مثلث/ دکتر حسین آجورلو:

پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

با اعلام نتایج رسمی انتخابات پارلمانی 12 می ‌2018 عراق، جریان صدر با لیست سائرون با 54 کرسی به بزرگ‌ترین فراکسیون پارلمان این کشور تبدیل شد و لیست الفتح وابسته به حشد الشعبی با 47 کرسی و لیست النصر وابسته به حیدر العبادی با 42 کرسی نیز در رده‌‌های دوم و سوم قرار گرفتند. شاید قبل از اعلام نتایج کمتر کسی پیش‌بینی این پیروزی را برای جریان صدر می‌کرد. بعد از مشخص‌شدن میزان کرسی‌های جریان‌های مختلف سیاسی در پارلمان عراق، رایزنی‌های سیاسی برای تشکیل کابینه آغاز شده است. هر یک از جریانات سعی کرده‌اند با پیشنهادات پیش‌رو به سهم حداکثری دست یابند. در این بین مقتدی صدر رهبر جریان صدر به‌عنوان بزرگ‌ترین فراکسیون در پارلمان بعدی عراق، دیدارهای متعددی را با رهبران فراکسیون‌های دیگر به انجام رسانده است و براساس اخبار منتشره، توانسته به نتایجی برای تشکیل کابینه دست یابد. ازسوی دیگر در اواخر هفته گذشته، فراکسیون الفتح وابسته به جریانات حشد‌الشعبی نیز اعلام کرده باتوجه به رایزنی‌های خود توانایی ایجاد کابینه را داراست. در بین اخبار منتشرشده یک خبر بیشتر از همه، نظر تحلیلگران بین‌المللی را به خود جلب کرد که همان اعلام ائتلاف دو جریان رقیب سائرون و الفتح برای ایجاد دولت ائتلافی بود. حال سوالی که ایجاد می‌شود این است که چه مسائلی،

زمینه‌ساز ائتلاف اخیر بوده است.

با نگاهی به صحنه سیاسی عراق، می‌توان عوامل مختلفی را برای شکل‌گیری ائتلاف جریان سائرون به رهبری مقتدی صدر و فتح به رهبری ‎هادی العامری بیان کرد که مهم‌ترین آن عبارتند از:

1- پذیرش واقعیت‌های جدید سیاسی عراق از سوی طرفین:

 فضای کلی حاکم بر عراق بعد از انتخابات به سمتی رفته که وزن سیاسی گروه‎ها مشخص شده است. همچنین با تعدد لیست‎های انتخاباتی، وزن هر جریان سیاسی مشخص شده و صحنه سیاسی عراق برای طرفین داخلی و بین‌المللی به نوعی روشن و مشخص شد که هر کدام چه سهمی ‌دارند و مردم عراق خواهان چه هستند. باتوجه به این تحولات سمت‌و‌سوی رایزنی‎ها هم تغییر کرده است. آنچه در صحنه سیاسی عراق نشان داده شد، مردم عراق به‌شدت از چند مساله به ستوه آمده‌اند؛ اولین موضوع تداوم نا‌امنی‎ها و بی‌ثباتی سیاسی است. درواقع آرای کم سیاسیون فعال در پست‌های اجرایی نشان داد که مردم خواهان تداوم وضعیت پیشین نیستند. دومین موضوع تمایل مردم به مبارزه جدی با فساد اقتصادی، اداری و مالی است که به‌شدت در عراق در جریان است و هر کدام از گروه‎هایی که به نوعی در ساختار قدرت با این مساله درگیر بودند رای کمتری آوردند. همچنین این انتخابات نشان داد که جریانات سنی، شیعه و کرد در تلاش هستند تا این پیام را به قدرت‎های منطقه‌ای و بین‌المللی برسانند که خواهان عراق مستقل هستند. به نظر می‌رسد گروه‎های سیاسی بر مبنای همین پیام‎هایی که از انتخابات گرفتند در‌حال رایزنی سیاسی خود هستند که ائتلاف اخیر هم محصول چنین فضایی است.

2- لزوم تشکیل دولت ائتلافی:

 بر‌اساس نتایج انتخابات عراق هیچ کدام از ائتلاف‌ها، امکان تشکیل دولت را ندارند، به همین خاطر مجبور هستند با هدف کسب ۱۶۵ کرسی برای تشکیل دولت ائتلاف کنند. درواقع در غیر این‌صورت زمینه برای تشکیل دولت وجود ندارد.

3- پرهیز از رایزنی با جریانات کوچک‌تر:

 دو ائتلاف السائرون و الفتح، بیشترین آرای انتخاباتی را کسب کرده‌اند و برای پرهیز از ائتلاف با چند جریان کوچک‌ ترجیح دادند که با یکدیگر ائتلاف کنند و هزینه‌های سیاسی خود را پایین بیاورند. بنابراین رهبران با رایزنی و مذاکرات توانستند بخشی از این اختلافات را مدیریت کنند و باتوجه به رای بالایی که در انتخابات داشتند به نوعی در دولت آینده سهیم باشند.

4- سیاست همکاری‌جویانه ائتلاف الفتح:

جریان الفتح با رصد تحولات عراق به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند دولتی بدون جریان صدر، به عنوان برنده انتخابات تشکیل دهند موجب تشدید بی‌ثباتی در عراق خواهند شد و این امر به نفع هیچ جریان سیاسی عراق نیست. این ائتلاف می‌تواند به نوعی این پیام را برای کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای داشته باشد که حشدالشعبی برای حفظ وحدت عراق حاضر است از خواسته‎های خود بگذرد و در عین حال صحنه را برای سعودی‎ها خالی نکند.

5- جلوگیری از تشدید ملی‌گرایی در عراق:

ایجاد یک ائتلاف جدید از جریانات وابسته به مقتدی صدر، عمار حکیم و ایاد علاوی و درصورت کسب نظر حیدر العبادی و بارزانی می‌توانست تبدیل به یک روند چالش‌برانگیز برای ایران در صحنه عراق شود که این امر برای جمهوری اسلامی ایران قابل تامل بود؛ زیرا اگر ایران موضعی را اتخاذ می‌کرد که به حذف جریاناتی همچون جریان صدر و حکیم منجر شود، خروجی آن افزایش ملی‌گرایی و تحقق ایران‌هراسی در عراق می‌شد.  در شرایط کنونی به‌نظر می‌رسد عربستان سعودی به‌دنبال این امر است تا در میان شیعیان انشقاق جدی ایجاد کند. به نظر می‌رسد با هوشمندی ائتلاف الفتح در عراق از ورود به ائتلاف با جریان صدر، به نوعی از شکل‌گیری یک ائتلاف ضد‌ایرانی جلوگیری شده و حساسیت‌های موجود در عراق نیز کنترل شده است.

6- وجود نقاط مشترک همکاری میان طرفین:

برخلاف بسیاری از تحلیل‌ها مبنی بر اینکه مقتدی صدر دارای سیاست ضد‌ایرانی است ولی به نظر می‌رسد وی بیشتر به‌دنبال یک سیاست مستقل است و مانند برخی گروه‎ها همسو با سیاست‎های عربستان سعودی و دارای سیاست ضدایرانی نیست. حتی در برخی از امور مهم همچون مقابله با زیاده‌خواهی آمریکا، حفظ یکپارچگی عراق و مقابله با فساد با نیروهای جریان حشد الشعبی هم‌نظر است و به نوعی کار‌کردن با جریان صدر هم برای حشد الشعبی و هم جریان فتح یک خط قرمز محسوب نمی‌شود.

آینده ائتلاف

در جمع‌بندی باید گفت سیاست صدر و العامری به سمت تعامل با همدیگر پیش می‌رود، ولی مشخص نیست که در آینده تحولات چگونه پیش ‌رود و پایداری و استمرار تداوم این ائتلاف بستگی به نوع تشکیل دولت دارد. در مورد بروز اختلافات نیز می‌توان پیش‌بینی کرد زمانی‌که دولت بخواهد تشکیل شود امکان دارد در تقسیم‌بندی‎های کابینه یا برخی خط‌مشی‎ها اختلافاتی بین طرفین به وجود آید که نیازمند هوشیاری و کلان‌نگری دو طرف است. درنهایت دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز باید با رصد دقیق تحولات و وضعیت کنونی سیاسی عراق به‌دنبال اتخاذ سیاست‎ها و راهبردهایی باشد که در بلند‌مدت منافع کشور را به خطر نیندازد. در ضمن ایران باید ارتباطات خود را با تمام گروه‎های سیاسی عراق توسعه دهد تا بتواند به عنوان یک قدرت منطقه‌ای فراجناحی در ایجاد ثبات سیاسی و امنیتی این کشور همسایه کمک کند.