توافق واگرایانه/ برجام تنشزدایی میان طرفین را در پی نداشت
رامتین رضایی کارشناس روابط بینالملل در مثلث نوشت:
اثربخشی و موفقیت یک معاهده بینالمللی بیش از آنکه به خود معاهده یا مفاد آن منوط و مشروط باشد، به وضعیت و مناسبات طرفین معاهده با یکدیگر از یکسو و موقعیت و شرایط محیطی و زمانی که معاهده و توافق در آن صورت گرفته، بستگی دارد. به زعم دیدگاه دیوید میترانی، واعظ نظریه نوکارکردگرایی همگرایی سیاسی شرط لازم و ضروری موفقیت معاهدات میان دولتها در زمینههای فنی و اقتصادی به شمار میرود. وی ضمن نقد دیدگاه کارکردگرایان که همکاری و توافق در حوزههای فنی و غیرسیاسی را شرط دستیابی به توافق، همکاری و همگرایی سیاسی میدانند بهطورکلی بر این عقیده است که صرف انعقاد چند معاهده فنی یا تجاری میان دولتها حتی در صورت وابستگی متقابل میان آنها، تضمینی قابل اتکا برای شکلگیری همگرایی سیاسی یا رفع اختلافات نخواهد بود، بنابراین اراده و تمایل دولتهای طرف یک معاهده بینالمللی به کاهش یا وانهادن تنشها و تعارضات و مهمتر از آن حرکت به سمت یک همکاری و همگرایی سیاسی-امنیتی اولویت بیشتری نسبت به امضای توافقات در سایر حوزهها دارد. معاهدات صلح ورسای (1919م) پس از پایان جنگ جهانی اول با تسامح فراوان میتواند مثال خوبی برای تبیین این مساله باشد. با وجود توافقات گسترده میان دولتهای حاضر در کنفرانس درخصوص تعیین مرزهای جدید و کشورهای تولدیافته از امپراتوریهای اتریش-مجارستان و عثمانی، اما اختلافات و تعارضات ایدئولوژیک و سیاسی چنان وسیع و پردامنه بود که در نهایت در 1939م و آغاز جنگ جهانی دوم این معاهدات عملا به وادی نسیان سپرده شد. در مثالی دیگر، همکاری و توافقات میان آمریکا با شوروی پیشین و روسیه فعلی در زمینههای مختلف تجاری و فنی نهتنها نتوانست همگرایی سیاسی قابلتوجهی را میان دو طرف ایجاد کند، بلکه امروز جهان بالاترین سطح تنش میان این دو قدرت را نظاره میکند. برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام میان ایران و گروه 1+5 نیز هرچند یک توافق تاریخی به شمار میرود، اما در شرایطی منعقد شد که ارادهای جدی میان طرفین به منظور در پیشگرفتن رویکرد و راهبرد تنشزدایی سیاسی (دستکم در کوتاهمدت) به چشم نمیخورد. توافق میان ایران و گروه موسوم به 1+5 بیش از آنکه حاصل یا برآمده از مقتضیات تنشزدایی فعال باشد، محصول صرافت طرفین به رهایی از چالش هستهای بود. برای 1+5 خصوصا آمریکا رهایی از تهدید اتمی ایران به زعم خودشان و برای ایران نیز رهایی از تحریمها و فشارهای آزاردهنده بینالمللی اصلیترین هدف و انگیزه در خلق برجام به شمار میرفت. برجام از یکسو با رویکرد تنشزدایی همراه نبود و از سوی دیگر شرایط و مناسبات منطقهای نیز در سختترین و پرتنشترین وضعیت خود قرار دارد. تعارضات جدی آمریکا و متحدین منطقهای آن با ایران درخصوص بحرانهای سوریه و یمن، عراق و تا حدودی بحرین عملا مانعی جدی در مسیر تنشزدایی حتی به صورت محدود آن ایجاد کرده است. تنشهای فزاینده نیز خود زمینهساز مخالفتهای داخلی یا درونبلوکی (مانند مخالفهای جدی و آشکار اسرائیل و پنهان عربستان) با برجام شد که ظهور ترامپ و ورود افرادی مانند بولتون و پمپئو از نمودها و تاثیرات آن به شمار میرود.
بنابراین به نظر میرسد که مشکلات و موانع پیشروی برجام بیش از آنکه نتیجه خود توافق باشد، نتیجه اوضاع متشنج منطقهای و تقابل فزاینده طرفین این معاهده خصوصا جمهوری اسلامی ایران و آمریکا است. باید توجه داشت که خلأ قدرت منطقهای که از سال 2003 و با سرنگونی رژیم صدامحسین آغاز و با انقلابهای عربی به اوج رسید، تعارضات و رقابت میان ایران و عربستان را به شکل فزایندهای گسترش داد. مساله عراق نیز از همان سال 2003 به یک عرصه و موضوع جدید برای تقابل جدی ایران و آمریکا تبدیل شد. در این میان شرایط منطقه بهگونهای پیش رفت که تنشزدایی دورههای پیشین را هر روز با اصطکاک و چالش بیشتری مواجه میکرد. افزایش توانایی موشکهای دوربرد ایران نیز به عامل دیگری جهت افزایش تنش مبدل شد.
در حال حاضر خروج قطعی و کامل آمریکا از برجام یا تحت فشار قراردادن ایران به منظور پذیرش تعهدات و محدودیتهای جدید (مانند محدودیت موشکهای دوربرد) سناریوهای احتمالی و پیشرو در آیندهای نزدیک است که در هر دو صورت نتیجهای جز افزایش تنشها و تخاصمات نخواهند داشت. خروج آمریکا از برجام ازسرگیری مجدد تحریمهای ثانویه علیه ایران اما به صورت یکجانبه را به همراه خواهد داشت. در این صورت مقاومت سه عضو اروپایی 1+5 در درازمدت بسیار بعید به نظر میرسد اما روسیه و چین احتمالا همچنان از برجام و تداوم آن حمایت خواهند کرد. سناریوی دوم نیز نهتنها با مقاومت جدی ایران، بلکه از سوی روسیه و چین نیز مورد مخالفت قرار خواهد گرفت. در شرایط فعلی و پیشرو ایران میتواند با در دستگرفتن ابتکار عمل در راستای تنشزدایی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و نیز گسترش روابط با دولتهای میانهروتر منطقه مانند کویت، قطر و عمان از فشارهای غرب خصوصا آمریکا بکاهد. در این میان تنشزدایی با عربستان و نیز میانجیگری جهت برقراری صلح در یمن ازجمله اقداماتی محسوب میشود که میتوانند معادلات منطقهای و جهانی را به سود ایران تغییر دهند.
اما باید به یک مساله بسیار مهم توجه خاصی مبذول داشت. همانطور که گفته شد همگرایی در حوزههای فنی بدون همگرایی در حوزه سیاسی میسر نخواهد شد. اما بااینحال شرط لازم و ضروری گسترش همگرایی سیاسی خصوصا در جهان امروز وابستگیهای اقتصادی و مراودات گسترده تجاری است. درواقع حضور فعالانه و چشمگیر طرفین یک معاهده در بازارهای جهانی، حجم بالای مبادلات با یکدیگر و نیز برخورداری از جایگاه والای اقتصادی در سطح منطقهای و جهانی از ملزومات اجتنابناپذیر همگراییهای سیاسی و درنتیجه معاهدات میان یک دولت با دیگر دولتها در عصر جهانیشدن است. به نظر میرسد که پایینبودن حجم مبادلات ایران با کشورهای اروپایی عضو 1+5 و آمریکا و درنتیجه نبود وابستگی متقابل قابل توجه میان آنها از عوامل مهم جهت بهچالش کشیدهشدن برجام توسط آمریکا به شمار میرود. سهم بسیار ناچیز ایران در صادرات غیرنفتی، عدم جذب سرمایهگذاری خارجی بهخصوص در دوران پسابرجام که فرصت مناسبی را پیش رو گذاشته بود، موجب شد که آمریکا بتواند بهراحتی درمورد خروج از توافق اظهارنظر کند.
دراینمیان سه کشور اروپایی بر خلاف ایالات متحده آمریکا مراودات تجاری نسبتا بیشتری داشته و از خریداران عمده نفت ایران به شمار میروند. از سوی دیگر نیاز مبرم اروپاییان به گاز و تمایل آنها به عدموابستگی به واردات گاز از روسیه میتواند از عواملی باشد که آنها بسیار بیش از آمریکا به برجام پایبند بمانند. سه کشور اروپایی و روسیه و چین معتقدند که برجام در مهار قدرت هستهای ایران عملکرد موفقی داشته اما آمریکا آن را یک توافق بسیار بد میداند که میتواند موجب افزایش توانایی اتمی ایران شود. سه دولت اروپایی بهدنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنابراین ثبات در این منطقه را ترجیح میدهند. اما آمریکا خروج تدریجی از خاورمیانه و حرکت به سوی آسیا-پاسیفیک را دنبال میکند. درنهایت اروپاییان بهخوبی میدانند که وقوع درگیری و منازعه جدی در خاورمیانه بیشترین تهدید را برای آنها در پیش خواهد داشت (مانند بحران پناهندگان و یا درگیری مستقیم با روسیه). به همین علت دو کشور آلمان و فرانسه تلاش زیادی را برای متقاعدکردن آمریکا به ادامه برجام و ممانعت از منازعه با ایران به خرج دادهاند.
دیدگاه تان را بنویسید