رفتن پای میز مذاکره در شرایط فعلی موجب از بینرفتن منافع کشور میشود
مذاکره با آمریکا اشتباه است
دونالد ترامپ که از دوران رقابتهای انتخاباتیاش فریاد بیرون آمدن ایالات متحده آمریکا را از برجام سر داده بود، بعد از چند سری تهدید ایران و دستنیافتن به خواستهاش، بار دیگر پیمانشکنی کرد و از توافق برجام هم بیرون آمد. اگرچه رئیسجمهور پوپولیست ایالات متحده به وعده انتخاباتیاش عمل کرد اما این اقدام ایالات متحده موجب بیاعتمادی جامعه جهانی به آنها شد. درحقیقت ترامپ با زیر پا گذاشتن تعهدات پیشین از پیمان آب و هوایی پاریس گرفته تا برجام، به عدماطمینان و تردید کشورهای دنیا به آمریکا دامن زد. اگرچه رئیسجمهور آمریکا تندترین دیپلماسی را در قبال ایران داشت اما او در زمینه تجارت با متحدین اروپایی خود و چین هم از اهرم فشار استفاده کرد، حتی تعهدات و توافقات قبلی آمریکا را بهعنوان مثال با کرهجنوبی زیر پا گذاشت. همچنین با وجودیکه آمریکا از ابتدا یک امپراتوری داشت، عضو دائم شورای امنیت بود و حق وتو نیز داشت اما شخص ترامپ فراتر از این محدوده رفته و رفتار او بیشتر شبیه پدرخوانده شده است تا رئیسجمهور یک کشور. به همین خاطر من بر این باورم که او با خروج از برجام بهدنبال دستیابی به توافقی جدید با ایران است تا به تصور خودش با استفاده از اهرم فشار خصوصا از جنبه اقتصادی، ملت و کشور را به زانو درآورد و از این طریق به اهداف و منافع خود دست یابد. به همین خاطر باید انسجام و وحدت داخلی و ملی بیشتر از گذشته باشد، مردم و مسئولان از ایجاد هرگونه تنش و تشنجی در داخل کشور بپرهیزند تا این خیال باطل را که مردم از وضعیت داخلی کشور ناراضی هستند و بهدنبال یک منجی خارج از مرزهای کشورهای هستند را از بین ببرند. زیرا به عقیده من آمریکا از یک سو بعد از انتخابات 88 نهایت استفاده را از آشوبهایی که در داخل کشور ایجاد شده بود، کرد و تحریمهای بسیار شدیدی را به بهانههای واهی علیه ایران وضع کرد. از سوی دیگر فشارهای برخی افراد و جریانات در دوران مذاکرات هستهای برای امتیاز دادن به آمریکا و رسیدن سریع به توافق موجب تضعیف مذاکرهکنندگان ایرانی با طرف آمریکایی شد. براساس همین رویکرد رهبران کاخسفید امروز بر این باورند که ایران متزلزل است و آنها میتوانند با اعمال فشار و به خیال خودشان نابودی اقتصاد، ملت و نظام ایران را به زانو درآورند. در این شرایط جمهوری اسلامی باید سرسختانه در مقابل آمریکا مقاومت کند، زیرا تجربه ثابت کرده که هرگاه ایران یا کشور دیگری در برابر آمریکا عقبنشینی کرده و تن به خواستههای آنها داده، موجبطمع ورزی بیشتر آمریکاییان شده است، بنابراین امروز مذاکره با ایالات متحده تحت هر شرایطی اشتباه است زیرا آنها پای میز مذاکره نهتنها کوتاه نمیآیند بلکه منافع ایران را هم ضایع میکنند. از این رو نباید کوچکترین شائبه را ایجاد کرد که ترامپ موفق شده است و به عقیده من هرکس که موجب شکلگیری و تقویت این ایده شود، خائن به کشور، دین و مردم جمهوری اسلامی ایران است. ترامپ باید متوجه شود که به هیچ طریقی نمیتواند اراده مردم ایران را درهم شکند.
از سوی دیگر تصمیم ایران مبتنی بر دادن مهلت به اروپاییان برای تغییر رویه و ایستادگی در برابر آمریکا، به دو دلیل امری عاقلانه و سنجیده است. اولا باید افکار عمومی جهان را بهگونهای هدایت کنیم که جهانیان متوجه حقیقت شوند و اینکه مقصر اصلی ایالات متحده است. بهنظرم با این اقدام ایران، این حقیقت پررنگتر و عیان میشود. دوما باید به اروپاییان فرصت داد گرچه اصلا نمیتوان به این موضوع خوشبین بود، زیرا اروپا در برابر آمریکا بسیار ذلیل و ضعیف است. در سفرهای صدراعظم آلمان و رئیسجمهور فرانسه به آمریکا شاهد این مساله بودیم، خصوصا رفتار تحقیرآمیز ترامپ با امانوئل ماکرون مهر تاییدی بر این موضوع است. به همین خاطر ایران نباید از اروپا انتظار و امید داشته باشد.
در نهایت اگر با طی همه این مراحل ایران دریابد که به اهداف و منافعش دست نمییابد باید از برجام خارج شود و برنامه هستهای را با سرعتی بیش از گذشته به پیش برانیم، بنابراین در موقعیت پیش رو ایرانیان باید اتکای بیشتری به اقتصاد داخلی داشته باشند و سیاستهای عدالت اجتماعی و دوری از تجملات را دنبال کنند. از طرف دیگر با کشورهای مستقل که در معرض تهدیدات و تحریمهای آمریکا قرار دارند مانند چین و روسیه وارد مذاکرات جدی و متفاوتی شویم.
در خصوص رویکرد روسیه و چین هم باید اذعان داشت که آنها هم قطعا بهدنبال منافع خودشان هستند و نمیتوان بیش از انتظار از آنها توقع داشت. اما در حالیکه ایالات متحده آمریکا سالیان سال در تلاش بود که ایران را تسلیم خواستهها و اهداف خود کند، برخی در داخل و شاید در راستای اهداف دولت ترامپ، درصددند چینهراسی و روسیههراسی را ایجاد کنند. به هر جهت نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد که امروز منافع مشترک چین و روسیه با ایران بسیار بیشتر از غرب است. به همین خاطر ایران باید وارد تعاملات بیشتر و جدیتری با چین و روسیه شود و این مساله را به آنها تفهیم کنیم که اگر آمریکا الان اهرم فشارش روی ایران است، بعد از این قطعا به سراغ چین و روسیه خواهد رفت. درنهایت باید گفت که سال پرتنشی در پیش خواهیم داشت اما باتوجه به تحولات منطقه، ارتقای جایگاه ایران در کل منطقه، دگرگونیهایی که در سطح جهان در حال وقوع است و مشکلات داخلی ایالات متحده؛ اگر در ایران انسجام داخلی وجود داشته باشد، در مقابل هر نوع جریان نفاق ایستادگی کنیم و تبعیت از مقام معظم رهبری خصوصا در ماههای آینده بیش از پیش باشد، قطعا تحریمها را از سر میگذرانیم.
دیدگاه تان را بنویسید