استاد دانشگاه شهید بهشتی درگفتوگو با مثلث
آمریکا بهدنبال خلعسلاح کرهشمالی است
برای اولینبار یک رهبر کرهشمالی با عبور از منطقه غیرنظامی بین دو کره، پا بر خاک کرهجنوبی گذاشت تا بعد از ١١ سال بار دیگر جهان شاهد گفتوگوی رهبران دو کره باشد. همچنین طرفین در بیانیهای نسبت به غیراتمیشدن شبهجزیره کره متعهد شدند. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیونگیانگ حاضر است که برنامه هستهایاش را بهطور کلی کنار بگذارد و سناریوهای احتمالی در خصوص مذاکرات پیشرو میان واشنگتن-پیونگیانگ چه خواهد بود؟ در این خصوص گفتوگویی با محسن شریعتینیا، استاد دانشگاه شهید بهشتی داشتیم که در ادامه میآید.
مهمترین دلایل و اهدافی که رهبر کرهشمالی را واداشته تا با همتای خود در کرهجنوبی دیدار داشته باشد چیست؟
در رابطه با اهداف رهبر کرهشمالی باید توجه داشت که برنامه هستهای کرهشمالی تقریبا تکمیل شده و از این پس، پیونگ یانگ بهدنبال آن است که به برنامه هستهای خود مشروعیت ببخشد و به نوعی بهعنوان یک کشور هستهای به جامعه بینالمللی بازگردد، بنابراین دلیل اصلی اقدامات کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی را میتوان بازگشت به جامعه بینالمللی بعد از رسیدن به اهداف هستهای عنوان کرد.
از دیگر سو مسائلی همچون فشارها و تحریمهای شدید بر کرهشمالی نیز بر این تصمیم کیمجونگ اون تاثیرگذار بوده است، البته کرهشمالی سالهاست که تحت تحریم است و طی این سالها بهرغم تحریمها، برنامههای هستهایاش را دنبال کرد. چرا که از ابتدا انتخاب استراتژیک پیونگیانگ، دسترسی به سلاح هستهای بوده است و به همین دلیل نیز فشارها و تحریمها را تحمل کرد. امروز این برنامه هستهای تقریبا تکمیل شده، بنابراین دلیلی برای تحمل
بیشتر فشارها وجود ندارد.
آیا دیدار رهبر کرهشمالی و کرهجنوبی باعث گشایش در روابط دو کره خواهد شد؟
این دیدار و اجلاس میتواند نوعی زمینهچینی برای اجلاس اصلی یعنی مذاکرات میان کیم جونگ اون و دونالد ترامپ، رهبران کرهشمالی و ایالات متحده آمریکا تفسیر شود. به بیان دیگر مذاکرهکننده اصلی با کرهشمالی، آمریکاست که هنوز خواستهها و محور مذاکرات واشنگتن خیلی مشخص نیست و طبیعتا دستیابی محور اصلی که آمریکاییها دنبال آن هستند، یعنی خلع سلاح کرهشمالی به راحتی امکانپذیر نیست. زیرا این مساله نیازمند آن است که موازنه قدرت در کل شبهجزیره تغییر کند که این تغییر موازنه قدرت نیز یک روند بسیار طولانی و پیچیده خواهد بود، البته از این نظر که خانوادههای جداافتاده بتوانند همدیگر را ملاقات کنند، فضای کمتنشی در شبهجزیره حاکم شود، در آینده برخی طرحهای اقتصادی اجرا شود و منطقه مرزی دو کشور حالت آرامتری به خود بگیرد،
این دیدار حائز اهمیت است.
به نظر شما آیا غرب به ویژه آمریکا میپذیرند که کرهشمالی با وجود عدم خلع سلاح به جامعه جهانی بازگردد؟
اینکه به کرهشمالی مشروعیت داده شود و برنامه هستهای این کشور از سوی غرب پذیرفته شود، خود یک مساله کلیدی است و پیچیدگی مذاکرات آتی احتمالی میان کرهشمالی و آمریکا در همین رابطه است. زیرا مذاکرات هنوز شروع نشده و آنچه تاکنون مشاهده کردهایم مرحله پیشامذاکرات است. مرحله پیشامذاکرات با یکسری وعده وعید و ادبیات مثبت شروع میشود ولی مرحله مهم، مذاکرات رودررو است که باید ببینیم در آن مرحله طرفین چه محورهای مذاکراتی را روی میز خواهند گذاشت و رسیدن به یک توافق چقدر قابل حصول
است.
مرحله دیگر که کار را پیچیدهتر میکند اجرای قرارداد انعقادی میان طرفین است. درواقع اگر قراردادی امضا شود، اجرای آن همچون اجرای برجام یک پروسه بسیار پیچیده خواهد بود. در توافق هستهای با ایران باوجودیکه قراردادی منعقد شده اما اجرای آن با مشکلات بسیاری همراه است، بنابراین در حال حاضر در مورد کرهشمالی، طرفین در حال امتحانکردن همدیگر هستند و برای قضاوت کردن درباره نتیجه مذاکرات
هنوز زود است.
با توجه به تحولات فعلی در شبهجزیره کره و سناریوهای احتمالی، موضعگیری طرفهای درگیر در این مساله را در آینده چطور میبینید؟
مواضع مشخص است؛ چینیها و روسها از این تحول استقبال کردند، زیرا طبیعی است که پذیرش کرهشمالی مجهز به سلاح هستهای از سوی جامعه بینالمللی یک پیروزی برای آنهاست، بنابراین مشکلی با پیشرفت مذاکرات به این شکل و تامین خواستههای کرهشمالی ندارند. در طرف دیگر ژاپن قرار دارد که مردد است؛ ژاپن تاحدی از مذاکرات استقبال کرده نسبت به این موضوع که کرهشمالی به صورت یک دولت مسلح به سلاح هستهای به جامعه بینالملل بازگردد، خشنود
نیستند.
زیرا این موضوع علیه منافع ژاپن است و آنها تلاش دارند که در مذاکرات اصلی موضع سختتری درباره برنامه هستهای کرهشمالی اتخاذ شود. کرهجنوبی نیز با قدری تفاوت، همراستا با آمریکا حرکت میکند. بحث خلع سلاح کرهشمالی یا غیرهستهایشدن شبهجزیره، اولویت کرهجنوبی است. در این میان آمریکا هنوز به جمعبندی دقیقی راجع به نیات
کرهشمالی نرسیدهاند.
مهمترین مساله برای آمریکا در وضعیت فعلی خلع سلاح کرهشمالی است که دست یافتن به این
هدف بسیار بعید است. بنابراین باید ببینیم که در مذاکرات پیشرو چقدر بر سر موضوع اصلی که همان غیرهستهایشدن شبهجزیره است، میان طرفین توافق حاصل خواهد شد که این فعلا یک مفهوم گنگ است و طرفهای درگیر درخصوص این مساله با جزئیات بحث نکردهاند.
طرف آمریکایی نیز این ابهام را بهعنوان یکی از چالشهای پیش رو برشمرده است. حتی به نظر میرسد که اجلاس پیشرو میان ترامپ و کیم جونگ اون یک آغاز برای یک مسیر طولانی و دشوار در حل و فصل بحران شبهجزیره باشد البته اگر این نشست در همان نقطه آغاز با شکست مواجه نشود.
اگر این مذاکرات به شکست بینجامد که احتمال آن به گفته شما زیاد است، سناریوی بعدی پیش رو برای کرهشمالی چه
خواهد بود؟
قطعا تحریمهای بیشتری علیه کرهشمالی اعمال خواهد شد؛ البته تحریمها در حد اعلای خود در مورد کرهشمالی اجرا شده است. منتها از یک طرف پیونگیانگ ارتباط خیلی معناداری با جامعه جهانی ندارد و مردم این کشور به نوعی به فقر عادت کردهاند و از طرف دیگر خود تحریمها برای کرهشمالی خیلی اهمیت ندارد و آنچه اهمیت دارد اجرایی شدن این تحریمها از طرف چین و روسیه است. اگر این دو قدرت اراده کنند میتوانند تحریمها را دور بزنند و باتوجه به همبستگی آنها با کرهشمالی و عضویتشان در شورای امنیت، اساسا امکان سنجش اینکه تحریمها دور زده شده یا خیر، چندان آسان نخواهد بود.
از این رو به نظر میرسد بعد از شکست احتمالی گفتوگوها میان کرهشمالی و آمریکا، تحریم تنها گزینه غرب خواهد بود و آنها دست به اقدام نظامی نخواهند زد. چرا که کرهشمالی یک دولت هستهای است و حمله به یک دولت هستهای کار آسانی نیست، بنابراین وضعیت در شبهجزیره کره متشنج میشود و تحریمها افزایش پیدا میکند منتها احتمالا شاهد جنگ با یک دولت دارای توانمندی هستهای
نخواهیم بود.
دیدگاه تان را بنویسید