پیرمحمد ملازهی درگفتوگو با مثلث
بازگشت برای مبارزه با فساد
مالزی بهعنوان یکی از توسعهیافتهترین کشورهای مسلمان شرق آسیا در کمتر از چهار دهه از کشوری فقیر و کمدرآمد به کشوری توسعهیافته و با درآمد بالا تبدیل شد. رهبر جریان توسعهگرایی در مالزی کسی نبود جز ماهاتیر محمد. وی از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۳ بهعنوان چهارمین نخستوزیر مالزی فعالیت کرد که توانست با اندیشهای منسجم و مبتنی بر آزادیهای اقتصادی به شخصیتی ماندگار در تاریخ مالزی تبدیل شود. اکنون نیز ماهاتیر محمد در سال 2018 بار دیگر در سن 92 سالگی بهعنوان هفتمین نخستوزیر مالزی انتخاب شده است. پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل آسیا در گفتوگویی به واکاوی دلایل بازگشت ماهاتیر محمد به عرصه سیاست و شرایط پیش روی وی پرداخته است.
چرا ماهاتیر محمد که از او بهعنوان یکی از مهمترین و موفق رهبران جهان اسلام و پیشرو در ارائه یک مدل توسعهگرایی یاد میشود، امروز بار دیگر به عرصه سیاست بازگشته است و چه اهدافی را دنبال
میکند؟
یک دلیل بازگشت ماهاتیر محمد به قدرت، بحث فساد مالی نجیب رزاق بود چراکه نجیب رزاق 700 میلیون دلار را از شرکت توسعه مالزی به حساب خود منتقل کرده بود. پشت پرده این قضیه نیز عربستان سعودی قرار داشت و پولی بود که در قالب همکاریهای اقتصادی عربستان به مالزی میداد. اما در عوض آنکه آن پول را صرف توسعه آن شرکت بکنند در اختیار نخستوزیر قرار داده بودند. بحث دیگر این بود که کلا آمریکاییها آمدند و اسنادی را منتشر کردند که برخی بانکها و شرکتهای آمریکایی در پولشویی مالزی دست داشتند و حاکمیت مالزی حدود 2/3 میلیارد دلار از بودجه عمومی را مورد سوءاستفاده قرار داده بود. این مساله نیز از عواملی بود که ماهاتیر محمد را به شرکت در انتخابات
تشویق کرد.
اما بحث جدیتری که در ارتباط با بازگشت ماهاتیر محمد مطرح است، نگرانی وی از تشتت در جامعه و برهمخوردن توازن قومی و مذهبی در کشور بود. نگرانی شدیدی ایجاد شده بود مبنی بر اینکه سیاستهای نخستوزیر قبلی (نجیب رزاق) همبستگی ملی را خدشهدار خواهد کرد. این مسائل ناخشنودی شدید ماهاتیر محمد را در پی داشت و وی را به سمتی سوق داد که ائتلاف «اتحاد امید» را تشکیل داد. وی در این ائتلاف از تمام جریانات سیاسی، قومی و مذهبی نیروهایی را جذب کرد و آنها را در این ائتلاف شرکت داد. از جمله بخشی از چینیتبارها و هندیتبارها که از این وضعیت ناراضی بودند، بنابراین او یک جریان مخالف دولت شکل داد و در انتخابات نیز شرکت کردند و
پیروز شدند.
بنابراین خدشهای که در ارتباط با همبستگی ملی و نگرانی درباره توازن قومی و مذهبی در مالزی مطرح بود نیز بر تصمیمگیری ماهاتیر محمد تاثیر داشت.
مهمترین برنامهها و اهداف مدنظر این رهبر مالایی چیست؟
به نظر وی اولویت مالزی مسائل توسعه اقتصادی و سیاسی است و نباید کشور درگیر مسائل اختلافبرانگیز قومی، مذهبی یا سیاسی شود. از این زاویه بود که مردم به دیدگاههای ماهاتیر محمد که یک اعتبار ملی نیز داشت توجه کردند. همچنین ماهاتیر محمد بعد از پیروزی در انتخابات اعلام کرد قانون مالیاتی که دولت پیشین روی کالا و خدمات ایجاد کرده بود را لغو خواهد کرد. زیرا در زمان خود این مساله نارضایتی و اختلافات زیادی را در پی داشت و به اعتراضات مردمی
منجر شد.
ماهاتیر محمد شخصی است که اندیشههای توسعهگرایی را سرلوحه کار و سیاستهای خود قرار داده بود. کمی راجع به پیشینه و موفقیتهای وی در عرصه سیاست و اقتصاد مالزی بگویید.
ماهاتیر محمد سابقه خوبی بهعنوان یک اقتصاددان مسلمان از خود برجای گذاشت. نهتنها او در داخل کشور اعتبار خود را بالا برده، بلکه در سطح دنیای اسلام نیز این مساله مطرح است که اگر کشورهای اسلامی میخواهند پیشرفت کنند، باید به لحاظ اقتصادی و صنعتی الگویی را انتخاب کنند که ماهاتیر محمد در مالزی به تجربه گذاشت و موفق شد. او توانست مالزی را از یک کشور فقیر و کمتوان اقتصادی به کشور پیشرفتهای تبدیل کند که هم از لحاظ صنعتی، هم جذب سرمایه خارجی و هم رساندن جامعه به یک انسجام و وحدت درونی موفق بوده است. در ضمن از نظر مالی نیز ماهاتیر محمد، شخص سالمی بود. واقعیت این است بحثهایی که در حال حاضر درباره نجیب رزاق، نخستوزیر پیشین مطرح است، در مورد وی مطرح نبود، بنابراین ماهاتیر محمد یک اعتبار ملی قابلقبولی هم در مالزی و هم در سطح دنیای اسلام دارد، البته رزاق شاگرد ماهاتیر محمد بوده اما به دلیل اینکه وی متهم به فساد شد، ماهاتیر محمد از او جدا شد و تشکیلات خاص خود را بهعنوان یک نیروی مستقل ایجاد کرد، بهگونهای که هم بتواند حمایت قومی مالاها را داشته باشد و هم حمایت هندوها و مسیحیان چینیتبار. به نظر میرسد که امروز این اتفاق افتاده و نگاه ماهاتیر محمد مبنی بر اینکه با همه قومیتها و مذاهب یکسان برخورد شد منجر به آن شد که اغلب مذاهب و قومیتها به سمت وی گرایش پیدا کنند و پیروزی قاطعی را برای نخستوزیر پیشین مالزی رقم زدند.
آیا وی موفق میشود در شرایط فعلی، یک بار دیگر مشکلات مالزی را حلوفصل کند؟
در این رابطه باید توجه داشت که ماهاتیر محمد نوعی هوشیاری از خود نشان داده و بعد از پیروزی در انتخابات صحبت از این کرده که از پادشاه مالزی برای انور ابراهیم، معاون سابق خود عفو بگیرد و پس از دو سال او را در سمت نخستوزیری منصوب کند. این یک حرکت هوشیارانه است زیرا حزب انور ابراهیم در میان قومیت مالایی یک حزب بسیار قدرتمند است و اعتبار و پایگاه اجتماعی بالایی دارد. از دیگر سو ماهاتیر محمد در کارش یک فرد بسیار جدی است اما چون سن بالایی دارد پیشبینی کرده که احتمالا نتواند همچنان به حکومتداری ادامه دهد و به همین دلیل نیز پیشنهاد کرده تا انور ابراهیم از پادشاه عفو بگیرد و نخستوزیر شود. در این صورت تشکیلات حزبی انور ابراهیم و تشکیلات مستقل ماهاتیر محمد ادغام شده و میتوانند طرحهای خود را در کشور پیش ببرند.
همچنین ماهاتیر محمد بعد از پیروزی در انتخابات اعلام کرد که عفو انور ابراهیم که در حال حاضر در زندان بهسر میبرد را از پادشاه مالزی گرفته و همسر او را نیز بهعنوان معاون نخستوزیر تعیین کرد. یک عفو عمومی نیز مدنظر او قرار دارد تا تمام کسانی را که در جریان مخالف حاکمیت بودند را نیز ببخشند و یک آشتی ملی در کشور رخ دهد.
کمی هم راجع به جریانات سیاسی در مالزی توضیح دهید.
مالزی به لحاظ سیاسی تحت تاثیر منافع سه جریان قومی مهم این منطقه قرار دارد؛ یکی جریان قومی مالایی است که ماهاتیر محمد نیز وابسته به آن جریان است. دوم جریان مسیحیمذهبان چینیتبار هستند که احزاب و تشکیلات خاص خود را دارند. دیگری جریانات قومی و مذهبی هندی هستند که در میان آنها مسلمان، هندی و بودایی وجود دارد.
آنچه اکنون در مالزی تعیینکننده است اینکه قومیت مالایی که خود را صاحب اصلی کشور میداند دچار تفرقه سیاسی شده اما جناحهای قومیچینی و هندیتبار به دلایل مختلف توانستهاند انسجام درونی خود را حفظ کنند چراکه آنها تاجرمسلک و فعال در امور اقتصادی هستند و خیلی با سیاست کاری ندارند، بنابراین چالشی که ماهاتیر محمد با آن روبهرو خواهد بود با همین مالاییها خواهد بود که اختلاف نظر سیاسی میان آنها زیاد است.
آیا در برهه فعلی شاهد تغییر و تحولاتی در عرصه سیاست خارجی مالزی خواهیم بود؟
درباره سیاست خارجی مالزی باید توجه داشت که دیپلماسی این کشور در چارچوب مناسباتش با کشورهای جنوبشرق آسیا است، یعنی سیاست کلی که در اتحادیه آ.سه.آن مدنظر است بیشتر با کشورهای جنوبشرق آسیا و به ویژه اندونزی بهعنوان بزرگترین کشور اسلامی هماهنگ است.
در سطح بینالملل نیز نشان دادهاند همزمان با حفظ نگاه مثبتشان به دنیای غرب، به قدرتهایی مانند ژاپن و روسیه نیز نگاه منفی ندارند، یعنی کم و بیش نوعی استقلال ملی مدنظر ماهاتیر محمد است و براساس همین نگاه بود که توانست مسیر توسعه را باز کرده و در یک جامعه چندقومی هماهنگی ایجاد کند، بنابراین به نظر نمیرسد که در برهه فعلی، تحول جدی در دیدگاههای دولت جدید ماهاتیر محمد نسبت به مناسباتش در سطح منطقهای و جهانی رخ دهد. اما او اعلام کرد که در سیاستهای چین بهعنوان یک کشور سرمایهگذار در قبال مالزی نیز تجدیدنظر خواهد کرد. علت این تصمیم این بود که وقتی چینیها در مالزی سرمایهگذاری کردند، مالزی در شرایط مساوی با چین قرار نداشت و شرکتهای چینی بهگونهای قراردادها را تنظیم کردند که منافع آنها بیش از منافع خود مردم مالزی تامین میشد. اما ماهاتیر محمد اعلام کرده که روی قراردادهایی که چین بسته، تجدیدنظر خواهد کرد. بدین مفهوم که آن قراردادها که بیشتر به نفع چین و کمتر به نفع مردم مالزی است را یا لغو میکند یا مجددا با چین مذاکره خواهد کرد تا حقوق مردم مالزی تامین و حفظ شود.
آخرین سوال نیز به شباهتها و تفاوتهای مرحوم هاشمی و ماهاتیر محمد مربوط میشود. بسیاری اندیشه توسعهطلبانه این دو سیاستمدار را با هم مقایسه میکنند. نظر شما در این رابطه چیست؟
دیدگاههای مرحوم هاشمیرفسنجانی خیلی نزدیک به ماهاتیر محمد بود اما تفاوت اینجاست که ماهاتیر محمد در به ثمر نشاندن دیدگاههایش موفق شد اما آقای هاشمی توفیقی نداشت. علت این امر آن بود که در حقیقت نگاهی که ماهاتیر محمد نسبت به مساله توسعه و پیشرفت داشت نگاه یک فرد تکنوکرات بود و نه نگاه یک شخص ایدئولوژیکگرا. در حالی که مرحوم هاشمی محصول یک ایدئولوژی بود و نمیتوانست در بسیاری موارد برنامهها را پیش ببرد.ماهاتیر محمد توانست وحدت ملی را تقویت کند و یک نگاه توسعهگرایانه داشت؛ بنابراین فضا برای تکنوکراتهای تحصیلکرده و متخصص فراهم شد تا در راس امور قرار بگیرند.
شخص ماهاتیر محمد نیز در این امور بهعنوان برنامهریز عمل میکرد اما مرحوم هاشمی در این موقعیت قرار نداشت و موانع زیادی پیش روی او وجود داشت. بهطور کلی ماهاتیر محمد از دو جهت موفق شد که آقای هاشمی موفق نشد؛ نخست اینکه الگوی مناسبی را برای کشورهای اسلامی ارائه داد که اگر میخواهند توسعه پیدا کنند باید راه مالزی را پیش بگیرند. اتفاقا حزب عدالت و توسعه ترکیه نیز از همین خط مشی مالزی الگوبرداری کرد و موفق هم شدند.
از دیگر سو ماهاتیر محمد برای پیش بردن طرحهای عمرانی، توسعهای، جذب سرمایه و بهکارگرفتن نیروهای تکنوکرات و متخصص، لائیک و مسلمان را در کنار هم قرار داد. در نهایت اینکه رهبر مالزی در ارتباط با فساد مالی و هدررفت امکانات بسیار سختگیر بود ولی مرحوم هاشمی در این زمینه ضعف داشت و در زمان ریاستجمهوری ایشان، فساد مالی و اداری خیلی رواج پیدا کرد. بنابراین باوجودیکه ماهاتیر محمد و آقای هاشمیرفسنجانی در دیدگاهها و مواضع شباهتهایی با هم داشتند اما در عملکرد به دلیل شرایط متفاوتی که در آن قرار داشتند، مانند هم عمل نکردند.
دیدگاه تان را بنویسید