مارکسیسم تجدیدنظرطلب/چین و روسیه چه نقشی در خلع سلاح اتمی کره شمالی دارند؟
میرقاسم مومنی/ مدیرعامل موسسه مطالعات بینالمللی چشمانداز ابرار نوین در مثلث نوشت:
مثلث آنلاین: بحران شبهجزیره کره که بعد از پایان جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود با دستیابی کرهشمالی به سلاحهای هستهای و موشکهای دوربرد وارد مرحله جدیدی از تقابل سیاسی و نظامی میان کرهشمالی با آمریکا، کرهجنوبی و ژاپن شده است. تهدیدات کرهشمالی مبنی بر نابودی اهدافی در آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی با اتکا به توان اتمی و موشکی خود موجب وحشت کشورهای منطقه از شروع یک جنگ خانمانسوز یا اتمی شد؛ در چنین فضای ملتهب سیاسی با روی کار آمدن دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری جدید آمریکا شاهد تشدید این تنشها در منطقه بودیم.
مساله حل بحران کرهشمالی از جمله شعارها و وعدههای انتخاباتی دونالد ترامپ بود؛ رئیسجمهوری آمریکا، دولتهای پیشین خود را به کوتاهی و عدم اقدامات مناسب علیه زیادهخواهیهای رهبران کرهشمالی متهم میکرد و از روزی که وارد کاخ سفید شد، موضوع برخورد با کرهشمالی جزو برنامههای اصلی سیاست خارجی وی بود.
جنگ لفظی بین ترامپ با کیم جون اون، رهبر کرهشمالی در یک سال گذشته و اقدامات دو کشور در تهدیدهای نظامی، اتمی و موشکی، موجب وحشت کشورهای جنوب شرق آسیا بهخصوص کره و ژاپن شده بود؛ چراکه هرگونه شروع جنگ در منطقه شبهجزیره کره موجب توسعه بحران و جنگ به کل منطقه خواهد شد و تمام زیرساختهای اقتصادی منطقه را نابود خواهد کرد. روسایجمهور سابق آمریکا از ترس ایجاد چنین بحرانی در منطقه و جهان سعی در مدارا با کرهشمالی داشتند؛ اما ترامپ براساس دکترین سیاست خارجی خود که بر غالب بودن هژمونی نظامی و اقتصادی آمریکا در جهان تاکید دارد، حل مساله کرهشمالی را عاملی مهم در تثبیت موقعیت سیاسی خود در افکار عمومی آمریکا و مردم جهان میداند و به همین جهت تمام گزینههای لازم جهت برخورد با کرهشمالی را مطرح و در راستای اجراییکردن آنها دستورات لازم صادر شده است.
در چنین شرایط بحرانی چند عامل مهم در منطقه نقش اساسی در حل بحران ایفا کردهاند که برخی موارد به شرح زیر است:
1- سیاستهای شخص دونالد ترامپ و تاکید بر حل مساله کرهشمالی و امنیت در شبهجزیره کره با هدف تسلط نظامی آمریکا در کل شبهجزیره کره و حمایت از همپیمانان و متحدین دیرین ایالات متحده مانند
کرهجنوبی و ژاپن.
2- مذاکرات آمریکا با چین و روسیه بهعنوان شرکا و متحدین کرهشمالی در خصوص منافع متصرفه در همکاری با آمریکا در حل مسالمت آمیز بحران کره که موجب شد چین شریک استراتژیک کرهشمالی، حاضر به شروع مذاکرات شود. در این خصوص سفر کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی به چین و ملاقات با رهبران چینی و همچنین سفر مایک پمپئو، رئیس وقت سازمان سیا و وزیر خارجه فعلی آمریکا در ملاقات با رهبران کرهشمالی در پیونگیانگ را نباید از یاد برد که در این دو ملاقات ضرورت مذاکره و رسیدن به یک صلح دائمی در قبال ارائه مشوقهای اقتصادی مطرح شد.
3- مذاکرات آمریکا و روسیه و رسیدن به یک جمعبندی مشترک درخصوص بحرانهای منطقهای از مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی ترامپ بوده است. مذاکرات دوجانبه ترامپ و پوتین درباره موضوعات مورد علاقه در بخشهای مهمی به نتیجه رسیده است که یکی از آنها، توافقات حل مساله بحران شبهجزیره کره است. باتوجه به بحرانهای منطقهای و فشار تحریمهای اقتصادی آمریکا و اروپا علیه روسیه و درگیر بودن روسیه در بحران سوریه و اوکراین، موقعیت روسیه در افکار عمومی جهان تضعیف شده و مسکو بر آن شده است تا در راستای حل بحران کره علاوه بر گرفتن امتیازات اقتصادی از ژاپن و آمریکا دررابطه با تلطیف افکار عمومی مردم منطقه و جهان نسبت به سیاستهای آن کشور در اوکراین و سوریه اقدام نماید.
4- باید توجه داشت که کرهشمالی یک کشور مستقل در جامعه جهانی است اما از معدود کشورهایی است که سیاست خارجی و اقتصاد وابسته شدیدی به منافع روسیه و چین دارد. در واقع سیاستهای کرهشمالی براساس سیاست خارجی و نظامی روسیه و چین پایهریزی شده است و به همین جهت وقتی عزم جدی ترامپ نسبت به حمله نظامی علیه کرهشمالی از سوی پکن و مسکو تایید شد، چین جهت ممانعت از بروز جنگ که به صورت مستقیم و غیرمستقیم منافع آن کشور را نیز تهدید میکرد، با استفاده از اهرمهای خود در کادر رهبری کرهشمالی زمینه مذاکرات را مهیا کرد و مانع شروع جنگ
در منطقه شد.
بد نیست که نگاهی به تاریخ شروع جنگ در دو کره و تقسیم این کشور به دو کشور کرهشمالی و کرهجنوبی داشته باشیم؛ جنگ کره در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با گذشتن نیروهای تحت فرمان کیم ایل سونگ، رهبر وقت کرهشمالی از مدار ۳۸ درجه آغاز شد. دو روز بعد شورای امنیت ملل متحد به پیشنهاد آمریکا قطعنامهای را برای کمک نظامی به کرهجنوبی به تصویب رساند. شوروی سابق که در شورای امنیت صاحب حق وتو بود، در آن هنگام جلسات شورا را در اعتراض به وضعیت کرسی چین در این سازمان تحریم کرده بود. کرسی چین با وجود تصرف تمام خاک اصلی این سرزمین توسط جمهوری خلق چین به رهبری مائو در سال ۱۹۴۹ همچنان در اختیار حکومت جمهوری چینتایپه بود و در نتیجه این قطعنامه بدون حضور شوروی به امضا رسید. در مجموع ۳۴۱۱ هزار سرباز برای کمک به کرهجنوبی به جنگ اعزام شدند که ۸۸ درصد آنان آمریکایی و بقیه از ۲۰ کشور دیگر بودند.
نیروهای کمونیست کرهشمالی که از نظر تجهیزات نظامی برتری مطلق بر همسایه جنوبی داشتند، مراحل اولیه جنگ را با موفقیت طی کرده و تقریبا تمام کره به جز شبهجزیره بوسان در جنوب شرقی را اشغال کردند، اما با ورود نیروهای سازمان ملل که فرماندهی آنها راداگلاس مکآرتور، فرماندار نظامی آمریکا در ژاپن بر عهده داشت، ورق برگشت. در۱۵ سپتامبر ۱۹۵۰ نیروهای آبی-خاکی آمریکا در بندر اینچهاون ۱۶۰ کیلومتر پشت خطوط ارتش کرهشمالی پیاده شده و این شهر را به تصرف خود درآوردند و ۱۰ روز بعد سئول دوباره به دست قوای کرهجنوبی افتاد. در اول اکتبر قوای سازمان ملل از مدار ۳۸ درجه گذشته و در ۱۹ اکتبر پیونگیانگ پایتخت کرهشمالی، به تصرف آنها درآمد. نیروهای سازمان ملل سپس تا رود یالو در مرز چین و کره پیشروی کرده و تقریبا تمام شبهجزیره را اشغال کردند. اما در این مرحله ورود میلیونها سرباز چینی، تحت عنوان قوای داوطلب، وضعیت را تغییر داده و نیروهای کرهشمالی و چین مجددا تا سئول پیش رفتند. هرچند نیروهای سازمان ملل دوباره سئول را اشغال و نیروهای کرهشمالی و چین را تا مدار ۳۸ درجه عقب راندند. از ژوئیه ۱۹۵۱ جنگ به حالت مغلوبه درآمده و مذاکرات آتشبس بین دو طرف آغاز شد، این مذاکرات دو سال بعد، پس از شکست دموکراتها در آمریکا و آغاز ریاستجمهوری آیزنهاور در ژوئیه ۱۹۵۳ به پیمان آتشبس انجامید و مدار ۳۸ درجه بهعنوان مرز دو طرف تعیین شد. این پیمان هنوز اعتبار خود را حفظ کرده و معاهده صلحی میان دو کشور امضا نشده است. بنابراین تاکنون در مرزهای دو کشور آتشبس موقت حاکم شده و صلح دائمی امضا نشده است.
سفر اخیر رهبر کرهشمالی به کرهجنوبی باهدف مذاکرات دوجانبه صلح و پذیرفتن امضای صلح دائمی و نابودی تجهیزات و سایتهای اتمی توسط مقامات کره شمالی، یک پیروزی برای دونالد ترامپ به شمار میرود. این شرایط که مقامات کرهشمالی 180 درجه از مواضع قبلی خود عقبنشینی کردهاند، نشاندهنده وقوع اتفاق و معامله مهمی در تقسیم قدرت بین روسیه، چین و آمریکا در شبهجزیره کره و منطقه جنوبشرقی آسیاست. در این میان میتوان به حل مساله تایوان که چین طالب حل آن بهنفع خود است و بحران شبهجزیره کریمه در اوکراین که روسیه علاقهمند به حل آن است اشاره کرد و باید دید در مقابل خلع سلاح کرهشمالی که با حمایت روسیه و چین بوده است آن کشورها چه امتیازاتی دریافت کردهاند.
در خصوص نتیجه نهایی این بحران، ملاقات ترامپ و کیم جونگ اون در هفتههای آتی بسیار سرنوشتساز است.
با وجودیکه آمریکا بر ادامه تحریمها و فشارها به کرهشمالی تا زمان رسیدن به نتیجه مطلوب تاکید دارد اما رهبر کرهشمالی عزم خود را جهت خلع سلاح اتمی و موشکی اعلام کرده است و در حال حاضر تمام سیاستمداران و افکار عمومی جهان منتظر ملاقات تاریخی رهبران آمریکا و کرهشمالی هستند.
در نتیجه مذاکرات و توافقات کرهشمالی و ایالات متحده آمریکا، مبنای سیاستهای آتی دو کشور در منطقه قرار خواهد گرفت و بهنظر میرسد ترامپ در قدم دوم بعد از خلع سلاح اتمی و موشکی کرهشمالی موضوع اتحاد دو کره را پیگیری خواهد کرد، چرا که نیروی نظامی و ارتش قوی کرهشمالی اگر با قدرت اقتصادی کرهجنوبی ادغام شود، این کشور میتواند نقش مهمی در سیاست آتی آمریکا در منطقه جنوبشرقی ایفا کند؛ باید منتظر بود تا نتیجه اولین ملاقات رهبران دو کشور
مشخص شود.
دیدگاه تان را بنویسید