کارشناس مسائل خاورمیانه درگفتوگو با مثلث
قدرتگرفتن اپوزیسیون
با گذشت بیش از یک ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق، مقتدا صدر و هادی عامری، رهبران ائتلاف سائرون و الفتح اعلام کردند که با یکدیگر برای تشکیل یک ائتلاف بزرگتر به توافق رسیدهاند. ائتلاف صدر توانسته بود در انتخابات پارلمانی عراق بیشترین تعداد کرسیها را از آن خود کند. مقتدا صدر شامگاه سهشنبه ۲۲ خرداد در نشست خبری مشترک با هادی عامری در شهر نجف گفت که اتحاد این دو ائتلاف یک اتحاد واقعی برای تسریع تشکیل یک دولت ملی است. هادی عامری نیز گفت: «این فراخوانی خطاب به همه کسانی است که به منافع ملی اهمیت میدهند.» اکنون این پرسش مطرح است که چرا صدر و عامری که انتظار میرفت به هیچ عنوان با هم ائتلاف نکنند اکنون به این ائتلاف روی آوردهاند و آیا چنین ائتلافی پایدار خواهد بود. جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با مثلث به بررسی ائتلاف میان صدر و عامری پرداخت.
مقتدا صدر رهبر جریان سائرون که اکثریت کرسیها را در انتخابات عراق کسب کرده از ابتدا با جریان فتح به رهبری هادی عامری زاویه داشت و گفته بود که با آنها ائتلاف نمیکند؛ اکنون پرسش این است که چرا صدر و عامری حاضر به ائتلاف با یکدیگر شدند؟
اگر به مواضع و مجموعه فعالیتهای چندسال گذشته هادی عامری و مقتدا صدر نگاهی بیندازیم، دو طرف اشتراکاتی دارند که میتواند زمینهساز این ائتلاف باشد. علاوه بر این برخی مواضع مشترک در دیدگاههای طرفین نیز دیده میشود. یکی از اولین اشتراکات جریان سائرون به رهبری مقتدا صدر و فتح به رهبری هادی عامری این است که هیچ کدام حضور مستقیم و مشارکت جدی در ساختار سیاسی عراق بعد از صدام نداشتهاند.
دومین اشتراک این است که شخص عامری و مقتدا صدر باوجود عدم مشارکت و عدم فعالیت رسمی، طی این سالها عمدتا در جایگاه اپوزیسیون قرار گرفته و همواره نسبت به سیاستهای اجرایی رسمی انتقادهایی داشتند.
اشتراک سوم اینکه نیروهای تحت فرمان مقتدا صدر و عامری در جنگ با داعش بیشترین نقش را ایفا کردند و عمدهترین سهم را در مبارزات داخلی علیه داعش برعهده داشتند و از این لحاظ به هیچ گروه صنفی یا طایفهای خاصی مرتبط نیستند. نیروهای تشکیلدهنده آنها نیز اغلب جوان و شامل کسانی هستند که خواستار تغییر وضع موجودند.
چهارمین ویژگی مشترک نیز مخالفت عقیدتی جدی آنها با حضور غرب به ویژه آمریکا در عراق است. در عین حال باید توجه داشت که این دو گروه بیشترین آرای کسب شده در انتخابات را دارند و ائتلاف این دو جریان، آنها را از ائتلاف با دیگر گروهها بینیاز میکند.
این ائتلاف به چه معناست و چه پیامی دارد؟
معنای نخست این ائتلاف سیاسی این است که هم فتح و هم سائرون خواستار همکاری با یکدیگر در پارلمان هستند و به تبع آن آمادگی همکاری در تشکیل کابینه و تعیین نخستوزیر را نیز دارند. چراکه در عراق قوه مجریه به وسیله قوهمقننه انتخاب میشود و احزابی که در اکثریت قرار دارند تعیینکننده ترکیب کابینه نیز هستند. به عبارت دیگر حزب سائرون و فتح با این ائتلاف، آمادگی خود را برای تشکیل یک کابینه واحد و همکاریهای فشرده در عرصه امور اجرایی عراق اعلام کردند؛ دقیقا موضوعی که پیش از این هیچ کس آن را پیشبینی نمیکرد و اغلب تحلیلگران از واگرایی میان این حزب و عدمامکان همکاری آنها سخن گفته بودند.
از دیگر سو این همکاری به معنی تحولات قابل ملاحظهای در سطوح اجرایی عراق قلمداد میشود؛ بدین مفهوم که از حالا میتوان پیشبینی کرد که با موفقیت این ائتلاف، بسیاری از مقامات سیاسی رده دوم و سوم تا سطوح پایینتر تغییر خواهد کرد.
بنابراین از این مساله میتوان به عنوان یک تحول بزرگ اجرایی و یک دگردیسی ساختاری در عراق یاد کرد. البته تشکیل چنین ائتلافی در حوزه اتخاذ تصمیمات مربوط به سیاست خارجی نیز بیانگر یک اعتدال نسبی در دیپلماسی این کشور و یک سیاست مبتنی بر تعامل مثبت با تمام همسایگان خواهد بود.
اگر این ائتلاف به سرانجامی برسد باتوجه به برخی اختلاف دیدگاهها در عرصه سیاست خارجی، بحث روابط عراق با عربستان و ایران چه سمتوسویی خواهد گرفت؟
از دیدگاه رسانههای گروهی و همچنین تحلیلگران سیاسی، ائتلاف فتح و سائرون گرایشهای متفاوتی نسبت به همسایگان عراق دارند و هر کدام در قبال روابط با ایران و عربستان دیدگاههای متفاوتی را دنبال میکنند. بهگونهای که پیش از این بارها بر تضاد دیدگاههای دو جریان درباره روابط عراق و عربستان یا عراق و ایران سخن گفته شده و تحلیلهای مختلفی را ارائه کردهاند. ولیکن روشن است که با شکلگیری این ائتلاف، زمینهای برای ادامه این تضادها در عرصه عمل باقی نمیماند و طرفین به سمت اتخاذ سیاستهای متوازن و تازهای که مبتنی بر جلب موافقت همسایگان است و بتواند رضایت هر دو ائتلاف را در پی داشته باشد، حرکت میکنند. به بیان دیگر این ائتلاف، متضمن ایجاد شرایطی است که دولت برخاسته از پارلمان عراق، دولتی موافق با گسترش روابط با همه همسایگان عراق به ویژه عربستان و ایران باشد. در این میان متاسفانه عراق با وجود سقوط موصل و شکست فضاحتبار داعش همچنان با خطر تحرکات مسلحانه و مخرب این گروهک تروریستی روبهرو است و قاعدتا مقامات عراقی در این مقطع زمانی نیز به همکاریهای ایران برای مقابله با این خطر میاندیشند، بنابراین همچنان زمینه برای کوششهای طرفین با هدف ایجاد ثبات و امنیت منطقهای ادامه خواهد داشت.
با توجه به اینکه بعضا مقتدا صدر دیدگاههای نه چندان مثبتی در قبال ایران ارائه کرده و در مقابل هادی عامری روابط نسبتا خوبی با ایران دارد، نگاه جمهوری اسلامی به شکلگیری چنین ائتلافی چیست؟
جمهوری اسلامی ایران سیاستهای مشخص و روشنی را در قبال عراق دنبال میکند و براین اساس طبیعتا از هرگونه ائتلافی در عراق که توانایی حفظ تمامیت ارضی این کشور، صیانت از وحدت قومی و مذهبی و بهویژه قابلیتهای لازم برای اداره امور کشور را در شرایط کنونی داشته باشد طرفداری میکند. در این میان هم جریان عامری و هم جریان صدر واقف هستند که اشتراکات تاریخی، جغرافیایی و بهخصوص مذهبی ایران و عراق، روابط دو کشور را به یک روابط پایدار و مفید تبدیل کرده است و زمینه همکاریهای بسیار مثبتی را به ویژه در شرایط کنونی که عراق به نوسازی و بازسازی ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود نیاز دارد،
فراهم کرده است.
آیا چنین ائتلافی پایدار خواهد بود و چه موانعی ممکن است بر سر راه همکاریهای صدر-عامری وجود داشته باشد؟
در قاعده کلی، اینگونه ائتلافها باتوجه به شرایط ویژه عراق و اختلافافکنی ارتجاع منطقه و قدرتهای غربی ممکن است به ائتلافی شکننده تبدیل شوند و این احتمال وجود دارد که با ایجاد بدبینیهایی که در حال حاضر نیز شاهد آن هستیم، یک واگرایی میان دو جریان شکل بگیرد. در عین حال بهرغم مبارزه مشترک علیه داعش، این دو جریان هیچگاه سابقه همکاری سیاسی با یکدیگر را نداشته و از این لحاظ نیروهای فتح و سائرون آشنایی چندانی نسبت به یکدیگر ندارند. این ویژگی از جمله مسائلی است که میتواند برای تداوم پیوند سیاسی و ادامه فعالیت مشترک طرفین خطرساز باشد و پیوندهای میان آنها را سست کند.
اما انتظار میرود طرفین باتوجه به دشواریهایی که پشت سر گذاشتهاند و تجارب بسیار گرانبهایی که از همسویی با یکدیگر در صحنه مقابله با داعش داشتند بیش از هرچیز به نیازهای عراق بیندیشند و بعد از سالها نابسامانی و جنگ داخلی زمینه را برای ایجاد دولتی مقتدر و توانمند در عرصههای مختلف فراهم کنند.
همچنین انتظار میرود هر دو جریان همه کوشششان را برای آنچه تاکنون صورت نگرفته و از نیازهای مبرم عراق کنونی است بهکار گیرند. مسلم است که این ائتلاف چه در عرصه تقنینی و چه عرصه اجرایی با مشکلات و موانع بزرگی روبهرو خواهد بود و مراحل مختلفی را چه در سطوح پارلمانی و چه در سطوح اجرایی جهت فراهمکردن زمینههای خدمت بهتر به عراق باید بپیمایند.
در این میان مراحلی همچون نحوه شکلگیری کمیسیونهای داخلی پارلمان عراق، شایستهسالاری در انتخاب اعضای کابینه و بهویژه نخستوزیر و کنارگذاشتن گرایشات حزبی و سیاسی بسیار مهم است.
بعد از اینها نیز یکی از مسائل مهم تدوین برنامه پنجساله برای توسعه عراق است.
دیدگاه تان را بنویسید