گفتوگوی مثلث با جعفرقنادباشی کارشناس مسائل خاورمیانه
ابتکار عربی راه به جایی نمیبرد
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی اخیرا طی مصاحبهای ضمن تاکید بر نقشه راه موسوم به طرح ابتکاری عربی برای برقراری روابط عادی با تلآویو گفت که عربستان سعودی و اسرائیل هیچگونه روابط رسمی ندارند. درخصوص اهداف ریاض از مطرح کردن چنین موضوعی و احتمال موفقیت این طرح با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه و آفریقا گفتوگویی داشتیم. قنادباشی معتقد است ازجمله اهداف و دلایل الجبیر از مطرحکردن طرح عربی برای عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل، دشمنی با ایران، ضعفهای داخلی و ناکامی در جنگ یمن است. همچنین وی گفت شاید برخی کشورها، عربستان را در این طرح همراهی کنند؛ اما به دلیل خشم و تنفر ملتهای عرب از اسرائیل و به دلیل ضدیتی که با جریان وهابی عربستان دارند، طبیعتا بسیاری از دولتها همچنان در صف مخالفت با اسرائیل باقی خواهند ماند.
باتوجه به این سخنان الجبیر در ابتدا کمی راجع به پیشینه روابط دو طرف بفرمایید و اینکه از چه زمانی روابط تلآویو و ریاض تا حدودی علنی شد؟
بعد از آنکه ملکعبدالله، پادشاه پیشین سعودی درگذشت و ملکسلمان در عربستان سعودی زمام امور را در دست گرفت، خبرهای متعددی مبنی بر برقراری ارتباط میان مقامات سعودی و اسرائیل انتشار پیدا میکرد. بهخصوص که گفته میشد عادل الجبیر پیش از منصوب شدن به وزارتخارجه در دورانی که خارج از کشور حضور داشته، ارتباطاتی با برخی مقامات اسرائیل داشته است. پس از آن بود که خبر سفرهای محرمانه هیاتهایی از عربستان به اسرائیل باعث شد تا ظن برقراری روابط تقویت شود و در این خصوص حتی مطبوعات غربی و مطبوعات منطقه، گمانهها و فرضیات مختلفی را مطرح کنند. درواقع تا قبل از علنیشدن اینگونه روابط، به قدری فضای مطبوعاتی و رسانهای درمورد روابط تلآویو و ریاض سخن گفته بودند که زمانی که این روابط علنی شد دیگر جای تعجب نداشت. البته هم در ریاض و هم در تلآویو، انگیزههایی در این زمینه وجود داشت، بهخصوص که عربستان بهشدت مخالف اخوانالمسلمین و اسرائیل نیز مخالف حماس از شاخههای اخوان بود که طرفین را در جبههای مشترک قرار میداد. در این حال یکی دیگر از مسائل ضدیت مشترک ریاض و تلآویو با ایران بود که در موضوع حمایت دو رژیم از منافقین نیز نمودهای آشکاری پیدا کرد.
به نظر شما هدف عادل الجبیر از مطرحکردن عادیسازی روابط عربستان و رژیم اسرائیل در این مقطع کنونی چیست؟
نخست باید به این نکته توجه داشت آنچه در زبان و بهطور علنی از سوی الجبیر بیان میشود، تنها بخشی از توافقات و گفتوگوهای پنهانی میان ریاض، واشنگتن و تلآویو است. به عبارت دیگر سخنان الجبیر فقط یک بخش و بخش رسانهای توافقات این سه محور است. البته درظاهر اینگونه وانمود میشود که عربستان به همان صورت که درعرصه اصلاحات داخلی یک سری اقدامات و تابوشکنیها را آغاز کرده، در عرصه خارجی نیز همسو با عرصه داخلی، درحال یکسری تابوشکنیهاست و در واقع اینطور تبلیغ شده است که سیاست خارجی عربستان نیز مانند مسائل فرهنگی و اقتصادی در حال اصلاحات، پوستاندازی و تغییر است. اما این ظاهر قضیه است و آنها با این توجیه وارد عمل شدند؛ زیرا در داخل مردم و علمای سنت بهشدت با برقراری رابطه با یهود مخالف هستند. به هر ترتیب آنچه مهم است در ورای این سخنان و اینگونه توجیهات قرار دارد و آن اهداف پشت صحنهای است که در قبال ایران، گروه اخوانالمسلمین (شاخه حماس) و حزبالله لبنان دنبال میشود.
در حقیقت یک بخش پنهانی و اصلی آن از سلسله خصومتهای عمیق آلسعود با ایران سرچشمه میگیرد، به این صورت که آنها طی سلسله مذاکراتی از آمریکا خواستهاند تا در قبال عادیسازی روابطشان با اسرائیل و همچنین سکوت در برابر انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، سختگیریها در قبال ایران را افزایش دهد. جالب آنکه این موضوع و تمهیداتی که در این توافق صورت گرفته را عادلالجبیر طی نامهای به محمدبن سلمان اعلام کرده است. حدس و گمانها و فرضیات موجود در این خصوص مبتنی بر این است که اینگونه همسوییها تنها از جانب عربستان نبوده و اسرائیل و آمریکا نیز تمایلات بسیاری برای اتخاذ چنین سیاستی دارند. از جمله میتوان به این موضوع اشاره کرد که کوشنر، داماد ترامپ، یکی از دلالها و میانجیهای این معادله بود و تلاش کرد که چنین معادلهای را مبتنی بر شناسایی اسرائیل و عادیسازی روابط با این رژیم در گرو دشمنی بیشتر با ایران مطرح و پیگیری کند. البته پیش از این، نشانههای این رویکرد در بیانیه ریاض که در سفر خردادماه دونالد ترامپ به عربستان انتشار یافت نیز مشاهده شد. در آن بیانیه به افراطگرایی و ضرورت مقابله آمریکا و کشورهای اسلامی با افراطگرایی در منطقه اشاره شده و در آن نام حماس، حزبالله و ایران بهعنوان گروههای افراطی مطرح شده است. البته در این بیانیه نامی از اسرائیل نبود اما مسلم است که وقتی آنها علیه ایران، حماس و حزبالله اینگونه خصمانه موضعگیری میکنند بدون شک یکی از رژیمهای همسو با آنها، اسرائیل خواهد بود.
با این همه، از زاویه نگرش تحلیلی، میتوان به بخشی دیگر از انگیزههای دو طرف (یعنی اسرائیل و عربستان) برای برقراری روابط دست پیدا کرد. میدانیم که عربستان در جنگ تحمیلی علیه یمن از سوی جنبش انصارالله تحت فشاری فوقالعاده است و این جنبش همسو، همکار و مرتبط با حزبالله است. این در حالی است که اسرائیل به دلیل حساسیتی که به دریای سرخ دارد بهشدت از انصارالله وحشت دارد. در واقع آنها علاقهمند هستند که دریای سرخ عاری از نیروهایی چون انصارالله یمن و نیروهای همسو با حزبالله باشد. بنابراین قضیه یمن یک اشتراک نظر جدی است که ریاض و تلآویو نسبت به آن دغدغه خاطر دارند.
یکی از اهداف مشترک عربستان با ترامپ نیز این است که از نظر ریاض برقراری رابطه عادی با اسرائیل میتواند زمینهساز فعالیت لابیهای صهیونیستی به نفع آنها در آمریکا و همچنین در عرصه تبلیغات جهانی باشد. این همان نکتهای است که ترامپ نیز بر آن تاکید دارد. بنابراین از جمله اهداف و دلایل الجبیر از مطرح کردن طرح عربی برای عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل، دشمنی با ایران، ضعفهای داخلی و ناکامی در جنگ یمن است.
با توجه به شرایطی که بعد از اعلام انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس و شناسایی این منطقه بهعنوان پایتخت اسرائیل ایجاد شده، آیا اکنون عربستان میتواند اجماعی از کشورهای عربی با هدف عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی ایجاد کند؟
ریاض، تلآویو و واشنگتن امیدوار هستند باتوجه به جایگاهی که عربستان در اتحادیه عرب دارد و بذل و بخشش بیتالمال مردم عربستان از سوی سعودیها، بتوانند بخشی از دولتهای عربی را با خود همراه کنند. تجربه نشان داده که برخی کشورهای عربی در این زمینه باتوجه به وابستگیهایی که دارند با ریاض همراهی خواهند کرد. اما مسلما به دلیل خشم و تنفر ملتهای عرب از اسرائیل و همچنین به دلیل ضدیتی که با جریان وهابی عربستان دارند، طبیعتا بسیاری از دولتها همچنان در صف مخالفت با اسرائیل باقی خواهند ماند. بهعنوان مثال کشورهایی مانند الجزایر، سودان، تونس، لبنان، سوریه و عمان جریان همسو با سعودی را همراهی نخواهند کرد و در مسالهای مانند اسرائیل و بیتالمقدس این کشورها کوتاه نخواهند آمد.
بنابراین در این شرایط عربستان موفق نخواهد شد یک اجماع عربی گسترده برای عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل تشکیل دهد. چراکه امروز در جهان غیر از اسلام نیز شاهد فضای ضداسرائیلی هستیم. همچنانکه 14 عضو شورای امنیت سازمان ملل به قطعنامهای رای مثبت دادند که مخالف فرمان شخص رئیسجمهوری آمریکا برای انتقال سفارت به بیتالمقدس بود. نیکی هیلی این اقدام اعضا بهویژه از سوی کشورهایی همچون فرانسه و بریتانیا را توهین به آمریکا توصیف کرد.
دیدگاه تان را بنویسید