هداف عربستان از برکناری سعد حریری چیست؟
بدترینگزینه ریاض
جعفر قنادباشی در مثلث نوشت:
ماجرای استعفای غیرمنتظره سعد حریری، نخستوزیر لبنان و به ویژه واکنشهایی که وی در مواجهه با انتقادات صورت گرفته از این اقدام، از خود نشان داد، به خودی خود کافی است تا از تحرکات شتابزده و سبکسرانهای که مقامات آلسعود به منظور جبران شکستهای منطقهای خود آغاز کردهاند، پرده بردارد و نگرانیهای فزاینده آنها را از ادامه روندی که به از دست رفتن موقعیتشان در لبنان خواهد انجامید، آشکارتر سازد. اینک برای همه محافل سیاسی و رسانهای کاملا مسجل شده است که در ورای استعفای غیرمنتظره سعد حریری و تحرکات بعدی وی، تصمیمات عجولانه و انفعالی مقامات سعودی، نقش اصلی را ایفا کرده و این سرکردگان عربستان بودهاند که بدون پیشبینی پیامدهای زیانباری که برای آنها درپی خواهد داشت، در اقدامی مداخلهجویانه، نخستوزیر لبنان را بازداشت و او را مجبور به قرائت استعفانامه کردهاند تا شاید از این طریق بتوانند روند جاری منتهی به برگزاری انتخاباتی قانونی را در لبنان متوقف کرده و با فراهمکردن زمینه تنشهای سیاسی و اجتماعی از آشکار شدن واقعیتهای سیاسی در این کشور جلوگیری کنند.
بنابراین شاید این تعبیر که «حکومت ریاض با مجبور کردن سعد حریری به کنارهگیری از قدرت، درصدد بود تا تنها کشور باقیمانده در حیطه نفوذ را همچنان برای خود حفظ کند» نزدیکترین برداشت از واقعیات موجود باشد؛ همچنان که این واقعیت نیز صحیح است که حکومت ریاض در رسیدن به این مقصد، بدترین گزینه را انتخاب کرد؛ چرا که این بار نیز به جای دستیابی به اهداف و اغراضش، موقعیت از دست رفته منطقهای عربستان را بیش از پیش در معرض خطر قرار داد.
اگرچه در اغلب رسانههای منطقهای و بینالمللی از عجیب بودن استعفای سعد حریری و واکنشهای بعدی وی سخن گفته شده و بر نامتعارف بودن و غیرمعمول بودن این گونه اقدامات او تاکید شده است، با این حال شاید عجیبتر از آن، تصمیمات نابجا و بیسرانجامی است که مقامات ریاض برای ترمیم جایگاه منطقهای خود اتخاذ کرده و میکنند و پس از عملی شدن آن، نادمانه میکوشند تا آن را بهگونهای جبران کرده و به اصطلاح آب رفته را به جوی بازگردانند.
البته نگاهی به کارنامه چند سال گذشته مقامات سعودی در منطقه، بیانگر فهرستی طولانی از اشتباهاتی است که آنها در سیاستهای خود در منطقه غرب آسیا مرتکب شده و به جای ارتقا یا تثبیت جایگاه منطقهایشان، موقعیت خود را در اغلب کشورهای منطقه از دست دادهاند. چنان که در این خصوص کافی است تا به اوضاع کنونی کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس نگاهی بیفکنیم و سستی و از همگسیختگی پیوند هریک از اعضای این شورا را که روزگاری از نزدیکترین متحدین حکومت ریاض به شمار میرفتند، آشکارا مشاهده کنیم و این علاوه بر موقعیت بسیار نامطلوبی است که رژیم سعودی بهرغم هزینههای میلیاردی چند سال گذشته، در دو کشور سوریه و عراق بدان دست یافته و امکانی نیز برای ترمیم آن در کوتاهمدت و حتی در میانمدت وجود ندارد.
حال در چنین شرایطی، این کشور لبنان بود که میتوانست نقطه امیدی برای جلوگیری از تنزل و تزلزل بیشتر جایگاه منطقهای عربستان باشد، زیرا در چنین احوالی، حضور سعد حریری نخستوزیر عربستانیتبار لبنان در رأس دستگاه اجرایی این کشور (پیش از استعفای اجباری) به خودی خود میتوانست، روزنهای برای حفظ موقعیت عربستان در لبنان باشد تا مقامات سعودی بتوانند از طریق پیوندهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که با وی و حزب تحت سرپرستیاش یعنی حزب المستقبل دارند، در انتخابات آتی لبنان که بهار آینده برگزار خواهد شد، نقشآفرینی کنند؛ هرچند بنا بر اغلب برآوردها، حزب المستقبل به سرپرستی سعد حریری فاقد موقعیت لازم برای کسب آرای بیشتر در انتخابات پارلمانی بهار آینده بود و توان جلب افکار عمومی را به علت برخی از همسوییهایش با ارتجاع منطقه و کشورهای غربی از دست داده بود.
به هر ترتیب تصمیم ابلهانه مقامات ریاض برای مجبور کردن سعد حریری به استعفا و کنارهگیری وی از قدرت، سبب شد تا میان مردم لبنان و فرهیختگان و نخبگان سیاسی این کشور، حساسیتهای بیشتری نسبت به مداخلات سلطهطلبانه رژیم عربستان ایجاد شود و انتقادات به موضوع برکناری اجباری سعد حریری و به ویژه اعتراضات شدید به موضوع بازداشت وی در عربستان، موقعیت حزب المستقبل را نیز به بدترین موقعیت تبدیل کند. در واقع در اینجا بود که موضوع بازگشت قریبالوقوع سعد حریری مطرح شد و وی در مصاحبه تلویزیونی سوالبرانگیز دیگری از بازگشت خود سخن گفت؛ آن هم دقیقا در شرایطی که مقامات لبنانی باتوجه به حساسیتهای افکار عمومی در این کشور از عدم آمادگی خود برای پذیرش سعد حریری سخن گفتند.
به هرترتیب آنچه مسلم است، مقامات سعودی در این ماجرا به هیچ وجه تنها نبودند و در واقع تصمیم آنها به انجام چنین مداخلهای در لبنان، ناشی از یک سلسله رایزنیها و تبادلنظرهایی بود که بین ریاض، تلآویو و واشنگتن صورت گرفت؛ کمااینکه جملاتی هم که در این فاصله زمانی از جانب سعد حریری صادر شد، نشانههای آشکاری از مواضع ماهها و هفتههای اخیر نتانیاهو و ترامپ را نیز به همراه داشت و از اجرای پروژه توطئهآمیزی خبر میداد که بهسرعت به شکست انجامید.
دیدگاه تان را بنویسید