عربستان طرفگفتوگو باشد نه ایران/ گفتوگوهای یمنی، گزینه خوبی برای اروپا است
مثلث/دکتر سیده مسعوده میرمسعودی/
در شرایطی که زمینهها برای دور سوم مذاکرات ایران و چهار کشور اروپایی در ارتباط با بحران یمن در نیمه دوم ژوئن (اواخر خرداد ـ اوایل تیر) در بروکسل درحال آماده شدن است، اخیرا خبرگزاری «رویترز» به نقل از دیپلماتهای آگاه ایرانی و اروپایی نوشت که پیشرفتهای قابلتوجهی در گفتوگوهای مربوط به پایان بحران یمن انجام شده است. پیشتر سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزارتخارجه ایران با تایید این مذاکرات گفت که بهدلایل انسانی و شرایط بد مردم یمن، مذاکره را با چهار کشور اروپایی آغاز کردهایم. این در حالی است که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا 12 شرط برای مذاکره با ایران را مطرح کرد که شرط هشتم اختصاص به مساله یمن دارد. اکنون پرسش این است که با این شرایط هدف ایران و اروپا از وارد شدن به این گفتوگوها چیست و گفتوگوها بر سر یمن چه پیامی دارد.
بدونشک ایران گفتوگو بر سر مساله یمن را که شرط هشتم از شروط مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا برای برجام است را به خاطر آمریکا آغاز نکرده، بلکه این گفتوگوها شاید بیشتر پاسخی به پیشنهاد اروپاییها برای حفظ برجام باشد. همچنین وضعیت مردم یمن که سالهاست توسط عربستان در شرایط جنگی بدی بهسر میبرند نیز برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد و بهدنبال راهحل برای رفع این بحران انسانی برآمده است.
از دیگر سو به دو دلیل گفتوگوها بر سر مساله یمن برای اروپاییها منافع بیشتری نسبت به ایران دارد؛ اولا چون عربستان یکی از متحدین منطقهای آمریکا و یکی از بزرگترین مشتریهای تسلیحاتی واشنگتن است، با حل موضوع از درگیری خودساخته در این کشور رهایی پیدا میکند و میتواند به اصلاحات داخلی که اتفاقا برای اروپاییها نیز سودمند است بپردازد. دیگر اینکه حل موضوع یمن میتواند هدیه اروپا به آمریکا در قبال عدم همراهی با خروج آمریکا از برجام تلقی شود.
مساله دیگر به بحران انسانی در یمن مربوط میشود؛ در حال حاضر یکی از بزرگترین بحرانهای انسانی در یمن در حال رقم خوردن است و اروپاییها که سردمداران نهادهای بینالمللی و دفاع از هنجارهای انسانی و حقوق بشر هستند، در قبال موضوع بحران یمن به خاطر ملاحظات عربستان در یک مسیر دوگانه و سیاست یکی به نعل و یکی به میخ در حال حرکت هستند. در حال حاضر حل موضوع یمن میتواند بهصورت منفعت دوگانه یعنی هم دفاع از حقوق بشر و هم حمایت پنهان از متحدین آمریکا در منطقه از سوی اروپا دنبال شود.
بنابراین این گفتوگوها برای اروپا اهمیت بسیاری دارد؛ اولا اروپا درباره برجام خیلی امیدوار نیست و به نظر میرسد در یک عمل انجامشده قرار گرفته است. چون اگر با آمریکا از برجام خارج میشد پرستیژ خود را به عنوان یک اتحادیه با سیاستهای مستقل از دست میداد و متهم به سیاست bandwagoning با آمریکا میشد. از طرفی دیگر بازار ایران برای اروپا یکی از پرمنفعتترین بازارها است که تمایل دارد آن را حفظ کند و اجازه ندهد این بازار از آن چین و روسیه گردد.
بههرحال اروپا در بزنگاههای تاریخی خصوصا از زمان جنگ سرد نشان داده که اگر بخواهد بدون آمریکا سیاستی را پیش بگیرد، این موضعگیری خیلی دوام نخواهد آورد و شاید آنگونه که تحلیلگران این روزها عنوان میکنند یک تا دو مورد بر حسب شرایط عدمهمراهی با سیاست آمریکا و ایجاد سیاست مستقل برای اروپا پیش آمده باشد. ولی به جرات میتوان گفت که این موضوع در مورد برجام پیش نخواهد آمد و برجام اروپایی نمیتواند حداقل برای ایران راه گشایش باشد.
در چنین شرایطی ایران در این گفتوگوها باید باتوجه به مسائل و توان و زمان خود از زمان بالاترین برداشت را بکند زیرا زمان برای ایران در حال حاضر کلیدی است و نباید آن را با این «جمع همنشین اروپایی» تلف کند، بلکه باید یک اتاق فکر از «جمع هدفمند» در داخل کشور تشکیل دهد و گزینش عقلانی روی شروط مایک پمپئو داشته باشد تا بتواند جلوی سیل خانمانبرانداز تحریمهای پیش روی آمریکا را بگیرد. این «زمان» در تاریخ ایران شاید یکی از مهمترین زمانهایی خواهد بود که برای مسیر ایران در آینده بسیار مهم است. تصمیمگیران ایران وظیفه بزرگی را در این برهه زمانی بر عهده دارند و تصمیم آنها در این برهه زمانی میتواند آینده این ملت را رقم بزند.
درواقع هر تصمیمگیری احساسی و بهدور از گزینش عقلانی میتواند برای ایران و ملت بزرگ ایران خطرناک باشد و بحرانهایی را برای کشور بهدنبال داشته باشد.
در نهایت باید توجه داشت که این گفتوگوها پیام مهم و ارزشمندی برای ایران دارد که واقعگرایانه به موضوع گفتوگو برای بحران یمن نگاه کند. همچنین انتخاب مساله گفتوگو با حوثیهای مورد حمایت ایران این سیگنال را به ایران میدهد که اروپاییها «همنشینهای» خوب برای منافع خود هستند نه «جمع هدفمند» برای منافع یا حفظ برجام برای ایران. با وارد شدن ایران در موضوع یمن که «شرط خوب برای اروپا» و «شرط بد برای ایران» است، زمان برای مذاکره هدفمند از دست میرود. چون براساس دستور اجرایی که ترامپ صادر کرده بخشی از قوانین تحریمی روز 4 اوت (13مرداد) و بخش اصلی که میتواند تکانهای شدیدی به اقتصاد ایران وارد کند و سیستم بانکی و صنعت نفت و گاز ایران را هدف قرار دهد روز 4 نوامبر (13آبان) جنبه اجرایی به خود خواهد گرفت.
این گفتوگوها در شروط آسان برای ایران از شروط مایک پمپئو، اگر سمتوسوی واقعگرایانه و گزینش عقلانی و مفید برای ایران به خود بگیرد میتواند برای ایران راهگشا باشد در غیر این صورت گفتوگوها درباره بحران یمن، برای اروپاییها آخرین برداشت سودمند برای اهدافشان است. همچنین ایران باید به اروپاییها یادآوری کند که ظریف در آوریل 2015 طرح چهار مادهای صلح در یمن را پیشنهاد کرده و این عربستان است که باید طرف گفتوگو باشد نه ایران.
دیدگاه تان را بنویسید