کاهش تهدید ناشی از حضور داعش، تشدید اختلافات میان ترکمنها و کردها به ویژه در طوزخورماتو محتمل است. شیعههای ترکمن و کردها چندین بار در این منطقه با یکدیگر درگیر شدهاند. اتحاد میهنی کردستان و جنبش تغییر(گوران)، نیز اعلام کردند که یکشنبهشب، هفتم مهرماه 1396، به دفاتر آنها در دهوک و زاخو حمله شده و اموال آنها به تاراج رفته است. البته ترکمنهای کرکوک براساس تفاوت مذهبی با یکدیگر اختلافاتی دارند. نیروهای شیعه ترکمن عضو حشدالشعبی که به مناطق جنوبی کرکوک تعلق دارند، مستقیم با ایران در ارتباط هستند. از سوی دیگر، بیشتر ترکمنهای اهل سنت، از نظر سیاسی هوادار جبهه ترکمنهای عراق هستند که مورد حمایت ترکیه قرار دارند و همواره خواهان ایفای نقش غرب با واسطهگری آنکارا در مسائل این منطقه هستند.
مسلما، عراق پساداعش بسیار متفاوت از آن چیزی است که تصور میشود. مثلث شوم «واشنگتن- ریاض- تلآویو»، در پی استیلای تمامعیار بر عراق پساداعش و تحدید جمهوری اسلامی ایران در منطقه است؛ آنکارا با شکست همهپرسی در اقلیم کردستان عراق، آسودهتر بهدنبال کسب منافع ملی خود است؛ مسکو با موضعگیریهای نهچندان شفاف، در پی شکار موقعیتهای پساداعش در عراق و منطقه است؛ جمهوری اسلامی ایران بهشدت مخالف با هرگونه جداییطلبی کردها در منطقه، حفظ تمامیت ارضی و وحدت کشورهای همسایه است. اما در این بین مسئولان نظام اسلامی ایران نباید فراموش کنند که هر کشوری زودتر وارد میدان سازندگی عراق گردد، جایگاه سیاسی و قدرت نرم بیشتری کسب خواهد کرد؛ مشارکت در بازسازی عراق، فراتر از صرفههای اقتصادی، ابعاد خطیر و تعیینکنندهای در مسائل آتی فرهنگی، سیاسی و امنیتی منطقه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید