سیاست پیشگیرانه ترامپ نمایش واکنش تند را آغاز کرده است
سیدهمسعوده میرمسعودی در مثلث نوشت:
مثلث/ با انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید و مایک پمپئو به عنوان مسئول دستگاه دیپلماسی آمریکا، موجی از اظهارنظرهای متفاوت درباره آینده تصمیمات دونالد ترامپ پیشبینی شده است، به ویژه درباره برجام به عنوان یک توافق بینالمللی بین ایران و 1+5، که این روزها سرنوشت آن به تصمیم ترامپ در 12 ماه می بستگی دارد. اکنون این پرسشها مطرح است که آیا آمریکا از برجام خارج میشود و آیا با انتصاب بولتون و پمپئو که سابقه مخالفت با برجام و کلا طرفدار سیاستهای تند آمریکا در قبال مسائل جهانی هستند، سیاستهای اعمالی آمریکا دچار تغییرات شگرف خواهد شد؟
برای پاسخ به این سوالات و آیندهپژوهی در این موارد باید بهدنبال تغییرات در کاخ سفید و نیات و اهداف تصمیمات ترامپ باشیم. یکی از تصمیمات ترامپ که ذهن تحلیلگران را بر عزم او در خروج آمریکا از برجام قوت بخشید جایگزینی جان بولتون با مکمستر به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا است؛ شخصی که یکی از موافقان حمله آمریکا به عراق در سال 2013، مخالف با اصل کارکرد سازمان ملل، یکی از حامیان جنگ پیشگیرانه با کرهشمالی و همچنین تغییر رژیم در ایران و واکنش تند به کرهشمالی است. برای بررسی روی کار آمدن بولتون و تاثیرات آن در ابتدا به موضوع برجام خواهم پرداخت. با این سوابق در نگاه اول میتوان به این نتیجه رسید که خروج آمریکا از برجام قریبالوقوع است و بولتون بعد از خروج در تلاش برای قانعکردن آمریکا با هدف تغییر رژیم ایران خواهد بود. به نظر نویسنده، این نیت در مورد انتصاب جان بولتون مدنظر ترامپ بوده است و انتصاب او یک سیاست پیشگیرانه از طرف ترامپ است. درواقع ترامپ یک فرد بازارمحور است و قانون بازار هم روی این محور میچرخد که در مبادلات سودمحور برای افزایش سود کالا، موضوعی مخالف و در خلاف جهت مطرح میکنند. این اصل در بازار اقتصادی یک اصل برای فروش یک کالا است که اکثر بازاریهای حرفهای از این اصل تبعیت میکنند و آن این است که با نیت عقبنشینی در آخر و همچنین بهدست آوردن سود بیشتر، در شروع نمایش محکمی از مخالفت و عدم تمایل به فروش داشته باشد. لذا هدف ترامپ از جایگزینی پمپئو به جای تیلرسون و انتصاب جان بولتون در سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید، بهنوعی مبارزه نمایشی برای غلبه بر دغدغههای سیاست خارجی آمریکا است. در حال حاضر دغدغه سیاست خارجی آمریکا شامل رفتار با روسیه و سیاست مداخلهجویانه این بازیگر قدیمی در منطقه خاورمیانه، مذاکره با کرهشمالی، چالشهای اقتصادی با چین، موضوع برجام و بیثباتسازی منطقه توسط ایران، مسائل خاص منطقه عربی و تلاش برای همراهی متحدین اروپایی با سیاستهای اعمالی آمریکا است. البته در چند روز اخیر ادعای حمله دولت بشار اسد به دومای سوریه و بمباران شیمیایی منطقه توانسته مدعی بودن آمریکا در منطقه و نیات این کشور در اجرای سیاستهای اعمالیاش را تداوم ببخشد. درعین حال آمریکا از این موضوع بهخوبی برای پیشبرد سیاستهای اعمالی خود مخصوصا در قانع کردن بازیگران اروپایی در تحریم روسیه و خروج از برجام در 12 می سود
خواهد برد.
جان بولتون در مقام مشاور امنیت ملی آمریکا شاید بیشتر از اینکه خود عملکننده باشد، نمایشی از عکسالعمل تند و دادن سیگنال به تحلیلگران با هدف نمایش واکنش تند برای کسب منافع آمریکا است. اکثر تحلیلگران پیشبینی کردهاند که با روی کار آمدن پمپئو و بولتون، مواضع آمریکا در سیاست خارجی تندتر خواهد شد و دقیقا ترامپ نیز با بهکار بردن این «اصل معامله در بازار» (نمایش تند و در نهایت عملکرد نرم) میخواهد این موضوع را جا بیندازد تا طرفهای موردنظر رفتارهایشان را بر اساس نظر ترامپ تغییر دهند.
ترامپ با این استراتژی میخواهد اصلاحات در برجام را بهدست متحدین اروپایی انجام دهد و متحدین اروپایی نیز این موضوع را درک کردهاند؛ سفرهای اخیر دولتمردان اروپایی به آمریکا برای قانعکردن ترامپ با هدف عدم خروج از برجام و اتخاذ سیاستهای نرم حاکی از این موضوع است.
در نهایت تا قبل از ادعای مطرح شده توسط آمریکا مبنی بر حمله شیمیایی اسد به دومای سوریه و بمباران این منطقه، ترامپ فقط اصل خاص بازار از انتصاب بولتون را پیگیری میکرد ولی با این ادعاها عملا یک بهانه دیگر برای ترامپ آفریده شد که خواهد توانست عقاید بولتون مبنی بر خروج از برجام، تغییر رژیم ایران، حمله احتمالی به این کشور، واکنش تند در سوریه و همچنین واکنش تلافیجویانه برای روسیه را قوت بخشد. البته حمله به ایران تقریبا بعید است زیرا این مساله با خصوصیات ترامپ ناهمگون است؛ ترامپ بیشتر نمایش واکنش تند را دارد و در عمل بیشتر نرمش نشان میدهد و این موضوع تماما میتواند به ضرر برجام و سیاست خارجی ایران در منطقه باشد. باید توجه داشت که هماکنون یک ائتلاف عربی – غربی علیه ایران تشکیل شده است؛ دوستان اروپایی ایران در سیاستهای اجرایی خود متزلزل هستند و تصمیمگیران ایران باید بیشتر در سیاستهای داخلی و ترمیم اقتصادی و همچنین ایجاد آمادگی برای آینده بعد از خروج احتمالی آمریکا از برجام تلاش کنند. در عین حال مردم را از نظر اقتصادی قوت ببخشند چون به جرات میتوان گفت بر دولتی که در سیاستهای داخلی بتواند در حاکمیت قانون و شفافیت در پاسخگویی به مطالبات ملت خود استوار و پایدار باشد هیچ حربه خارجی کارساز نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید